eitaa logo
سجاد روان مرد
735 دنبال‌کننده
381 عکس
187 ویدیو
3 فایل
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ انتشار اشعار آئینی با توجه به مناسبت ها انتشار اشعار و سبک های سروده شده در نهایت مفتخر به نوکری کردن... راه ارتباطی @Sajadravanmard
مشاهده در ایتا
دانلود
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🏷 رفیق هیئتی ... 🔹 به مناسبت اولین سالگرد شهید سرافراز سید عباس صالحی روزبهانی 🎼ملودی: سامان روزبهانی میثم کاوسی 📝 شعر: بهزاد ساطعی سجاد روانمرد محسن کرم الهی سامان روزبهانی میثم کاوسی 🎙 با نوای: عباس خسروی مرتضی گودرزی پور محمدرضا گودرزی میلاد روزبهانی 🏴 جمعی از رفقای هیئتی شهید @mkavoosi110 @sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم ترم را من رو به روی گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوتر های صحنت پهن کردم در زیر پای زائران بال و پرم را حالا که دقت میکنم صحنی نداری هرچند میگردم همه‌ دور و برم را با این خیالات دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را @sajad_ravanmard
هدایت شده از خیبریون۳۱۳
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم چنان شیری که از بیشه خرامان می‌زند بیرون شاعر: اجرا: @Alaviiaat
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم آنقدر بی حساب،به ما لطف کرده است تا نام او به دفتر خلقت جواد شد @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم تا نمایان کرد ابروی کمان خویش را نذر کردم پای چشمش جسم و جان خویش را زیر ایوان نجف،با گریه در آغوش او می‌شمارم غصه های بی‌کران خویش را از کرم پر کرد چندین مرتبه از خمره‌اش تا نشان دادم به ساقی استکان خویش را خوش به حال آن که پس داده شبیه قنبرش در وفا داری به مولا امتحان خویش را مزه‌ی شیرینی نام علی حس می‌شود می‌کشم دور دهانم تا زبان خویش را مرتضی در لحظه‌ی افطار، بخشید از کرم بر گدای خانه سهم آب و نان خویش را یاعلی گفتم،شراب از آسمان بارید و من باز کردم مثل یک ساغر دهان خویش را خوش به حال آن یتیمی که کشیده بوتراب بر سر او دست های مهربان خویش را @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم دل تا نشست روز ازل روی بام او عمداً گذاشت پای خودش را به دام او ما را فقط هوای نجف مست می‌کند چون لب نهاده ایم به لب های جام او شیرینی دهین نجف را چشیده است هرکس که باز کرده دهان را به نام او هرجا که کار عالم و آدم گدایی است مانند پادشاه می‌آید غلام او توحید خوانده هرکه میان نماز خویش خوانده است در مقابل او از مقام او عالم نشسته گوش به فرمان منبرش لکنت گرفته روح جهان از کلام او هر کس که جان سپرده به پای محبت‌اش ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام او «پیچند رخ به مقنعه مردان روزگار» تیغ‌اش برون بیاید اگر از نیام او در کارزار دهر،جهان پهلوان علیست مرشد! بگیر ضرب و بخوان از مرام او خیر‌ش به دشمنان خودش هم رسیده است گسترده است سایه‌ی لطف مدام او بعد از اُحد اگر چه پر از زخم کاری است لبخند فاطمه است فقط التیام او هفت آسمان به محضر او می‌دهد سلام مانده است بی جواب اگر چه سلام او خون حسین می‌چکد از دستشان هنوز آن سائلان که سیر شدند از طعام او @sajad_ravanmard @mkavoosi110
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم وقتی که نبرد نا برابر باشد ننگ است که بر پیکر ما سر باشد ما فاتح قلعه‌ایم ای اسرائیل هرچند دوباره جنگ خیبر باشد @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
3.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم‌ الله‌ القاصم‌ الجبارین ما فاتح قلعه‌ایم ای اسرائیل هرچند دوباره جنگ خیبر باشد https://eitaa.com/sajad_ravanmard https://eitaa.com/sajad_ravanmard https://eitaa.com/sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم غزل محرم یک شهر را عزای محرم گرفته است حال و هوای قلب مرا غم گرفته است قبل از دهه برای عزای تو مادرم اسپند و چایی و رطب بم گرفته است ((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین در وقت شیر دادن من دم گرفته است در بین نوکران تو لات محل ما شیون کنان برای تو پرچم گرفته است وقتی سماورم ز غمت جوش میزند یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم شکسته سنگ غَمش شیشه‌ی دل ما را کشیده از لب دیده به گونه دریا را چه حکمتی‌ست که کوهی به کاه می‌بخشد؟ مگر که گریه دهد پاسخ معما را به نام نامی او فتح باب میگردد که باز کرده همیشه تمام درها را چنان برای غَمش گریه می‌کنیم امروز که آب می‌برد آخر تمام دنیا را چه کرده است نسیم محبتش در دیر که کرده است به مسجد بدل کلیسا را شفا گرفته جهان از دَم عزای حسین که زنده کرده دَمش روح صد مسیحا را برای روضه‌ی او خرج می‌کنیم امروز قبول می‌کند او هم حساب فردا را غلام خانه‌ی او در بهشت جا دارد که زیر نامه‌ی ما او زده است امضا را @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم این روزها که روزی گریه فراهم است ای روضه خوان،بخوان که دوباره محرم است با عشق‌و‌شور در دل هر کوچه دیده‌ام در دست کودکان محل طبل و پرچم است مانند تیغه‌های علم از سر ادب در محضر تو قامت گردن‌کشان خم است عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش ((گویا عزای اشرف اولاد آدم است)) ما گریه می‌کنیم برای تو روز و شب تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین احوال نوکران تو عمری‌ست درهم است در من کسی به سینه و سر میزند مدام ((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است)) کاری نکرده‌ایم برای عزای تو در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است @sajad_ravanmard