فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر(عج)
🔵 جزء دوم
🌕 امتحان مؤمنین قبل از ظهور
#آیات_مهدوی
#رمضان_مهدوی
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
✅ #تلنگر
یه مقایسه بسیار عجیب
۱_ چون اون آقا اهل #مسجد هست و فلان اشتباه رو کرد، پس من دیگه مسجد نمیرم!😶
۲_ چون فلان کس که #نماز میخونه، فلان کار رو انجام داد، پس من دیگه نماز نمیخونم!😐
۳_ چون فلان خانم که #چادری هست، فلان اشتباه رو انجام داد، پس من دیگه چادر نمی پوشم!😑
*یه سوال خیلی مهم:*⁉️
۱_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که چلوکباب می خوره، فلان اشتباه رو کرد من دیگه چلوکباب نمیخورم؟)😜🥙
۲_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که بنز آخرین سیستم رو سوار هست، دزدی کرد ، من دیگه بنز سوار نمی شم؟)🚖
۳_ چرا هیچ کس نمیگه( چون فلان خانم #بیحجاب، فلان اشتباه رو کرد، من دیگه باحجاب میشم؟)😉
*چرا ما سریع از دین مایه میذاریم، نه از دنیا؟!*🤫
هیچ کس به غیر از #پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام #معصوم نیست.
پس هر کسی ممکنه اشتباه کنه.(انسان ممکن الخطاست، جایز الخطا نیست)
پس بخاطر دین و ایمان، سر خدا و خداپرستها منت نذاریم. انقدر هم سریع دین گریز نشیم.
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجری از خانم طباطبایی پرسید: چرا یه تارِ موتم بیرون نیست🙄؟
گفت: کارگردان گفته نمیخوام رنگِ موهات لو بره😒!
میدونید یعنی چی؟
یعنی کارگردان میتونه بگه موهات بیرون نباشه، ولی خدا نمیتونه :)
#حجاب #ماه_رمضان
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بین مرد و خداوند زن قرار دارد👌
#دکتر_انوشه
#زن
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
استاد پناهیان-رمضان_۲۰۲۲_۰۴_۰۳_۰۸_۳۱_۰۷_۴۴۶.mp3
2.56M
🔆رمضان، ماه #امام_زمان (عج) است
استاد پناهیان
#رمضان_مهدوی
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ
لَـیِّن قَـلبی لِوَلِیِّ اَمرِک
اللّٰھـُـم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
🇮🇷سـَڵآمٌـ عَڵْے آݪِ یـٰاسـین🇵🇸
📿 صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی لینک دسترسی به 📖 متن دعا👇 ✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/2696 👁👁خواندن از روی
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
دعای سمات
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_نوشت | اینگونه دعای فرج بخوانید...
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم
✏️ با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید،
با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار میرسانَد، و آن بزرگوار مطّلع میشود.
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
4_5861704394155753847.mp3
12.95M
صوت دعای #افتتاح با صدای
〖حاج محمدرضا بذری〗
#باماهمراهباشید
🆔@salamalaaleyasiin
🌹بسیار سفارش شده در شبهای عزیز ماه مبارک رمضان
دعای افتتاح قرائت بشه...
فراز های آخر این دعا خیلی دلچسبه و گره خورده به فقر ما آخر الزمانی ها از غیبت مولامون امام زمان ارواحنافداه
انشاءالله با حال خوب تو خلوت بخونید و برای ظهور حضرت دعا بفرمایید...
یاعلی
🇮🇷سـَڵآمٌـ عَڵْے آݪِ یـٰاسـین🇵🇸
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت» #پارت_چهارصد_و_چهاردهم تا اذان صبح چیزی نماند
.𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷
«رمــان جــان شیعــه،اهـل سـنـت»
#پارت_چهارصد_و_پانزدهم
از لحن لرزانی که اسمم را آهسته تکرار میکرد، چشمانم را گشودم و هنوز رو به حرم امام حسین بودم که از میان مژگان نیمه بازم، خورشید عشقش درخشید و دلم را غرق محبتش کرد که باز کسی صدایم زد:
الهه...
همانطور که سرم به دیوار حرم بود، صورتم را چرخاندم و مجیدم را دیدم که پایین پلههای کفشداری با پای برهنه، روی زمین خیس ایستاده و چشمان آشفته و بیقرارش به انتظار پاسخی از من، پلکی هم نمیزد.
همچنان باران می ِ بارید که صورت و لباسش غرق آب و گل ِ شده بود، موهای خیسش به سرش چسبیده و هنوز باقی مانده اثر گل عزای امام حسین روی فرق سرش خودنمایی میکرد.
در تاریکی دیشب او را گم کرده و حالا در روشنی طلوع خورشید، برابرم ایستاده و میدیدم با اینکه الههاش را پیدا کرده، هنوز همه تن و بدنش میلرزد و نمیدانم چقدر نگاهش به دنبالم پر زده بود
که چشمانش گود افتاده و بر اثر گریه و بیخوابی به خون نشسته بود.
کمی خودم را جابجا کردم و نمیخواستم بانوانی که کنارم به خواب رفته بودند، بیدار شوند که
زیر لب زمزمه کردم:
جانم...و مجید هم به خاطر حضور زنان و کودکانی که روی پلهها خوابیده بودند،نمیتوانست بالا بیاید که از همانجا سر به شکایتی عاشقانه نهاد:
تو کجا رفتی الهه؟ به خدا هزار بار مردم و زنده شدم!
به خدا تا صبح کل کربلا رو دنبالت گشتم! هزار بار این حرمها رو دور زدم و پیدات نکردم...
و حالا از شوق دیدار دوبارهام، چشمان کشیدهاش در اشک دست و پا میزد که با نگاهش به سمت حرم امام حسین پر کشید تا آتش مانده بر جانش را با جانانش در میان بگذارد و من با نگاهم به خا ک قدمهایش افتادم و جگرم آتش گرفت که با این پای برهنه تا صبح در خیابانها میدویده و حالا میدیدم انگشتان پای او هم مجروح شده که با لحنی معصومانه پاسخ دادم:
من همون ورودی شهر شماها رو گم کردم! خیلی دنبالتون گشتم، ولی پیداتون نکردم. تا اینجا هم با جمعیت اومدم...
و دلم میخواست با محرم اسرار دلم بگویم دیشب بین من و معشوقم چه گذشته که چشمانم از عشقش درخشید و با لحنی لبریز از لذت حضور مژده دادم:
مجید! دیشب خیلی با امام حسین حرف زدم، تو همیشه می ِ گفتی باهاش درد دل میکنی، ولی من باور نمیکردم... ولی دیشب
ِ باهاش کلی درد دل کردم...
و مجید مثل اینکه تلخی و پریشانی این شب
ِ دوری از من را به حلاوت حضور امام حسین بخشیده باشد، صورتش به خندهای شیرین گشوده شد ودستش را از همان پایین پلهها به سمتم دراز کرد تا یاریام کند از جا بلند شوم.
انگشتانش از بارش باران خیس بود و شاید
هنوز از ترس از دست دادنم، میلرزید که به قدرت مردانهاش بلند شدم و شنیدم تا
میخواست مرا بلند کند، زیر لب زمزمه میکرد: یا علی
که من هم زبان به ذکر
یا علی!
گشودم و عاشقانه قد کشیدم.
با احتیاط از میان ردیف زنان و کودکانی که
روی پلهها استراحت میکردند، عبور کردم و همچنانکه دستم میان دست مجید بود، قدم به زمین خیس کربلا نهادم و دیگر نگرانگذشتن از میان خیل نامحرمان نبودم که شوهر شیعهام برایم راه باز میکرد تا همسر اهل سنتش را به زیارت حرم امام حسین ببرد.
به قلم فاطمه ولی نژاد
•|🕊🌱 سـَڵآمٌـ عَڵْےآݪِیـٰاسـین |•
🌤@salamalaaleyasiin🌤