102.mp3
1.36M
صفحه ۱۰۲
استاد پرهیزگار
🔹️لطفا برنامه روز را با قرائت صحیح و ترجمه بخوانید
@salahshouran313
🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#نکات_تدبری_ص۱۰۲
🎀خدا صدای بلند را دوست ندارد
🎀فقط مظلوم برای گرفتن حقش میتواند صدایش را بلند کند .
🎀توصیه قرآن این است که بدی را عفو کنید
🎀کسانی که بخشی از آیات را قبول دارند و بخشی را قبول ندارند در زمره کافرانند
🎀بعضی از سخنان و کارهای کفرآمیز بنی اسرائیل بخشیده شد و برخی بخشیده نشد
🎀بنی اسرائیل از ناحیه الله تعالی دستورات متعدد در یافت کردند .
#انس_با_قرآن
@salahshouran313
🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🌹🌴🌹🌴🌹🌴
#نکات_تدبری_ص۱۰۱
🔹️منافقین به دنبال غنائم هستند بنابر این سعی میکنند در گروه پیروز باشند .
🔹️منافقین به گونه عمل میکنند که هم کفار هم مومنین انها را در جمع خود بپذیرند .
🔹️فتح و پیروزی از آن مومنین است ولی کفار هم بهره اندکی گاهی از پیروزی دارند
.
🔹️هر قرار داد یا معامله ای که مسلمین را به کفار وابسته کند حرام و باطل است .
🔹️منافقین با خدا هم در توطئه و نیرنگ هستند .
🔹️بی حوصلگی در نماز و نماز ریایی خواندن نماز خواندن منافقانه است .
🔹️منافقین خدا را کم یاد میکنند
🔹️منافقین چون آرمانی ندارند و با طلب غنائم هستند علی الدوام سرگردانند .
🔹️با کفار طرح دوستی ریختن زمینه یاز عذاب الهی است .
🔹️منافقین در پایین ترین و بد ترین جای جهنم جای دارند .
🔹️حتی برای منافقین هم راه توبه باز است .
🔹️جبران مافات از ملزومات توبه است .
🔹️دین فقط باید برای خدا خالص باشد .
🔹️اگر منافقی توبه کرد و برای خدا خالص شد مومنین او را در جمع خود بپذیرند .
🔹️هر کس در جمع مومنین باشد شامل اجر عظیم است .
🔹️اگر اهل ایمان و عمل صالح باشیم مشمول عذاب الهی نمیشویم .
#انس_با_قران
@salahshouran313
🌹🌴🌹🌴🌹🌴
هدایت شده از سخنرانی ها/حجت الاسلام غفاری
کرامت انسانی.MP3
38.11M
حجت الاسلام والمسلمین علی صالح غفاری/موضوع:کرامت انسانی{جلسه 461}سمیرم
https://eitaa.com/eslam20
هدایت شده از سخنرانی ها/حجت الاسلام غفاری
غلووتندروی.MP3
14.51M
حجت الاسلام والمسلمین علی صالح غفاری/موضوع:غلووتندروی{جلسه 462}مکان تبلیغ:سراوان
https://eitaa.com/eslam20
💠مذمت و نکوهش احتکار در اسلام💠
✍ احتکار از منظر اسلام به لحاظ اینکه قدرت خرید مردم را کاهش میدهد، مورد مذمت و نکوهش شدید قرار گرفته است. احتکار از مسائلی است که مستقیماً با مصالح جامعه مسلمین مربوط است و جلوگیری از آن از وظایف حکومت اسلامی است. از مهمترین پایبندی های داد و ستد در بینش اسلام، پرهیز از احتکار است.
🌷 امام علی علیه السلام در فرمانِ زمامداری مصر به مالک اشتر می نویسد:
و اعْلَمْ مَع ذلكَ أنّ فی كثیرٍ مِنهُم( التُجّار و ذَوِی الصَناعاتِ) ضِیقا فاحِشا ، و شُحّا قَبیحا ، و احْتِكارا للمَنافِعِ ، و تَحَكُّما فی البِیاعاتِ ، و ذلكَ بابُ مَضَرَّةٍ للعامَّةِ ، و عَیْبٌ على الوُلاةِ ، فامْنَعْ مِن الاحْتِكارِ ؛ فإنَّ رسولَ اللّه (صلى الله علیه و آله و سلّم) مَنعَ مِنهُ .
🌹با این همه بدان، كه بسیارى از آنان - تجّار و صاحبان صنعت - در داد و ستد بیش از اندازه سختگیرند و بخل ورزى ناپسندى دارند و به منظور سود بیشتر كالا را احتكار مى كنند و به دلخواه نرخ گران مى بندند و این كار براى توده مردم زیانبار و براى حكمرانان عیب و ننگ است. بنابراین، از احتكار جلوگیرى كن؛ زیرا كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلّم) از آن منع فرموده است.
📗 نهج البلاغه، ص 438 از نامه 5
@salahshouran313
♻️ توصیه های امام رضا(ع) به شیعیان(1)
✍ شیخ مفید در کتاب اختصاص خود، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا(ع) آورده است که آن بزرگوار آن پیام را، به وسیله حضرت سیدالکریم عبدالعظیم حسنی(ع) به شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) فرستاده اند که متن پیام آن بزرگوار را در سه قسمت می آوریم:
بنام خداوند بخشنده مهربان
🌷امام رضا علیه السلام ـ به عبدالعظیم حسنی ـ : ای عبدالعظیم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خود راه ندهند؛ و ایشان را به راستگویی و امانتداری سفارش كن. به آنان توصیه كن كه خاموشی گزینند و بحث و جدل های بیهوده را رها كنند، به یكدیگر روی آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا كه این امور، باعث نزدیك شدن به من می شوند.
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 لِعَبدِ العَظيمِ الحَسَنِيِّ ـ: يا عَبدَ العَظيمِ، أبلِغ عَنّي أولِيائِيَ السَّلامَ، وقُل لَهُم أن لا يَجعَلوا لِلشَّيطانِ عَلی أنفُسِهِم سَبيلاً، ومُرهُم بِالصِّدقِ فِي الحَديثِ وأداءِ الأَمانَةِ، ومُرهُم بِالسُّكوتِ، وتَركِ الجِدالِ فيما لا يَعنيهِم، وإقبالِ بَعضِهِم عَلی بَعضٍ، وَالمُزاوَرَةِ، فَإِنَّ ذلِكَ قُربَةٌ إلَيَّ.
📗 الاختصاص، ص 247.
@salahshouran313
❓معجزه رد الشمس چيست و چگونه اتفاق افتاد؟
✍ رَدّ الشّمس (به معنای بازگشت یا بازگرداندن خورشید)، و از معجزات پیامبر (ص) و کرامات امام علی(ع) است. در این واقعه، به دعای پیامبر اکرم(ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت و حضرت علی(ع) نماز عصر خویش را خواند.
✅ برخی منابع، واقعهای شبیه این را نیز در زمان خلافت امام علی(ع) نقل کردهاند.
يكي از كرامات ويژه آن حضرت، «ردالشمس» است كه دو مرتبه براي آن حضرت اتفاق افتاده است: يكي در زمان پيغمبر(ص) و ديگري پس از آن حضرت.
✅ ردالشمس پیش از اسلام نیز سابقه داشته است. در عهد عتیق و برخی منابع اسلامی آمده است که ردالشمس برای سه تن از پیامبران بنی اسرائیل نیز رخ داده است. در برخی منابع روایی اسلامی، واقعه ی رد الشمس، پیش از اسلام در زمان حضرت یوشع، داود و سلیمان اتفاق افتاده است.
✅ در برخی منابع ذیل آیات ۳۰-۳۳ سوره ی ص، این داستان درباره حضرت سلیمان(ع) آمده است.
📚منبع:
✔️ارشاد، شيخ مفيد، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.
✔️ الغدير، علامه اميني، ج ۳، ص ۱۴۱ ـ ۱۲۶، ش ۱۱.
✔️ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج ۴۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۹۱، (ابواب معجزات باب ۱۰۹).
@salahshouran313
💠 توصیه های امام رضا علیه السلام به شیعیان(2)
🌷دوستان ما، خود را سرگرم دشمنی و تكه پاره كردن یكدیگر نكنند؛ من با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب این گونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز این گونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
🌹ولا يَشغِلوا أنفُسَهُم بِتَمزيقِ بَعضِهِم بَعضًا فَإِنّي آلَيتُ عَلی نَفسي أنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِكَ وأسخَطَ وَلِيًّا مِن أولِيائي دَعَوتُ اللّه َ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنيا أشَدَّ العَذابِ وكانَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ.
📗 الاختصاص، ص 247.
@salahshouran313
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #صدویک
شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته..که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده ای از اتاق بیرون رفت..
و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم. روی ایوان تا کفشش را میپوشید، با بیقراری پرسیدم
_چرا باید بریم؟
قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت..
و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد
_زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر میکردم نشد. #مجبورشدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...
که صدای مصطفی خلوتمان را به هم زد
_شما اگه میخواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.
به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت احساسش پیدا بود...
ابوالفضل قدمی را که به سمت پله های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید
_یعنی دیگه نمیخوای کمکم کنی؟
مصطفی لحظه ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد..
و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست
_وقتی خواهرتون رو ببرید زینبیه پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!
و انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم...
و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد
_زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!
لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم...
مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده...
و هیچ حسی حریف مهربانی اش نمیشد.. که رو به من خواهش کرد
_دخترم به برادرت بگو افطار بمونه!
و من مات رفتار ابوالفضل..
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🍃
📖🍃
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #صدودو
مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد...
انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد..
و او یک جمله از دهان دلش پرید
_من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!
کلماتش مبهم بود..
و خودش میدانست آتش عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم شرم روی پیشانی اش نم زد..
و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد
_انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.
و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد...
ارتش آزاد هنوز وارد شهر نشده..
و تکفیری هایی که از قبل در داریا لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند...
مصطفی در #حرم حضرت سکینه(س) بود و صدای تیراندازی از تمام شهر شنیده میشد...
ابوالفضل مرتب تماس میگرفت..
هر چه سریعتر از داریا خارج شویم، اما خیابان های داریا همه میدان جنگ شده و مردم به حرم حضرت سکینه(س) پناه میبردند...
مسیر خانه تا حرم طولانی بود...
و مصطفی میترسید تا برسد دیر شده باشد که سیدحسن را دنبال ما فرستاد...
صورت خندان و مهربان این #جوان_شیعه،از وحشت هجوم تکفیری ها به شهر، دیگر نمیخندید...
و التماسمان میکرد زودتر آماده حرکت
شویم...
خیابانهای داریا را به سرعت می پیمود و هر لحظه باید به مصطفی حساب پس میداد...
چقدر تا حرم مانده و تماس آخر را نیمه رها کرد..
که در پیچ خیابان، سه نفر مسلّح راهمان را بستند...
تمام تنم از ترس سِر شده بود،...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🍃
📖🍃