❓چرا به کودکان محبت نمیکنیم؟
6⃣ مقایسۀ دوران کودکی خود با فرزند
⚠️وقتی با برخی از پدران و مادران در بارۀ ضرورت ابراز محبّت و میزان آن سخن گفته میشود، میگویند:
❔مگر والدین ما این اندازه به ما محبّت کردند؟
❔حالا که این اندازه محبّت نکردند، چه اتّفاقی برای ما افتاده است؟
❕فرزندان ما هم مثل خود ما.
✅ ما در جلد اوّل از مجموعه منِ دیگرِ ما، پاسخ مفصّلی به این پرسش دادهایم؛ امّا در این جا باید بگوییم که:
🔸اوّلاً ما نمیدانیم که شما چه چیزی را اتّفاق ناگوار میدانید؟
❔آیا تنها به سمت باندهای فساد و قاچاق مواد مخدّر رفتن و دزدی کردن را اتّفاق ناگوار میدانید؟
❔مثلاً در زندگی مردی که در خانوادۀ پدریاش محبّت آنچنانی ندیده و الآن هم نمیتواند به همسر و فرزندانش محبّت کند، اتّفاق ناگواری نیفتاده؟
♻️اگر یک بار دیگر مطالبی که در پستهای قبلی گفته شد را مطالعه کنید، متوجّه خواهید شد که این مسئله، خود، اتّفاق ناگواری است که میتواند اتّفاقهای دیگری را هم به دنبال خود بیاورد.
🔸ثانیاً ما در آثار محبّت گفتیم که پیشگیری از انحراف، یکی از آثار محبّت است.
✔️از سوی دیگر، هر اندازه عوامل انحراف در اطراف فرزندان بیشتر میشود، نیاز آنان به محبّت هم بیشتر میشود.
⁉️حالا شما امروزِ فرزندتان را با دیروزِ خودتان مقایسه کنید و بگویید که فرزند دیروز، نیاز بیشتری به محبّت داشت یا فرزند امروز؟
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۷۵
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
❓چرا محبت نمیکنیم؟
7⃣ مانع دانستن فرزند در مسیر پیشرفت
⚠️ برخی از پدران و مادران، فرزند را مانع پیشرفت خود در زندگی میدانند. به همین دلیل هم نمیتوانند از صمیم دل به او محبّت کنند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
▫️میگویم: چرا به فرزندت محبّت نمیکنی؟
▪️میگوید: حسّ محبّت کردن ندارم.
▫️میگویم: مگر نمیدانی محبّت، نیاز طبیعی فرزند است؟
▪️میگوید: نیازش هست که باشد. به من چه ربطی دارد؟
مگر من باید همۀ نیازهای او را برآورده کنم؟
▫️میگویم: امّا این حقّی است که او بر عهدۀ تو دارد.
▪️میگوید: مگر فقط بچّهها حق دارند؟
مگر من که یک زن هستم، حقّی ندارم؟
▫️میگویم: چرا، حق داری؛ امّا این، چه ربطی به فرزندت دارد؟
▪️میگوید: از وقتی که او به دنیا آمده، از هر چه نامش زندگی است، وا ماندهام و همۀ زندگیام شده این بچّه.
▫️میگویم: ...
اجازه نمیدهد چیزی بگویم و ادامه میدهد:
▪️درسم را که رها کردم.
به کارم هم که پشتِ پا زدم.
افتادم کُنج خانه و کارم شد شیر دادن و زجر کشیدن، بچّه شستن و خانه رُفتن.
حالا که بچّههایم از آب و گِل در آمدهاند، دیگر حسّ و حال گذشته را ندارم که بخواهم درسی بخوانم.
فرصت طلایی کارم را هم از دست دادهام و دیگر به این راحتی به دست نمیآید. باز هم بگو: چرا حسّ محبّت کردن نداری؟
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۷۶
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
📌دلایل اثر نکردن محبّت
2⃣ غفلت از مُکمّلِ محبّت
🌹محبّت🌹، مکمّلی دارد به نام👈 «احترام».
⛔️ اگر به فرزندتان محبّت کنید، بی آن که به شخصیت او احترام بگذارید، محبّت، او را لوس و پُرتوقّع و کمتحمّل میکند.
🌸 محبّت ➕ احترام، معجونی میشود که هر کدام، اثر دیگری را ضمانت خواهد کرد.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۸۷
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
📌دلایل اثر نکردن محبّت
3️⃣ عدم انتقال پیام محبّت
🚫 گاهی آنچه پدر و مادر انجام میدهند و محبّت مینامند، از نگاه فرزند، محبّت نیست.
✅ بسیاری از پدران و مادران معتقدند که در محبّت کردن به فرزندان خود، کوتاهی نمیکنند.
◀️ وقتی هم که یک مشکل تربیتی برای فرزندانشان پیش میآید و به آنها گفته میشود این مشکلات به جهت نیازِ محبّتی فرزند شماست که در خانه پاسخ نگرفته، ناراحت میشوند و حرف مشاور را نمیپذیرند.
✔️ آنچه موجب اختلاف میان آنان و مشاوران است، تفسیر متفاوتی است که از ابراز محبّت دارند.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص88
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
📌دلایل اثر نکردن محبّت
6️⃣ بسنده کردن به محبّتهای عادی
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
◽️یک ساعتی از ظهر گذشته است. مادر در آشپزخانه، مشغول کار است. زنگ خانه به صدا در میآید. مادر میداند که الآن، وقت آمدن دختر است. بیاعتنا به زنگ، چند بار دیگر غذا را هم میزند. دختر، حوصلهاش سر میرود و دو سه بار پشت سرِ هم زنگ میزند.
🌼[رفتار مثبت: مادر، خیلی زود به سراغ آیفون میرود.]
◽️مادر، غذا را رها میکند و به سمت آیفون میرود. گوشی را بر میدارد. تا مطمئن میشود که دخترش است، صدایش را بالا میبرَد و میگوید: چه خبر است؟ مگر سر آوردهای؟!
🌼[رفتار مثبت: مادر تا صدای دخترش را از آن سوی آیفون میشنود، با صدایی پُر از شادی و نشاط، سلام میدهد و در را باز میکند.]
◽️بعد هم دکمه را فشار میدهد و در را باز میکند و دوباره به سراغ غذا میرود.
🌼[رفتار مثبت: مادر به طرف آشپرخانه میرود، لیوان شربتی را که از قبل آماده کرده، بر میدارد و برای استقبال از دخترش به دمِ در میرود.] ...
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🔺این بخش کوتاهی از داستانوارهای بود که در مباحث ابتدایی محبّت، در بارۀ بیتوجّهی پدر و مادر به نیاز محبّتی فرزندان آوردیم.
⚠️گاهی که در بارۀ آن رفتارهای مثبت سخن گفته میشود، برخی میگویند که این اندازه محبّت کردن، افراط است، غافل از این که همان طور که پیش از این هم گفتیم، آنچه در تربیت دینی به ما توصیه شده، محبّت شدید است.
🌹امام صادق علیه السلام فرمود:
🍃«خداوند به بندهای که به فرزندش محبّت شدید دارد، رحم میکند»🍃
📚(الکافی، ج۶، ص۵۰).
✅ بسیاری از آثاری که برای محبّت بیان شد، در صورتی محقّق میشود که رابطۀ عاطفی شدید باشد.
⛔️ از رابطههای عاطفی عادی و معمولی که بسیاری از پدر و مادرها با فرزندانشان دارند، نمیتوان توقّع چنین آثاری را در حدّ بالا داشت.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص91
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
📌 محبت گفتاری
🌹ساده ترین راه ابراز محبّت، استفاده از واژه های محبّتآمیز است.
❇️ البته محبّت زبانی نمیتواند تمام نیاز انسان به محبّت را تأمین کند؛ امّا محبّت های دیگر هم جای محبّت زبانی را نمی گیرد.
✅قدرت زبان در تأثیرگذاری، مثال زدنی است و نباید از توانایی عجیب این نعمت الهی برای تسخیر دل فرزندمان، غافل شویم.
🔆وقتی محبّتی که در دل وجود دارد، به زبان می آید، رابطۀ میان فرزند و والدین را محکمتر از پیش میکند.
❌بسیاری از مشکلاتی که میان والدین و فرزندان پیش میآید، با کلمات محبّتآمیزی که نشان از محبّت درونی شما به آنهاست، حل می شود.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۹۷
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
📌محبت رفتاری
🍃طرز نگهت دام محبت دارد
🍃
🌹برخی از رفتارها به خودی خود، دارای پیام محبّت است.
💟وقتی فرزند این رفتارها را از پدر و مادر می بیند، از طریق این پیام به حسّ درونی پدر و مادر پی میبرَد و محبّت قلبی پدر و مادر به خودش را درک میکند.
❇️به طور کلّی باید گفت: هر رفتار نیکی که به وسیلۀ پدر و مادر به نمایش در می آید، عاملی برای ابراز محبّت به فرزند است.
✅همان طور که پیش از این هم گفته شد، رفتارهایی که نشان دهندۀ محبّت است، ضامن اثربخشی محبّت زبانی است.
✳️کسی که با رفتار نیک، محبّتش را به فرزند، اثبات میکند، زمینۀ دوام محبّت او را به خود نیز فراهم کرده است.
⚠️نباید فراموش کرد که رفتارهای محبّت آمیز، در صورتی میتواند تأثیرگذار باشد که فرزند از آن برداشت محبّت کند.
✔️برخی از کارهایی که پدران و مادران برای فرزندانشان انجام داده، آن را محبّت حساب می کنند، از نگاه فرزند، وظیفه است، نه محبّت؛ مثل غذا پختن، لباس خریدن، لباس شستن و... .
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص ۱۰۷
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
🔰داستان واره 🔰
🍂چند روز است که مادر، اجازه نداده با ظرفها بازی کند. حسابی کلافه است. او بازی با ظرفها را خیلی دوست دارد. دیشب، مهمان داشتند. ظرفهای میوهخوری و لیوانها، هنوز در پذیرایی است.
🍂مادر به قدری خسته بود که دیگر حال جمع کردن آنها را نداشت. از صبح تا حالا هم مشغول کارهای متفرّقه بوده. چشم دخترک به ظرفها خیره است؛ امّا مادر از اتاق، بیرون نمیرود. اگر هم میرود، خیلی زود بر میگردد.
🍂 مادر، تصمیم میگیرد که به یکی از همسایهها سری بزند. دخترک، خیلی خوشحال میشود. مادر، تذکّرات خود را به دخترک میدهد و به خانۀ همسایه میرود.
🍂در که بسته میشود، دخترک، لحظهای هم مکث نمیکند. به سراغ ظرفها میرود و شروع میکند به چیدن آنها در کنار یکدیگر. بشقابهای میوهخوری را که در کنار هم چید، منتظر نمیمانَد. به سراغ لیوانها میرود.
🍂لبخند، یک لحظه از لبهای او جدا نمیشود؛ امّا چشمش به در است که نکند مادر، سر برسد. لیوانها را روی هم میگذارد. اوّلین لیوان را که روی لیوان دیگر میگذارد، کمی عقب میکشد. نگاهش به این دو لیوان که میافتد، از تهِ دل، خوشحال میشود. به سراغ لیوان سوم میرود. زبانش را بین دندانهایش کمی فشار میدهد و آرام، لیوان سوم را روی لیوان دوم میگذارد. میترسد که دستش را از لیوان جدا کند.
🍂 هنوز دستش را از لیوان جدا نکرده که صدای در میآید. قلب دخترک، چند برابر تندتر میزند و در یک لحظه، به سرعت دستش را بر میدارد؛ امّا دست برداشتن همان و افتادن لیوان و شکستن آن، همان.
🍂 مادر، وارد میشود. دختر، کمی از صحنۀ حادثه، فاصله میگیرد. مادر، هنوز متوجّه شکسته شدن لیوان نشده؛ امّا از رنگ پریدۀ دخترک میفهمد که اتّفاقی افتاده. رو به دختر میگوید: چیزی شده؟
🍂دخترک با زبانی شیرین و با لحنی لرزان میگوید: داشتم میرفتم، پایم خورد به لیوان و شکست.
مادر میگوید: خودت طوری نشدی؟
دختر میگوید: نه.
🍂مادر به سمت لیوان شکسته میرود. وقتی ترتیب چینش بشقابها را میبیند، میفهمد که دخترک، باز هم به سراغ بازی مورد علاقهاش رفته. برای همین هم با اخم به دخترک نگاه میکند و میگوید: باز هم دروغ؟
دخترک میگوید: نه به خدا، پایم خورد و شکست.
مادر میگوید: پس کی این بشقابها را کنار هم چیده؟!
🍂دخترک، از این که لو رفته، ناراحت است؛ امّا از این که مادر اجازه نمیدهد که او با ظرفها بازی کند، بیشتر ناراحت است.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۶۸
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی