eitaa logo
صبح بخیر شب بخیر 😊✌️
634 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
10.6هزار ویدیو
207 فایل
سلام خوش آمدید🙌 ادعا نمیکنیم که بهترینیم😉 اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند😍 سپاس ازحضور سبزتان💐 ما را به دوستانتان معرفی کنید🙏 #لطفا"مطالب بالینک ارسال شود #سپاسگزاریم آدرس مدیر کانال جهت ارتباط اعضاء👇👇 https://eitaa.com/Simorgh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🌺🍃 💕🌿💕🌿💕🌿💕 دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند. عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند. دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقـداری از آن را در غـذای مادر شوهـر می ریخت و با مهربانی به او می داد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند. داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم ، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است.  🌸🌿🌸 قبل از اینکه های ذهنی مان ما و اطرافیانمان را از پا دراورد، مهر و محبت را به خود و دیگران بنوشانیم. ❤️🍃 🌿🌻🌿🌻