eitaa logo
🇮🇷معراج‌عاشقانه🇵🇸
151 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
بنام یگانه قدرت برتر«خدا» ___________ کپی بجز مطالب«کپی ممنوع و خودنویس» ، آزاد می‌باشد!
مشاهده در ایتا
دانلود
💔🖤بنام خداوند دل شکسته‌ی‌حیدر🖤💔 [سال یازدهم هجری_مدینه] کنار رخت خواب فاطمه دو زانو نشستم . -علی جان !چیزی میخواستی بگویی؟ _ابوبکر و عمر برای دیدنت آمده اند و شما راهشان نداده ای؟ -بله. من هیچ وقت ب آنها اجازه نمی دهم ‌. دیگر حتی نمیخواهم صدایشان را بشنوم ، چ رسد ب اینکه ببینمشان! نظر شما چیست ابالحسن؟ _من هم راضی نیستم ، اما مصلحت می دانم اجازه بدهیم بیایند. -علی جان هرچه تو بگویی. مقنعه‌اش را سر کرد ابوبکر و عمر آمدندو سلام کردند، جواب سلامشان را داد. کنار رخت خوابش نشستند. ام سلمه ، ام ایمن و سلما آن طرف تر نشسته بودند . -بی زحمت کمکم کنید . فاطمه ب کمک خانم ها رویش را ب سمت دیوار برگرداند. +من را میبخشی؟ -تو حرمت ما را نگه داشتی ک حالا من ببخشمت؟ دست هایش را بالا برد: -خدایا شاهد باش من از این دو نفر راضی نیستم. بلند شدند و رفتند. فاطمه نگاهش را ب من دوخت. -تو فقط از من خواستی اجازه بدهم اینها بیایند خانه مان درست است؟ _درست است. حالا اگر من هم از تو یک چیزی بخواهم قبول میکنی؟ قبول کردم. -وقتی از دنیا رفتم ، نگذار این دو نفر ب جنازه ام نماز بخوانند . نگذار سر قبرم بیایند. ___________ -ابالحسن خواب پدر را دیدم .گفتند خیلی زود پیش خودم می آیی! سرم را برگرداندم تا اشک هایم را نبیند. چشم هایش را پر از عشق و خواستن ب من دوخته بود. -در این چند سالی ک باهم زندگی کردیم هیچ وقت خلاف میلت رفتار نکردم ب تو خیانت نکردم دروغ نگفتم . باز از آن استخوان های گلو گیر در گلویم گیر کرده بود .اشک هایش بی اختیار می ریخت و من فاتح خیبر حریفش نبودم. باید ب او میگفتم ، رفتنش کمر مرد زندگی اش را میشکند باید ب او میگفتم... سرش را در بغلم گرفتم . _من هیچ وقت تو را عصبانی نکردم ب کاری ک دوستش نداشتی وادارت نکردم .بله تو هم هیچ وقت خلاف خواست من رفتار نکردی روابط ما آنقدر صمیمی بود ک هر وقت ناراحت بودم ، همین ک ب تو نگاه میکردم دلم آرام می‌گرفت .محبوبم! زخمی ک بعد از رفتن پیامبر «ص» می رفت ک درمان شود ، دوباره با غصه نبودنت سرباز کرده است. فدایت شوم جدایی از تو برای علی سخت است ، اما چاره چیست ؟راضی ام ب رضای خدا! -ابالحسن بعد از من ازدواج کن ‌. مرد ها حتما باید همسر داشته باشند. شب غسلم بده از روی لباس ، شب دفنم کن نمیخواهم . نمی‌خواهم این دونفر ک ب ما بد کردند ب جنازه ام نماز بخوانند . وقتی دفنم کردی کنار قبرم بنشین و برایم قرآن بخوان ، دعا بخوان . دلم برای قرآن خواندنت تنگ میشود ، علی. دست کشید روی گونه هایم و اشک هایم را ب صورتش مالید. _فاطمه جانم تو چرا گریه می‌کنی؟ -برای غربت و تنهایی تو. برای مصیبت هایی ک بعد از من سرت می آید . از پیامبر ص شنیدم ک می فرمودند: اشک کسی ک غم ب دل دارد ، باعث رحمت است ، تو غم ب دل داری . اشکت را ب صورتم مالیدم تا ب رحمت خدا برسم . ! 💔 مظلوم علی فاتح خیبر🖤 _________ ای انتقام پهلوی پشت در خانه.... غیر از ظهور تو دنیا چ میخواهد؟ اللهم عجل لولیک فرج💔 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀