چه زيبا ملائك شدند زيستند
همان ها كه هستند ولي نيستند !
کسانی كه در جمع ما بوده اند
ولي حيف نفهميده ايم كيستن😔
#شبتون_شهدایی 🌹
کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ✍
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
#خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼حمید آقا همیشه نماز اول وقت و نماز شب می خواند و از غیبت بیزار بود. اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.»
🌼بسیار مهربان و مودب بود و رفتارش با فامیل و همسایه زبانزد بود.
🌼بی اندازه صبور بود و ذکر لبش «و کفی بالله ناصرا» بود چنانچه در انتهای وصیت نامه خود نیز این ذکر را نوشت تا همه ما در فراغ او صبوری پیشه کنیم.
🌼به نظافت و پاکیزگی بسیار مقید بود. دوستانش تعریف می کردند در منطقه باوجود کمبود آب، هرروز صبح محاسن و موهایش رو مرتب می کرد و می گفت مومن باید همیشه مرتب باشد تا هر کس مذهبی ها را دید بداند ما هم مرتب و شیک هستیم.
🌼هیچ وقت در این سه سال ندیدم حمید پایش را جلوی پدر و مادر خودش و من دراز کند یا با صدای بلند جلوی شان صحبت کند.
🌼خیلی به این جمله لقمان عمل می کرد که هر جا می روید چشم، زبان و شکم نگه دارید و به یاد ندارم جایی رفته باشد و این ها را رعایت نکرده باشد
🌼دانشجوی نمره الف دانشگاه بود، شکم، چشم و زبان را همیشه و بهویژه در میهمانیها حفظ میکرد و به من بسیار احترام می کرد و محبت داشت.
🌼خواندن دعای عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار قرآن تلاوت میکرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش میماند تا تمام حقوقی که دریافت میکند حلال باشد.
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از سلام برابراهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ #مادر_سلام
👈تقدیم به #مادران شهدای گمنام و جاویدالاثر❤️🕊
#بسیار_زیبا👌
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
⬇️#لباس_نماز ⬇️ @salambarebrahimm 💠 می گن استادی بوده وقتی میخواسته نماز بخونه حسابی تیپ میزده!
⬇️#اسراف_ممنوع! ⬇️
@salambarebrahimm
💠 سفره رنگین یعنی سفره ای که توش این قدر خوراکی باشه که سرت گیج بره! تو بعضی مهمونیها شاید بیست جور غذا و دسر باشه.
مردم هم میگن حالا که مجانیه تا جا داریم بخوریم!
خدا به مردم گفته بخورید، اما به اندازه.
هیچ کس نباید تو هیچ کاری اسراف کنه، غذاها و نوشیدنیها و پوشاک و .... همه نعمت خداست و خدا دستور داده ریخت و پاش نکنیم.
اگه این آیه قرآن رو درست متوجه بشیم دیگه اسراف نمی کنیم، حالا چه مهمون باشیم چه صاحب خونه!
🔻کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا
🔻بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید
📔بخشی از آیه ۳۱ اعراف
#خودمونی_های_قرآنی
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
#عکس_بازشود
🔴 #شبهه و #شایعه های #اعتقادی همگی اجزای یک #پکیج هستند.. اگر هدف از پکیج رو بدونیم میتونیم جای هر موج #رسانه ای و شبهه و شایعه ها را تشخیص بدیم👆
مثلا به جای شایعه #صیغه زنهای #ایرانی و #عراقی نگاه کنید.. هدف اصلی زدن یکی از ریشه های اعتقادی #شیعه یعنی اصل #زیارت است.. 👆
@BASIRAT_CYBERI
🌷شهید محمد بروجردی🌷
💠رسالت زینبی
روز تشییع جنازه بود و همه به بهشت زهرا ( س) آمده بودند تا آخرین وداع را با شهید بروجردی داشته باشند .
صدای شیون و ناله فضا را پر کرده بود . همه می آمدند و به مادر و همسر بروجردی تسلی و دلداری می دادند .
در همین اوضاع و احوال ، صدای مادر شهید بلند شد ، صدایی که با غم آکنده بود . او فرزندش را از دست داده بود ، اما داشت به بقیه دلداری می داد .
می گفت : « برادران عزیز ! من عادت کرده ام که یتیم بزرگ کنم ، محمد و خواهران و برادرانش ، شش تا یتیم بودن و من اون ها رو بزرگ کردم ، هیچ مهم نیست . الان هم پسر پنج ساله و دختر محمد را بزرگ می کنم . اما شما دلسرد نباشین و پشت امام را خالی نکنین . امام رو تا آخر پشتیبانی کنین ... »
@salambarebrahimm
📚 برگرفته از کتاب میرزا محمد پدر کردستان
#سیره_شهدا🌷
تا دو سهی نصفه شب وضو میگرفت و میومدسراغ نقشهها و به دقت وارسيشون میكرد
يكوقت میديدی همونجاروی نقشهها افتاده و خوابش برده
خودش میگفت«من كيلومتری می خوابم.»😁واقعاً همينطور بود.
فقط وقتی راحت میخوابيد كه توی جاده با ماشين میرفتيم.
توی عمليات خيبر،وقتی كارضروری داشتند،
رو دست نگهش ميیداشتند😳
تا رهاش می كردند،بیهوش میشدمی افتاد اينقدربیخوابی كشيده بود
#شهید_ابرهیم_همت
@salambarebrahimm
کاش در صحرای محشر
وقتی خدا پرسید:
بنده ی من روزگارت را چگونه گذراندی❓
🔹مهدی فاطمه(عج) برخیزد وبگوید
#منتظر من بود.
🌹 آقاجان هرجای دنیایی دلم اونجاست.
أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِک ألْفَرَج
کانال کمیل
کاش در صحرای محشر وقتی خدا پرسید: بنده ی من روزگارت را چگونه گذراندی❓ 🔹مهدی فاطمه(عج) برخیزد وبگوی
⛅️روزے دیگر
🚶و ما دوباره در هیاهوے دنیا
☀نمے دانم امروز
😔چند بار یاد تو از خاطرم
عبورمیڪند
♦️امامیدانم
😔تو هـنوز مثل دیروز و حتے بیشتراز دیروز تنهایے
#السلام_علیڪ_یااباصالح_المهدے
کانال کمیل
🌷شهید محمد بروجردی🌷 💠رسالت زینبی روز تشییع جنازه بود و همه به بهشت زهرا ( س) آمده بودند تا آخرین و
🌹شهید محمد بروجردی
می گفت: این کار باید پیش بره ،
درست؛اما کار که تموم بشو نیست
حواستون باشه خلاف قاعده و قانون و اسلام و مسلمونی کاری نکنین
هدف وسیله روتوجیه نمی کنه
@salambarebrahimm
🔆🔆🔆
🔆🔆
🔆
🌸 *زندگی به سبک شهدا*
❤️ کتاب «یادت باشد» عاشقانهترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینبکبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!
🍃متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» :
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم منو بی خبر نذار».
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».😔
🌷شهید حمید سیاهکالی مرادی
@SALAMbarEbrahimm
⚜⚜⚜⚜⚜⚜
کانال کمیل
هر وقت خواستے ... اقتدار و صلابت، توام با #مهربانے را در چهره یڪ #مرد ببینے #چشمــــانت را بہ حاج
.
مجنون مجنون همت!
همت جان به گوشی برادر؟
همت جان مدت هاست بی تاب مجنونت شده ام!
همت جان دیگر کسی از شما و #مجنون تان نمیگوید!
.
همت جان، #خط ها عوض شده!
همت جان، پل های رسیدن به خدا، کانال های ارتباطی شما با #خدا را به سخره گرفتند!
.
همت جان،کج راه ها را مسیر تو میدانند!
همت جان، برادر دیگر از اسمت هم نمی شود گفت!
اینجا بعضی دختران مراقب #چادر شان نیستند!!
همت جان به گوشی؟؟
.
همت جان...
اینجا بعضی پسران مان بر عکس #چشم هایت عمل میکند،چشمان شان!
.
همت جان یادشان رفته #راه ت را...
هدفت را...
چرا رفتنت را...
.
.
همت جان دیگر چیزی به #سقوط شهر نمانده...
همه جا را احاطه کرده اند...
#تقوا یمان رو به اتمام است...
.
همت جان، در این حملات #شیمیایی نفس کم آورده ایم...
سراسر وجودمان را فرا گرفته و دارد نابودمان میکند...
همت جان صدامو داری برادر؟؟
.
همت همت مجنون!
مجنون جان...
از طرف من به جوانان بگو:
چشم #شهیدان و تبلور #خون شان به شما دوخته است...
"شهید محمد ابراهیم همت"
.
مجنون جان فرصتی ندارم ولی این را هم بگو به همه ی اهالی کوچهی #عشق:
میخواهید خدا #عاشق شما شود!
#قلم میزنید برای خدا باشد...
#گام بر میدارید برای خدا باشد...
#سخن میگویید برای خدا باشد..
هر چیز و #همه چیز برای خدا باشد...
@SALAMbarEbrahimm