✨زینب طلوع دیگری از نور فاطمه است ...
یک جلوه ، از حقیقت مستور فاطمه ست
ʲᵒᵛᶦⁿ↯°`♡-
『 @salam1404 』
با هم از اوضاع ایران و درگیری های سیاسی حرف می زدیم . نمی دانستیم چه کار می شود کرد. بدمان نمی آمد برگردیم ، برویم دانشکدهٔ فنی ، تدریس کنیم .
چمران بالأخره به نتیجه رسید . برایم پیغام گذاشته بود ((من رفتم. آن جا یک سکاندار هست.)) و رفت لبنان.
#پارت_چهاردهم
#شهیدانه
ما عضو انجمن اسلامی دانشگاه بودیم . با خبر شدیم در لبنان سمیناری دربارهٔ شیعیان برگزار کرده اند . پِیاش را گرفتیم تا فهمیدیم آدمی به اسم چمران این کار را کرده است. یک چمران هم می شناختیم که می گفتند انجمن اسلامی ما را راه انداخته.
فهمیدیم این دو نفر یکیاند. آمریکا را ول کردیم و رفتیم لبنان.
#پارت_پانزدهم
#شهیدانه
کلاس عرفان گذاشته بود؛ روزی یک ساعت . همه را جمع می کرد و مثنوی معنوی می خواند و برایشان به عربی ترجمه می کرد .
عربی بلد نبودم ، اما هر جور بود خودم را می رساندم به کلاس.
حرف زدنش را خیلی دوست داشتم.
#پارت_شانزدهم
#شهیدانه
*از آنچه به تدریج رخ میدهد بترس :
فاصله های تدریجی ، ارزش های تدریجی
سستی های تدریجی " شدن های تدریجی
این *تدریجی ها صدای پای ارتداد است
و بریدن از حق !
ʲᵒᵛᶦⁿ↯°`♡-
『 @salam1404 』
امام جواد الائمه (علیه السلام):
هر کس سه چیز را مراعات کند ، پشیمان نشود .
*ترک نمودن عجله
*مشورت کردن به هنگام تصمیم
*توکل بر خدا نموندن .🌱
ʲᵒᵛᶦⁿ↯°`♡-
『 @salam1404 』
چپی ها می گفتند (( جاسوس آمریکاست.برای ناسا کار می کند.))
راستی ها می گفتند ((کمونیسته.))هر دو را برای کشتنش جایزه گذاشته بودند. ساواک هم یک عده را فرستاده بود ترورش کنند.
یک کمی آن طرف تر دنیا ، استادی سر کلاس می گفت ((من دانشجویی داشتم که همین اخیراً روی فیزیک پلاسما کار می کرد.))
#پارت_هفدهم
#شهیدانه
اوایل که آمده بود لبنان ، بعضی کلمه های عربی را درست نمی گفت. یک بار سر کلاس کلمه ای را غلط گفته بود . همه بچه ها همانجور غلط می گفتند. امام موسی می گفت ((دکتر چمران عربی جدیدی توی این مدرسه درست کرد.))
#پارت_هجدهم
#شهیدانه
بعضی شب ها که کارش کمتر بود ، می رفت به بچه ها سر بزند . معمولاً چند دقیقه می نشست، از درس ها می پرسیدند و بعضی وقت ها با هم چیزی می خوردند.
همه شأن فکر می کردند بچه دکترند؛هر چهارصد و پنجاهتایشان.
#پارت_نوزدهم
#شهیدانه