1_18346831.mp3
2.31M
🌺 شور بسیار زیبا
نفس نفس زدن من ، باذکر حسین حسینِ
کفن و دفن بدن من
با ذکر حسین حسینِ....
🎤🎤 کربلایی جواد مقدم
@SALAMbarEbrahimm
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 حمال تبریزی
فرد بیسوادی در تبریز زندگی می کرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند.
صدایی توجه اش را جلب می کند؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وورجه نکن، می افتی! در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود.
مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند. حمال پیر فریاد می زند "نگهش دار"! کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را می گیرد و به مادرش تحویل می دهد.
جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع می شوند و هر کس از او سوالی می پرسد: یکی می گوید تو امام زمانی، دیگری می گوید حضرت خضر است، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش می گذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند، به آرامی و خونسردی می گوید: خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید.
من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد. مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد.
🍂تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
🍂که خواجه خود روش بنده پروری داند.
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از سلام برابراهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 رائفی پور: مژده به جوونا،
👊 سختی دینداری در آخرالزمان و مسخره شدن افراد بخاطر نماز و روزه توسط بعضی ها،
👊 جوونا از مسخره شدن نترسید.
@SALAMbarEbrahimm
#پیشنهاددانلود👌
خوش اخلاقی ، لطف نیست بلکه وظیفه شماست!
با جمله ی " من اخلاقم اینجوریه دیگه " بدخلقی رو توجیه نکنید!
محبت وظیفه شماست
"کم کاری نکنید"
@salambarebrahimm
هدایت شده از آشوب ماه...
اون دوست ماست.mp3
3.25M
تقدیم به سردار شهید ابراهیم هادی و دیگر شهیدان سرفراز، که تک تک ما مدیون ایثار آنها هستیم.
@Salambarebrahimm
📎 کاری از برادر مهدی دربانی
کانال کمیل
⬇️#خدایا_کمک ⬇️ 💠تو زندگی روزایی هست که واقعا از همه جا گرفتاری و بدبختی میرسه. حتما برای شما هم
⬇️#بلای_ظاهری ⬇️
@salambarebrahimm
💠کسی نیست که از بدبختی هاش نناله. همه میگن خدایا این بلاها چیه سر ما میاری.
نمی دونن که باعث بیشتر بدبختیها و گرفتاریها خودمون هستیم. و از طرفی ما بندهها متوجه نیستیم که گرفتاریها دل آدمو صیقل میده و باعث رشد میشه.
ممکنه خیلی از این چیزهایی که به ظاهر بد هستن باعث خیر بشن.
خدا تو قرآن گفته:
🔻وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
🔻خیلی چیزها است که شما از آن بدتان میآید در صورتی که به نفع شما است
📔بخشی از آیه ۲۱۶ بقره
هدایت شده از کانال کمیل
💠ذکر روز پنجشنبه : 100 مرتبه
💐لااله الا الله الملک الحق المبین💐
امروز پنج شنبه است
و مسافران آسمانی
تنها به یک فاتحه قانع اند
شادی روح همه سفر کرده ها بخوانید حمد و سوره ، تا روزی برای ما هم بخوانند.
@salambarebrahimm
1_18435643.mp3
4.81M
یکی یکی دارن میان گل های بی نشون
اونا که دست و پازدن میون خونشون 😔
@SALAMbarEbrahimm
#مداحی_شهدایی 🌷
🍃🌸
🌸
مردهایی که زنان محجبه دارند،
گاه یادشان میرود که از همسرانشان
بابت حجاب تشکر کنند!
یادشان میرود که
پذیرایی از مهمان با حجاب سختتر است!
یادشان میرود که
مسافرت با حجاب سختتر است!
یادشان میرود که
بچهداری با حجاب سختتر است!
یادشان میرود که
خرید با حجاب سختتر است!
یادشان میرود که
در گرمای تابستان چه جهادی است چادری بودن!
یادشان میرود
اگر خیالشان از همسرشان راحت است؛
به خاطر سختی حجابی است که آنها تحمل میکنند!
گاهی با شاخهای گل 🌷
از همسرانتان بابت حجابشان تشکر کنید،
تا بدانند که جهادی که امروز با حجابشان میکنند،
برایتان ارزشمند است.
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
@salambarebrahimm
هدایت شده از کانال کمیل
#شهیدے ڪه وسوسه شیـطان را عملے نڪرد
و صداے تسبیحـات ڪوه و گیاهان را شنید...
خوندن این مطلب خالی از لطف نیست👇
ماجرای تحول #شهید «احمدعلی نیری» به خاطر دوری از #گناه
یک روز بهش گفتم من نمیدانم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد کردی .
می خواست بحث را عوض کنداما سوالم را تکرار کردم . گفتم حتما علتی داره.گفت اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم.
یه روز با رفقای محل وبچه های مسجد رفته بودیم دماوند. همه مشغول بازی بودند یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری روآب کن بیار…
منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید.از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم .
همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.
پشت آن درخت وکنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودن .همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن
خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شوداما خدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم.
کتری خالی را برداشتم از جایی دیگر آب تهیه کردم ورفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم
به سختی آتش را آماده کردم و خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود،
یادم افتاد حاج آقا گفته بود هرکس برای خداگریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهدداشت.
گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم
واشک میریختم ومناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله… به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به
اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!!
همه می گفتند سبوح القدوس و ربنا الملاکه والروح…
از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…”
#شهید_احمدعلی_نیری
@salambarebrahimm
#تفکر
حاج حسین یکتا:
بچه ها بخدا از شهدا جلومیزنید
اگر ڪوفتتونـ بشه
لذتــ گناه ڪردنــ
🌸🍃🌸🍃🌸
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از سلام برابراهیم
4_407236335011627034.mp3
6.78M
@Salambarebrahimm
#حاج_مهدی_رسولی
💠وقتی دلم از زمونه خسته میشه
میام تو #گلزارمیشینم
یکی یکی رد میشم از کنارتون
عکس شما رو میبینم
از درد دوری شما
یه گوشه ای،میشینم و زار میزنم
خسته شدم آی شهدا😭
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
💠 فراق
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت . هیچ کدام از رفقای ابراهیم حال و روز خوبی نداشتند .
هرجا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم . برای دیدن یکی از بچه ها به بیمارستان رفتیم ، گودینی هم آنجا بود ، وقتی رضا را دیدم انگار که داغ دلش تازه شده ٬ بلند بلند گریه می کرد .
بعدگفت : بچه ها ، دنیا بدون ابراهیم برای من جای زندگی نیست ! مطمئن باشید من در اولین عملیات شهید می شم !
یکی دیگر از بچه ها گفت : ما نفهمیدیم ابراهیم که بود . او بنده خالص خدا بود . بین ما آمد و مدتی با او زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خدا بودن چیست .
دیگری گفت : ابراهیم به تمام معنا یک پهلوان بود ، یک عارف پهلوان .
✳️✳️✳️
پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت . هرچه مادر از ما می پرسید : چرا ابراهیم مرخصی نمی آید ، با بهانه های مختلف بحث را عوض می کردیم !
ما می گفتیم : الان عملیاته ٬ فعلا نمی تونه بیاد و ... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم .
تا اینکه یکبار مادر آمده بود داخل اتاق .
رو به روی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریخت ! جلو آمدم . گفتم : مادر چی شده !؟
گفت : من بوی ابراهیم رو حس می کنم ! ابراهیم الان توی این اتاقه ! همینجاست و ...
وقتی گریه اش کمتر شد گفت : من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده . مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی فرق کرده بود ، هر چه گفتم : بیا بریم خواستگاری ، می خوام دامادت کنم ،اما او می گفت : نه مادر ، من مطمئنم که بر نمی گردم . نمی خواهم چشم گریانی گوشه خانه منتظر من باشه !
چند روز بعد دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد . ما بالاخره مجبور شدیم دائی را بیاوریم تا به مادر حقیقت را بگوید .
آن روز حال مادر به هم خورد . ناراحتی قلبی او شدیدتر شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد !
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا (س) می بردیم، بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار برود .
به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام می نشست .
هر چند گریه برای او بد بود . اما عقده دلش را آنجا باز می کرد و حرف دلش را با شهدای گمنام می گفت .
@salambarebrahimm
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۲۲۰ و ۲۲۱
شهید محســن حججۍ :
🌺همـہ مے گویند: خــوش بحـال
فلانــے #شـــــهید شد اما هیــچ
ڪس حواســــش نیست ڪه
فلانے براۍشهیدشدن شهیـد
#بـــــودن را یاد ڱرفت.
@SALAMbarEbrahimm
#جوانی ...
جاده ی لغزنده است !
#امام زمانت را بشناس
تا بیخطر طی کنی
این راه ِ #ناهموار را ...
#اُرشُدنا_اِلَی_الطَریق_یَرحَمَکُمُ_الله
@SALAMbarEbrahimm
1_18564252.mp3
3.93M
💞 خادما گریه کنون
💞 سرود بسیار زیبا
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
@SALAMbarEbrahimm