رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ... ممتحنه/۵ خدایا، ما رو درس عبرت دیگران قرار نده!

بنده دعا میکند خدا به ملائک میگوید استجابتش کردم ولی حاجتش را ندهید... {إنّي اُحِبُ أسمعَ صوته} دوست دارم صدایش را بشنوم.... أفلا نعقل؟! آیا نمی اندیشیم؟ +دعا میکنیم حاجت میخوایم چه معنوی چه دنیوی وقتی نمیده یا دیر میده چنان طلبکار میشیم که بیا و ببین...! خدا تو چه فکریه... ما تو چه فکری... #مشکل_اینست_که_عاشق_نیستیم...!

اون لحظه دیگه هیچی حالیم نمیشد خیلی لحظه سختی بود تازه نامزد کرده باشی ازش قول گرفته باشی که برگرده جگرم سوخته بود به خاطر اینکه بیشتر پیش هم نموندیم به خاطر اینکه خیلی زود ماجرای زندگیمون تموم شد جگرم سوخت #شهید_عباس_دانشگر

خدا اگه میدونست که از پَسِش بر نمیای مشکلی رو وارد زندگیت نمیکرد! پس تو میتونی... فقط کافیه خودتو باور کنی و درست قدم برداری

دوباره چشمام پر از اشکُ😔 دوباره غم تو دلم دارم💔 #شهادت_امام_هادی(ع)تسلیت🏴

#همیشه‌باخودت‌تکرار‌کن... ما برایِ تکلیفمان کار میکنیم ما برایِ وظیفه‌مان کار میکنیم ما حتی برایِ نتیجه هم کار نمیکنیم

هميشه سعی ميکرد مانند ابراهيم باشد، تصويري از شهيد هادی را جلوی موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسيار بزرگ بود. با اينكه بعد از جنگ به دنيا آمده بود و چيزي از آن دوران را نديده بود، ولی شهدا را خوب ميشناخت. كتاب سلام بر ابراهيم را بارها خوانده بود و مانند بسياری از جوانان اين سرزمين، ميخواست ابراهيم را الگوی خود قرار دهد. نوع لباس پوشيدن و برخورد و گفتار و رفتار او همه دوستان را به ياد شهيد ابراهيم می انداخت. او ابراهيم هادي نسل سوم انقلاب بود. برخی میگویند ابراهيم هادی براي دوران جنگ بود. در آن زمان همه مردم انقلابی و ... بودند. اما جواب آن ها زندگی آقا هادی ذوالفقاري است؛ جوانی كه زندگی اش، رفتار و اخلاقش برای ما درس است... و نشان داد كه خلق و خوی ابراهيم هادی را خوب فراگرفته... شهید هادی ذوالفقاری🌷 🕊 @salambarEbrahimm 🕊

شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری؛ پرسیدن برای چی اومدی عراق؟ گفت اومدم انتقام سیلی حضرت زهرا (س) رو بگیرم. بعد اینو گفت و سرش رو انداخت پایین و گریه کرد😔 🏴امروز ششمین سالروز شهادت هادی مصادف شده با شهادت امام هادی(ع)..💔

دقت کردین بعضی وقتا روح ما تشنه عبادته، مثل ادم تشنه که آب طلب میکنه اون زمانی که روح طالب عبادته باید بهش توجه بشه... یه وقتایی میبینی پای سجاده ای نمازتم تموم شده ها، ولی دلت میخواد بشینی... یا یهو شب جمعه دلت میخواد دعای کمیل بخونی... یا یه شب خیلی اتفاقی هوس نماز شب میکنی... یا خیلی چیزای دیگه... اون زمان بذارید روحتون از عبادت سیراب بشه... هرچی خواست بهش بدید... نگید ولش کن حالا وقت نیست حالا سر فرصت دیگه... یا حالا کار دارم... یه جورایی این اقبال نفس رو سرکوب نکنیم... کم پیش میاد ادم تشنه عبادت بشه، تو این وانفسا...