هدایت شده از ثامن خواهران سمیرم
PTT-20200923-WA0009.opus
زمان:
حجم:
510.9K
________💠🇮🇷💠____________
◽️نشست بصیرتی سیاسی
🔹موضوع:
تبیین دستاورد های دفاع مقدس
❓جواب سوالات
#قسمت_سوم
_______💠🇮🇷💠_____________
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾•🔹﷽🔹•✾••┈┈•
💠نشست بصیرتی جنایت های آمریکای رو به افول
#قسمت_سوم
💢چرایی افول آمریکا
🎙 سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای خسرو محمد رضایی
#ویژه_خواهران
سوالات خود را به آیدی زیر ارسال کنید.
@bi_pelak99
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
#نشست_بصیرتی
#افول_آمریکا
#ثامن_3
زمان:
حجم:
487.6K
#نشست_بصیرتی
━━━━━●──────
⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻
🎙سخنران: کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای نوابی
🗒با موضوع عدالت و مبارزه با فساد
#قسمت_سوم
❇️سوالات خود را تا ساعت ۱۳ به آیدی زیر ارسال کنید:
@bi_pelak99
________☘🌹☘_________
زمان:
حجم:
597.3K
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
حماسه نهم دی ماه
و
بسیج، دهه بصیرت، مکتب سلیمانی
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای صالحی
#قسمت_سوم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊3⃣🕊🌹🍃═┅─
پیشرفتهه و طهارت اقتصادی.m4a
زمان:
حجم:
4.49M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
انقلاب اسلامی
بالنده و مقتدر
چون کوه استوار
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_سوم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊3⃣🕊🌹🍃═┅─
زمان:
حجم:
11.3M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
📋موضوع: جهاد و امید آفرینی
محور های کلان نا امید سازی توسط نظام سلطه
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای محمدرضایی
ارسال سوال به آیدی:
@bi_pelak99
#قسمت_سوم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊3⃣🕊🌹🍃═┅─
ملاحظات.m4a
زمان:
حجم:
6.28M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
قدرت ریاست جمهوری در ایران
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_سوم
#ویژه_خواهران
#ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
─┅═🍃🌹🕊3⃣🕊🌹🍃═┅─
AUD-20210516-WA0004.opus
زمان:
حجم:
486.1K
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
جلب مشارکت حداکثری و آگاهانه
(ویژگی های انتخاب اصلح)
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای صالحی
#قسمت_سوم
#ویژه_خواهران
#ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
─┅═🍃🌹🕊3⃣🕊🌹🍃═┅─
#قسمت_سوم
آن قدر غمت به جان پذیرم حسین
تا قبر تو را بغل بگیرم حسین
🌷موقع عملیات، ما باید از هم جدا میشدیم. والفجر 8 با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا(س) آغاز شد. چند روز از عملیات گذشت. در این مدت از فرزندان گمنام این آب و خاک حماسههایی را دیدم که در هیچ شاهنامهای نخوانده بودم.
وقتی به مقر برگشتم، رفتم سراغ بچههای امدادگر. دلم برای محمد شور میزد. پرسیدم: «آیا کسی نوجوانی به نام محمد مصطفیپور را دیده یا نه؟» برای توضیح بیشتر گفتم: «روی سینه اش هم یک بیت شعر نوشته بود.» تا این را گفتم، یکی جواب داد: «آهان دیدمش برادر! او شهید شده...» منتظر جوابی غیر از این نبودم. گفتم: «الحمدالله... محمد هم رفت.»
دوباره پرسیدم: «شهادت او چه طور بود؟»
امدادگر گفت: «تیر خورد روی همان بیتی که روی سینه اش نوشته بود.»
هم تعجب کردم و هم خیال ام راحت شد.
محمد آن طور شهید شد که خودش دوست میداشت.
✍️ حاج رضا دادپور
🌷🌴خاطره از شهید محمد مصطفی پور🌷🌴
✍پایان
🍃┅🦋🍃┅─╮
@salahshouran313
╰─┅🍃🦋🍃
«#حیفا-⚔
#قسمت_سوم
👥 حکم به شماره 421-Ass
بنا به این حکم، مامور متالیخ از نیروهای ستاد مرکزی موظف است جهت جلب و همراهی سوژه معرفی شده به ایشان اقدامات لازم را انجام دهد. انتظار همکاری تمام مقامات و رده های مورد رجوع مامور میتالیخ را دارم.
*پیوست: مامور میتالیخ موظف است که سوژه مورد نظر(که از همکاران بی باک و کارکشته سازمان است) را با حفظ تمام احترامات لازم و به دور از دست بند و یا هر گونه تنش و کدورتی به دفتر خیابان 92 منتقل کرده و کد رسید شفاهی را دریافت نماید.(2مارس)
⛔️ گزارش جلب و تحویل به کد فایل Mit92
این ماموریت انجام شد و سوژه مورد نظر، ساعت 20 در فرودگاه جلب و به طرف خانه امن خیابان 92 مشایعت کردم. وی نه تنها هیچ مقاومت و یا مخالفتی با من نکرد بلکه رفتارش به گونه ای بود که انگار منتظر بوده و بدون هیچ تعجب و تجسسی با من همراه شد. حتی تعارفات مرسوم رفتاری نیز رعایت و در مدت مشایعت او، هیچ صحبت و سوال وجوابی رد و بدل نشد. ساعت 21 او را به خانه امن خیابان 92 تحویل داده و رسید شفاهی به کد پیگیری 390 دریافت کردم. تنها جمله او در لحظه خداحافظی این بود: «آرزوی موفقیت برات دارم، شب خوبی داشته باشی!» متوجه غرض یا اغراض این دو جمله نشدم و فکر هم نمیکنم منظور خاصی داشت. مامور میتالیخ(2مارس)
👈 [بازبینی فایل ضبط شده دفتر خیابان92]
🗣 شب بخیر!
👤 شب شما هم بخیر قربان!
🗣 سفر چطور بود؟
👤 جوری که شاید بازم دلم بخواد برم.
🗣 از دیدن مسلمان ها در معابدشون لذت میبری؟
👤 از دیدن فرمانبرداری شاه زاده ها از سازمان بیشتر لذت میبرم.
🗣 چه جواب قشنگی! آخرین بار که دیدمت حدودا 14 سالت بود. الان چند سالته؟
👤 خب کسی که سن دیروزم را داره قطعا سن امروزم را هم داره. اما به رسم ادب عرض میکنم که 23 سالمه.
🗣 از اونجا برام بگو! از مکه و مدینه و ریاض!
👤 قربان اگر منظورتون اینکه گزارش بدم، بهتر نیست سلسله مراتب رعایت بشه و شما گزارش مفصلی که هفته قبل برای سازمان فرستادم مطالعه بفرمایید؟
🗣 همون گزارش 788 صفحه ای را میگی که حدود 700 صفحه اش سفید بود؟
👤 آره دقیقا همون.
🗣 گزارش جامعی بود اما نمیدونم چرا نتونستی «مجتهد» را پیداش کنی؟
👤 چون ماموریت اصلیم پیدا کردن مجتهد نبود. ماموریت اصلی من همونطور که خودتون بهتر میدونید پیرامون بررسی «خوی زامبی گری» در میان مسلمانان غیر عرب و همچنین کشف و انتقال اسناد اولیه پروژه های نسل سوم تجاری شاهزادگان اونجا بود که گزارش سفیدش را ارائه دادم. پروژه مجتهد را جدی دنبال نکردم و فقط از همهمه جوانک های دربار سعودی حتی در خلوت ها و چک کردن گوشی های پسران دربار حومه المستقبل و وحشتشون از وجود مجتهد و افشاگری هایش یه چیزایی دستگیرم شد.
🗣 باشه. یه ماموریت برات در نظر دارم. به حدی حساس هست که فکر کنم باید از قید همه چی زده بشه. چون حتی فایل تو را از دفتر مرکزی راکد کردم.
👤 متوجهم. معنی این راکد کردن اینه که من یا در ریاض موندم یا مفقود شده ام. مشکلی نیست. یادم دادین که همه ماموریت ها هم حساس هست و هم آخرین ماموریت تلقی میشه. اما فکر نمیکنید اگر در دفتر نباشه بهتره؟ چون خاطره خوبی از تفهیم ماموریت در دفاتر خیابان های بزرگراه90 ندارم.
🗣 قرار نیست اینجا تفهیم بشی. فردا صبح حرکت میکنی و در مسیر باهات ارتباط میگیریم. قبلش به بیمارستان مجموعه برو تا بتونند هنگامی که داری استراحت میکنی و بیهوش هستی، کارهای لازم را روی بدنت انجام بدهند.
👤 چشم قربان! طبق معمول.
🗣 راستی آخرین اسمت چی بود؟
👤 برگشتم به اولین اسمم؛ «حیفا» هستم.
🗣 اسم خاورمیانه ای هم داری؟
👤 بله قربان! «حفصه» هستم.
ادامه دارد...
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"@salahshouran313 »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#قسمت_سوم
💢داستان سرگذشت زری خانم
ملا گفت: آهای رسول بی حیا، تو شاگرد من بودی من به تو قرآن یاد دادم، تو بالای حرف من حرف می زنی؟ شما نادان ها که می خواهید بروید دنبال فخر رازی توی مرغ فروشی لرد محله بگردید، فخر رازی یک شاعری است که چند صد سال است مرده است و این بچه طفل معصوم چند تا شعر فخر رازی یاد گرفته، تازه این شعرها را هم من یادش دادم.
عباس که تازه سرنخی پیدا کرده بود و می خواست برود و شکم فخر رازی را بدرد هاج و واج شده بود. عباس گفت: ملا، تو قسم بخور که فخر رازی شاعر بوده و چند صد سال است که مرده.
ملا گفت: بخدا، به پیر به پیغمبر، به قرآن قسم که فخر رازی شاعر بوده و مفسر قرآن و صدها سال پیش مرده است. عباس گفت: دروغ می گویی.
ملا گفت: چرا دروغ بگویم؟
قسم میخورم که فخر رازی که تو می خواهی بروی شکمش را پاره کنی استخوانهایش هم پوسیده. حالا هم شما دو تا برادر بلند شوید از خانه بروید، تا زنها موضوع خواهرت را معلوم کنند. رسول گفت: به ده می روم ولی اگر بفهمم که این عفریته را دکتر برده اید او را می کشم خودم را هم می کشم.
عباس دوباره داغ کرد و گفت: می دانید چرا این اسم رفیقش را نمی گوید؟
چون به نظر من این کار کار یک نفر نیست، کار چند نفر است. رسول به عباس گفت: تو دیگر خفه شو.
عباس و رسول پریدند به هم و کتک کاری مردها شروع شد. بزن بزن. عباس به رسول می گفت: تو اصلاً داماد شده ای و توی ده زندگی می کنی، به شهر نیا و فضولی نکن. من هر روز باید توی این کوچه خیس عرق بشوم و سرم را زیر بیندازم. همه جوانهای محل مرا که می بینند، نگاهشان را بر می گردانند. دیروز اصغر رضا شومال به من گفت...
#ادامه_دارد
#داستانهای_آموزنده
35.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🔸آیا با تداوم جنگ، ایران میتونه ادامه بده❓
🔸چرا عراقچی با تروئیکای اروپایی دیدار کرد❓
تو هم بیکار نشین، یا علی بگو...منتشر کن
🔔ویژه برنامه ساعت صفر 🔔
(#قسمت_سوم) انتشار برای اولین بار
#ایستاده_ایم | #مرگ_بر_اسرائیل
#ایران_قوی | #انتقام_ملی | #وعده_صادق۳
🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen