عارفی معروف به #نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت
مردی که آنجا بود #عابد را شناخت ، به نانوا گفت این مرد را می شناسی ؟ گفت نه . گفت فلان عابد بود
#نانوا گفت من از مریدان اویم ، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد . وقتی همه شام خوردند ، نانوا گفت استاد #دوزخ_یعنی_چه؟
عابد فرمود ، دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای #رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی
✦┈┈••✾•🌟•✾••┈┈✦ ⚜
http://eitaa.com/joinchat/1210122252C4a8e74ac17