eitaa logo
معراج‌عاشقانه🇵🇸
152 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1هزار ویدیو
40 فایل
«بسم ربی» نفسم میگیرد... در هوایی که نفس های تو نیست! #یافارس‌الحجاز_ادرکنی🥀 ___________ کپی بجز مطالبی با عنوان #کپی‌آزاد؛ ممنوع می‌باشد!
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈••✾❀🕊❤️🕊❀✾••┈•• ویژه‌ی محرم داستان کوتاه قلم داستانی: •┈••✾❀🕊🌸 نارینه🌸 🕊❀✾••┈•• شب عاشورا : شب عاشورا شب شوریدگان عاشق پارساست. در وصف آن شب گفته اند:" چونان کندوهای عسل زمزمه در هم افکنده بودند. یاران امام مانند ابا عبدالله تمام شب را در حالات زیر گذراندند. نماز، یا استغفار و یا تلاوت قرآن. نیمه های شب ابا عبدالله الحسین علیه السلام از خیمه خارج شد و به سمت ارتفاعات و تپه هایی که نزدیک به لشکر دشمن بود حرکت کرد. نافع بن هلال که همواره مراقب و نگهبان امام و نگران حمله ی ناگهانی و غافلگیرانه دشمن بود با شمشیر آخته خود را به امام رسانید. امام برگشت و نافع را دید. نافع پرسید: فدایت شوم برای چه به لشکر گاه دشمن نزدیک شده اید؟ امام فرمود:" نگران بودم که دشمن کمینگاه هایی برای حمله به خیمه ها تدارک دیده باشد. سپس امام دست چپ نافع را گرفت و بازگشت و با خویش زمزمه کرد : به خدا سوگند وعده تخلف ناپذیر الهی است. آن گاه به نافع گفت: نمی خواهی[ در این شب هولناک] از میان این دو کوه [نقطه کور میدان] بروی و جان خویش را نجات دهی؟ نافع خود را به پای امام افکند و بوسه زد و گفت: مادرم سوگوارم شود،اگر رهایت کنم. من این شمشیر را به هزار دینار و اسب مرا نیز به همین بها خریده ام تا جان در رکاب تو قربان کنم. به خدایی که به واسطه تو بر من منت نهاد هرگز از تو جدا نمی شوم تا همه هستی ام را در راه تو تقدیم کنم . نافع همراه امام تا خیمه ها رسید. امام به خیمه خواهرش زینب آمد و زینب از برادر وضعیت روحی و روانی و آمادگی یاران را پرسید. نافع بلافاصله با شنیدن سخنان او یاران را جمع کرد و اعلام وفاداری کردند. وقتی امام اتمام حجت کرد و فرمودند: این ها کاربی جز کشتن من و مجاهدان همراه من و اسارت پس از غارت حریم من ندارندگ بیم آن دارم که ندانید یا بدانید و شرم کنید. نزد ما خاندان پیامبر مکر حرام است. پس هرکس کشته شدن با ما را نمی پسندد برگردد که شب پوشش است و راه بی خطر و وقت راهی دیر نیست. اولین کسی که بلند شد و ارادت خودش را به حضرت بیان کرد، حضرت عباس بود و سپس یکایک یاران. در اینجا از سکینه دختر امام حسین نقل شده است که :*" به خدا سوگند سخن پدرم پایان نیافته بود که حدود ده بیست نفر رفتند و جز ۷۱ مرد با او نماند. پدر خود را دیدم که سر به زیر دارد. گریه و اشک بر من هجوم آورد و نگران بودم که صدایم را بشنود. ۱* در شب عاشورا وقتی امام وفاداری پاکبازی صفای باطن و اخلاص یاران را به حضرت زینب گوشزد کرد، خطاب به یاران فرمود: _ هر کس همسرش را همراه خویش آورده است از این فرصت شبانه استفاده کند و او را به بنی اسد [محل امن] برساند . علی بن مظاهر _از یاران اباعبدالله_ برخاست و پرسید: برای چه مولای من؟ امام فرمود : پس از شهادت و کشته شدن ما زنان را به اسارت می‌گیرند و من بیمناک اسارت همسران شما هستم. علی بن مظاهر به خیمه بازگشت. تا موضوع را با همسرش در میان بگذارد. هسرش وقتی شنید ماجرا را پرسید: تصمیم تو چیست؟ علی بن مظاهر گفت: برخیز تا تو را به عمو زادگان بنی اسد برسانم. زن برخاست و سر بر عمود خیمه کوبید و گفت: ای پسر مظاهر! این کار منصفانه نیست آیا می‌پذیری که دختران رسول خدا اسیر شوند و من معصوم از اسارت باشم؟ آیا رواست که دختران فاطمه را لباس و زینت ربایند و من در امان و آسودگی باشم؟ آیا تو رو سفید در پیشگاه پیامبر باشی و من شرمسار و روسیاه در حضور دخترش؟ هرگز! شما یاریگر باشد و ما غمخواران زنان. علی بن مظاهر اشک ریزان بازگشت و ماجرا را برای عبدالله باز گفت. امام فرمود: " خداوند از جانب ما پاداش خیرتان عنایت کند." در آن شب پس از صحبت ها و اتمام حجت سیدالشهدا با یارانش حضرت دستور داد دور خیمه ها گودالی کنده و آن را از هیزم پر کنند. به روایتی حضرت علی اکبر را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد تا آب بیاورند. در روایتی دیگر از سکینه دختر امام حسین نقل شده که بچه ها پشت سر ما با تشنگی از این خیمه به آن خیمه دنبال آب میرفتیم. صدای گریه ی علی اصغر بلند شده بود. در آن حال یکی از یاران _بریر_ که متوجه ماجرای ما شد خودش را به خاک انداخت و خاک بر سرش میریخت. (بُریز را سیدالقرّا) می گویند . به یاران خطاب کرد: "نظر شما چیست؟ ایا میپذیرید که فرزندان فاطمه تشنه کام بمیرند در حالی که دسته های شمشیر در دست ماست؟ به خدا سوگند خیری در زندگی پس از ایشان نیست. بریر با یحیی مازنی و دونفر دیگر نزدیک شریعه شدند. نگهبانان گفتند برای چه امدید؟گفتند اب میخوریم. اجازه اب خوردن دادند اما اجازه پر کردن مشک ها را نمیدادند. بریر گفت: مراقب باشید و مشک ها را پر کنید. شتاب کنید که قلب کودکان حسین تشنه است. 👇👇👇👇
بُریر در آب خنک ناگهان اندیشه ی نوشیدن کرد. اما به یاد آورد تشنگی مرا[سکینه] آب نخورد. و با یاران گفت:" تا جگر تشنه ی فرزندان حسین را سیراب نکنم اب نمی نوشیم. وقتی محافظان شریعه متوجه شدند که قصد بردن آب دارند محاصره شان کردند. بریر با یاران به سختی جنگیدند . و از ان جابیرون امدند. همین که ندا دادند ای دخترکان رسول خدا آب اوردیم همگی به سوی مشک امدند. برخی گونه بر اشک می گذاشتند و برخی می کوشیدند دست خود را به مشک برسانند. ناگهان در مشک گشوده شد و به خاطر هجوم بچه ها آب ریخته شد. همگی بریر را صدا زدند که اب ریخت. بریر گریه کنان گفت: آه آه از جگر شعله ور فرزندان رسول خدا. ((معالی البسطین:ج۱، صص ۳۲۱_۳۱۹)، اسرارالشهادة :صص ۳۹۵_۳۹۴) **** با خود گفتم عجب یارانی داشت حسین. حق داشت که بگوید یارانی مثل و مانند یاران خود ندارم. _"آن شب، حضرت ابا عبدالله برای ساختن نهضتی پاک و پالایش یافته و سرمشقی بی نقص و روشن اعلام کرد هر کس دِینی بر گردن دارد و بدهکار است و نپرداخته است با من در جهاد شرکت نکند [برود]. پس از اعلام امام یکی از یاران گفت: من بدهکارم، اما همسرم تضمین کرده است که بدهکاریم را بپردازد. امام فرمود: چه اعتمادی به این ضمانت است؟ این نکات ظریف و لطیف جایگاه و پایگاه یاران امام را روشن میکند. آیا در آخرین عاشورای عالم _ظهور حضرت موعود عج الله_ آن حضرت نیز این گونه تسویه نخواهد کرد ؟ وارستگی اخلاقی، روحی حُسن معامله با مردم و قطع همه تعلقات و وابستگی ها و داشتن جانی آزاد و غیر مدیون لازمه مجاهدت فی سبیل الله است." من کجای این کاروان بودم؟ تماما به خوابم فکر میکنم. آیا من هم میتوانم خودم را به قافله ی حسین برسانم؟ من دم رفتن باید چه کار میکردم؟ دم رفتن؟ هنوز باور نمیکردم که می خواهم بروم. مگر میشد؟ باید مثل این آدم ها تصفیه حساب میکردم. با همه! دفترچه ای از کشوی میزم بیرون کشیدم و بدهکاری هایم را روی آن قید کردم. موتور فواد را خراب کردم. باید درستش کنم . لیست نمازها و روزه هایی که نگرفتم. وای مگر میشد نوشت؟ این همه. سرم را با پشیمانی پایین انداختم. کاش فرصت داشتم و همه را جبران میکردم. لحظه ای به خودم آمدم مگر من از آن دختر ارمنی کمترم؟ با این فکر حس خوبی پیدا کردم. احساس کردم قطعا حال جسمیم بهتر میشود. با کنجکاوی ادامه ی کتاب را ورق زدم: * " امام سجاد که بیمار بودند، روایت میکنند که شب عاشورا عمه ام زینب(س) ازمن پرستاری میکردند، دراین هنگام پدرم برخاست و به خیمه دیگر رفت زمزمه هایی میرد با این مضمون که : ای روزگار تو چقدر پستی... چگونه دوستان را از انسان جدا میکنی... چه مصیبتی..کاش امروز زنده نبودم... قطعا اسارت اهل حرم برای امام سخت بود. سپس رو به خواهر فرمود: خواهر جان مراقب باش بردباریت را شیطان نرباید. خواهرم تو را سوگند میدهم به خاطر من گریبان چاک نزنی و صورت نخراشی و با مرگ من نفرین نکنی. حر وقتی از تصمیم مردم درباره جنگ با امام باخبر شد به عمربن سعد گفت: آیا واقعا میخواهی با این شخصیت بجنگی..؟ عمر گفت: بله آن چنان جنگی که سرها و دست ها بر زمین بیفتند. حر گفت: نمیشود از این کار دست برداری؟عمر گفت: امیرت اجازه نمیدهد! حر با شنیدن این سخن ازجمع دور شد و به کناری رفت و به قر بن قیس گفت: آیا اسبت را آب داده ای؟گفت نه... حر گفت: قصد نداری که آبش دهی؟ قره پنداشت که حر میخواهد کناری بایستد و درگیر جنگ نشود و دوست ندارد کسی از وضعش باخبر شود، لذاگفت: من خودم میروم و اسبم را آب میدهم. قره میگوید:حر از من دور شد، بخدا قسم اگر او از اراده خویش آگاهم میکرد، من هم با او خدمت امام حسین شرفیاب میشدم.
الگوی رشادت... وفادار... پرچم دار میدان انسانیت... __ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... سقای حرم سید و سالار نیامد ... 🥀💔🥀💔🥀💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم *- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ   سلام بر تو ای ابا عبداللّه سلام بر تو ای فرزند رسول خدا سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان و فرزند سید اوصیاء   *- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ   سلام بر تو ای فرزند فاطمه بانوی زنان جهانیان سلام بر تو ای کسی که از خون پاک تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام می ‏کشد و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهی می‏ کند   *- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ   سلام بر تو و بر ارواح پاکی که در حرم مطهرت با تو مدفون شدند بر جمیع شما تا ابد از من درود و تحیت و سلام خدا باد تا من هستم و روز و شب در جهان برقرار است   *- یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنا وَ عَلی جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ    ای ابا عبداللّه براستی بزرگ شد سوگواری تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام   *- و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ عَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ   و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمانها بر جمیع اهل سموات سخت و دشوار بودپس خدا لعنت کند امتی که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند   *- وَ لَعَنَاللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها    و خدا لعنت کند مردمی را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود   *- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ    و خدا لعنت کند مردمی که شما را کشتند و خدا لعنت کند آن مردمی را که از امرای‏ ظلم و جور برای کشتن شما تمکین و اطاعت کردند   *- بَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم    بیزاری جویم بسوی خدا و بسوی شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان   *- یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ    ای اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت   *- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ    و خدا لعنت کند آل زیاد و آل مروان را و خدا لعنت کند بنی امیه را همگی و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را   *- وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً)وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ    خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند گروهی را که اسبها را برای جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و برای جنگ با تو مهیا گشتند   *- بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی بِکَ   پدر و مادرم بفدایت که تحمل مصیبت بر من بواسطه ظلمی که بر شما رفت سخت دشوار است پس از خدایی که مقام تو را بلند و گرامی داشت و مرا هم بواسطه دوستی تو عزت بخشید   *-  اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ    از او درخواست می ‏کنم که روزی من گرداندتا در رکاب امام منصور از اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله باشم   *- اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ    خدایا مرا نزد خود بوسیله حسین علیه السلامدر دو عالم وجیه و آبرومند گردان     *- یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَةَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ    ای اباعبداللّه من تقرب  می جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و به حضرت تو قرب می طلبم بواسطه محبت و دوستی تو   *- وَ
بِالْبَراَّئَةِ (مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَیْکُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَی اللّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ) مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَری فی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ علی اَشْیاعِکُمْ  بَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ    و بوسیله بیزاری از کسی که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آورد و به بیزاری جستن از کسی که شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزاری میجویم بسوی خدا و بسوی رسولش و بیزاری از کسانی که اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند و بیزارم از پیروان آنها و به درگاه خدا و نزد شما اولیاء خدا از آن مردم ستمکار ظالم بیزاری می‏ جویم   *- وَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ    و اول به درگاه خدا سپس نزد شما تقرب می‏ جویم به سبب دوستی شما و دوستی دوستان شما   *- وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ    و به سبب بیزاری جستن ازدشمنان شما و بیزاری از مردمی که با شما به جنگ و مخالفت برخاستند و از شیعیان و پیروان آنها هم بیزاری می ‏جویم   *- اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ    من در صلح و سازشم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با کسی که با شما در جنگ است و دوستم با کسی که شما را دوست دارد و دشمنم با کسی که شما را دشمن دارد   *- فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَنی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ    و درخواست کنم از خدائی که مرا گرامی داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و همیشه بیزاری از دشمنان شما را روزی من فرماید   *- اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ    به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و  در دو عالم به مقام صدق و صفای با شما مرا ثابت بدارد   *- وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هُدیً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْکُمْ    و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و و مرا نصیب کند که در رکاب امام زمان شما اهل بیت که هادی و ظاهر شونده ناطق به حق است خون خواه باشم   *- وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنی بِمُصابی بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطی مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها   و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتی که شما نزد او دارید ، که عطا کند به من بوسیله مصیبتی که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشی را که می دهد به یک مصیبت زده از مصیبتی که دیده   *- وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِْسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ (الْأَرَضِینَ)اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فی مَقامی هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ    براستی چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا مرا در این مقام که هستم از آنان قرار ده که درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آنهاست   *- اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ    پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و رحلتم را به آن آیین بمیران   *- اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ)بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلی لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ    خدایا این روز روزی است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنی امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) و یزید پلید لعین پسر معاویه ملعون بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد   *- فی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ    در هر مسکن و منزل که رسول تو صلی اللّه علیه و آله توقف داشت   *- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ    خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو برای همیشه   *- وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ)   و این روز روزیست که آل زیاد بن ابیه لعین و آل مروان بن حکم خبیث بواسطه قتل حضرت حسین صلوات الله علیه شاد
ان بودند   *- اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ (الاَْلیمَ) اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فی هذَا الْیَوْمِ وَ فی مَوْقِفی هذا    خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوی تو در این روز و در این جائی که هستم   *- وَ اَیّامِ حَیاتی بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ    و در تمام دوران زندگیم به بیزاری جستن و لعن بر آن ظالمان و دشمنی آنها و به دوستی پیغمبر و آل اطهار او صلوات الله علیهم اجمعین تقرب می‏ جویم پس می گوئی صد مرتبه :    *- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ    خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسی که او را در این زور و ستم پیروی کرد   *- اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی (الَّذِینَ)جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ (تَایَعَتْ)عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً   پروردگارا تو بر جماعتی که بر علیه حسین (ع) به جنگ برخاستند لعنت فرست و بر شیعیانشان و بر هر که با آنان بیعت کرد و از آنها پیروی کرد پروردگارا بر همه لعنت فرست   پس می گوئی صد مرتبه :   *- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ    سلام بر تو ای ابا عبداللّه و بر روانهائی که فرود آمدند به آستانت ، سلام خدا از من بر تو باد تا ابد مادامی که روز و شب باقی است و خدا این زیارت مرا آخرین عهد با حضرتت قرار ندهد   *- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ    سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین   پس می گوئی :    *- اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ    خدایا مخصوص گردان لعنت من را به اولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سومین و چهارمین   *- اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلی یَوْمِ الْقِیمَةِ    خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و خاناپدان ابوسفیان و خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت   پس به سجده می روی و می گوئی :    *- اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی    خدایا تو را ستایش م ی‏کنم به ستایش شکرگزاران تو بر غم و اندوهی که به من در مصیبت رسید حمد خدا را بر عزا داری و اندوه و غم بزرگ من   *- اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ    خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحرای قیامت )  و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا با حضرت حسین (ع) و اصحابش که در راه خدا جانشان را نزد حسین (ع) فدا کردند باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Alireza Talischi - Alamdaar (128).mp3
2.75M
نبود صبر و قرارم... گره افتاده به کارم ... داداش نبود صبر و قرارم... گره افتاده به کارم من علمدارم علمدار بر حسینم یار و غمخوار ... ____________ شب نهم: شب تاسوعا ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(ع) . عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است ... یک دانه تسبیح نیز ب یاد غریبی آقا امام زمان عجل الله بیانداز
heydar-karar.mp3
792.5K
گوئیا حیدر کرار ب میدان زده این بار...
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 ____________   خدایا گردان لعنت من را به اولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سومین و چهارمین     خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابوسفیان و خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز !   بخشی از زیارت عاشورا 🥀
Meisam motiee - Ey Ahle Haram Miro Alamdar (128) (1).mp3
8.79M
ایـ اهـل حـرم میـر و عـلمدار نـیامد... سقــای سید و سالار نیامد بـسـیار جانســوز شب تاسوعا