eitaa logo
حقیقت ناب
1.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
443 فایل
سوالات دینی خود در جنبه های مختلف دینی. یافتن پاسخ سوالات فقهی طبق نظرمراجع تقلید، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در مورد مطالب کانال، ومطالب زیبا و آموزنده تان، با آیدی زیر👇 @Sajadi82 درارتباط باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
حقیقت ناب: ⚜️امام حسن عسكرى عليه السلام و اخبار از غيب عدّه اى روايت كرده اند كه در زمان معتمد عباسى، در سامرّا قحطى شديدى رخ داد. امام حسن عسكرى عليه السلام نيز در زندان بودند. معتمد فرمان داد مردم براى طلب باران، از شهر بيرون بروند. آنان سه روز براى طلب باران از شهر بيرون رفتند. و دعا كردند، اما بارانى نيامد. چهارمين روز، جاثليق مسيحى به صحرا آمد، بقيه مسيحيان و رهبانان نيز به همراه او آمدند. در ميان آنان راهبى بود كه هرگاه دستش را به سوى آسمان مى برد، باران به صورت مداوم و پيوسته مى باريد. روز بعد نيز مسيحيان همين كار را كردند و باران باريد. مردم از اين امر، شگفت زده شدند و برخى دچار شك و شبهه شدند; حتى برخى به مسيحيت گرويدند. اين امر بر معتمد گران آمد. به همين دليل به صالح بن وصيف اين گونه فرمان داد: ابومحمد حسن عسكرى را آزاد كن و نزد من بياور! وقتى امام حسن عسكرى عليه السلام نزد معتمد آمد، معتمد به وى خطاب كرد: امت محمد صلّى الله عليه وآله را در بلايى كه دچارش شده اند دَرياب. امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود: به نصرانى ها فرمان بده براى سومين روز نيز از شهر بيرون بروند. معتمد گفت: مردم از باران بى نياز شده اند. فايده اين كار چيست؟ پاسخ فرمود: لازُيل الشك عن الناس وما وقعوا فيه; تا شك و شبهه را از مردم بزدايم. به همين دليل خليفه به جاثليق و رهبانان فرمان داد: براى سومين روز نيز مانند گذشته از شهر بيرون بروند و مردم نيز از شهر بيرون بروند. در پى اين فرمان مسيحيان از شهر بيرون رفتند، ابومحمد حسن عسكرى عليهما السلام نيز به همراه جمعى از مسلمانان از شهر خارج شدند. مسيحيان طبق عادت هميشگى ايستادند تا باران طلب كنند. راهبى نيز با آنان بود. وى دستش را به سوى آسمان بالا برد و مسيحيان و راهبان نيز به همراه وى و طبق عادتشان چنين كردند. سپس آسمان ابرى شد و باران به صورت مداوم و پيوسته باريد. در اين هنگام حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام دستور داد دست اين راهب را بگيرند و مشتش را باز كنند. وقتى مشت او را گشودند، ديدند استخوان انسانى در دست اوست. امام حسن عسكرى عليه السلام استخوان را از او گرفت و در پارچه اى پيچيد. سپس به آنان فرمود: استسقوا; باران طلب كنيد! اما اين بار وقتى آنان باران طلب كردند، ابرها كنار رفتند و آفتاب به همه جا تابيد. مردم از اين امر شگفت زده شدند. معتمد پرسيد: اى ابو محمّد! اين چيست؟ حضرت پاسخ فرمود: هذا عظم نبي من الأنبياء، ظفر به هؤلاء من قبور الأنبياء، وما كشف عن عظم نبي من الأنبياء تحت السماء إلاّ هطلت بالمطر; اين استخوان يكى از پيامبران است كه اينان توانسته اند از قبر پيامبران، پيدا كنند. هرگاه استخوانى از پيامبران در زير آسمان ظاهر گردد آسمان به صورت مداوم و پيوسته باران مى بارد. آنان براى امتحان، اين كار را انجام دادند و ديدند كه باران آمد. آن گاه حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام به سامرّا و خانه اش بازگشت; در حالى كه شبهه مردم نيز برطرف شده بود. خليفه و مسلمانان نيز از اين امر خرسند گرديدند. ايشان براى آزادى اصحابش كه همراه وى در زندان بودند، با خليفه سخن گفت. خليفه نيز آنان را به خاطر وى آزاد كرد.». (الفصول المهمة: 286، نور الأبصار: 339، الصواعق المحرقه: 124، أخبار الدول: 117.) کتاب با پیشوایان معصوم- جلد پنجم حضرت آیت الله حاج سید علی حسینی میلانی(مدظله العالی) 🌹کانال حقیقت ناب🌹 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/sajjadi313 👆👆👆👆 لطفا عضو شوید و برای کمک به دیگران منتشر کنید
⚜️امام حسن عسكرى عليه السلام و اخبار از غيب ابن صبّاغ مالكى در مورد ديگرى مى نويسد: محمّد بن حمزه دورى گويد: نامه اى به ابو محمد حسن عسكرى عليه السلام نوشتم و توسط ابوهاشم داوود بن قاسم ـ كه با هم عقد اخوت و برادرى بسته بوديم ـ به حضور حضرتش فرستادم. در اين نامه از ايشان خواسته بودم كه دعا كند من ثروتمند و غنى شوم. چرا كه درمانده شده بودم و از اين كه آبرويم برود، بيم داشتم. 🔺آن حضرت پاسخ را اين گونه نگاشت: أبشر، فقد أتاك الغنى عن الله تعالى... عليك بالاقتصاد وإيّاك والإسراف; بشارت مى دهم كه خداوند تو را غنى و بى نياز مى كند. پسرعموى تو يحيى بن حمزه از دنيا رفته است و يكصد هزار درهم از او به جاى مانده است. به غير از تو، وارث ديگرى ندارد. به زودى اين اموال به دستت مى رسد، پس بر تو باد به ميانه روى و مبادا كه اسراف كنى. چند روزى نگذشته بود كه اين اموال و خبر مرگ پسرعمويم به من رسيد. من نيز از فقر و نادارى درآمدم... . (الفصول المهمة فى معرفة الأئمّة: 285) کتاب با پیشوایان معصوم- جلد پنجم حضرت آیت الله حاج سید علی حسینی میلانی(مدظله العالی) 🌹کانال حقیقت ناب🌹 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 🆔https://eitaa.com/sajjadi313 👆👆👆👆 لطفا عضو شوید و برای کمک به دیگران منتشر کنید