5be841aca5b9009908d494ba_-8709497505642471447.mp3
7.68M
السلام و علیک دلتنگم
ای بمیرم که مایه ی ننگم
#سیدرضا_نریمانی
#امام_رضا💔
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#خاطرات_شهدا
💐 #کوخ_نشینها
🌸 زمستان بود و دم غروب کنار جاده
یک زن و یک مرد با یک بچه
مونده بودن وسط راه ،
من و علی هم از منطقه بر می گشتیم .
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون .
پرسید : ” کجا می رین ؟ “
🌸 مرد گفت : کرمانشاه .
علی گفت : رانندگی بلدی ؟
گفت بله بلدم .
علی رو کرد به من گفت :
سعید بریم عقب .
مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و
ما هم عقب تویوتا .
عقب خیلی سرد بود .
🌸 گفتم : آخه این آدم رو می شناسی
که این جوری بهش اعتماد کردی ؟
اون هم مثل من می لرزید ، لبخندی زد و ...
گفت : آره ،
اینا همون کوخ نشینایی هستن
که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها
شرف دارن .
تمام سختی های ما توی جبهه
به خاطر ایناس .
#سردار_شهید_علی_چیت_سازیان
#روایٺــ_عِـشق ✒️
در #ازدواج بسیار سختگیر بود؛ خواهرش، همسرش را به او معرفی کرد ☺️و بعد از صحبت کردن متوجه شد که #همسرش کسی است که می تواند با زندگی ساده👌 و پر از سختی او سازگار باشد مهدی مدام به دنبال فعالیت های سخت و در #مسافرت بود و همسرش هم این راپذیرفته بود.💯 درهمان روز #خواستگاری نخستین صحبت مهدی در مورد #شهادت بودو اینکه راهی 🛤که ایشان پیش گرفته اند در نهایت به شهادت ختم می شود و کسی نباید مانع ایشان شود⚠️...نسبت به #حجاب خیلی اهمیت می داد، به طوری که روز خواستگاری عنوان کرد که با وجود اینکه مهمان حبیب #خداست ‼️اما کسی که وارد منزل ما می شود باید با پوشش #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) وارد شود.😇
📎شیر سامراء
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
🍃ای خدا!
این دلم، جانم، روحم ،
فقط تو را میخواهد ..
دیگر طاقت ماندن در میان دنیا و دنیائیان را ندارم و میخواهم از وادی پر از گناه و وادی پست و ساده کوچ کنم ،
و در وادی عشق و صفای روحانی فرود آیم...
ای انسانها روح را الهی کنید، از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید...
📎فرمانده وارسته ،
مجنون امام حسن مجتبی(ع)
#شهید_قاسم_یاراحمد🌷
🌷 یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
﴾﷽﴿
روحالله همیشه میگفت:
هرچی میخوای از امام حسین بخواه امام حسین رو بگیر تا تهش برو. امام حسین باید توی قلبت باشه توی قلبت بتپه...
توی وصیتنامهاش خطاب به برادرش نوشت:
علی جون داداشم، داداش خوبم فقط امام حسین(ع) و بچسب هرچی میخوای ازش بخواه که یکی یدونست و خدا هرچی بخواد بهش میده.
اگر برای کسی کتاب یا تابلو هدیه میخرید، برایشان مینوشت:
هرکه را عشق حسین نیست ز خود بیخبر است
کشتهی عشق حسین از همه کس زندهتر است
🌷 شهید روح الله قربانی🌷
🌷یادش با ذکر #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
🔅امام على عليه السلام:
🔺هركه اطمينان داشته باشد كه آنچه خدا برايش مقدّر كرده است به او مى رسد، دلش آرام گيرد
📚غررالحكم حدیث 8763
📚آن سوی ديواردل
🌹قيد و بندها
سومين دخترمان هم به دنيا آمد.
پيش خودم گفتم: «مردها خيلي پـسر دوست دارند، اگر محمد باخبر شود چه عكس العملي دارد؟ بالاخره محمد به ملاقاتم آمد.
از خوشحالي با چشماني پر اشـك، زل زده بود و به نوزاد نگاه ميكرد.
گفت: «ببين خانم! خـدا چـه دختـر زيبـايي بـه مـا داده اسـت. چـه گونه هاي قرمزي دارد...»
خيالم راحت شد. محمد فراتر از اين قيد و بندهاي نفساني بود و من هنوز او را خوب نشناخته بودم.
🌹شهيد گلمحمد غزنوی
🌷یادش با ذکر #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
اتل متل يه مادر.mp3
3.72M
😔اتل متل يه مادر
از مجموعه اشعار ابوالفضل سپهر با صدای وحید جلیلوند
🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
کانال کمیل
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ... گفت: میزارم ولی الان نه .. گ
به نقل از راوی دفاع مقدس اقای رمضانی:
💠زمانی که عباس مسئول دفتر سردار اباذری بود و من برای دیدن سردار به دفتر میرفتم عباس نمیگذاشت به داخل بروم و با خنده میگفت حاجی اول یک خاطره از یک شهید بگو و برو همیشه جلویم را میگرفت و منم برای او داستانی از شهیدی تعریف میکردم.
یک روز که جلویم را گرفت گفتم عباس جان به پر بال شهدا نپیچ ها میگیرن میبرنتاا نپیچ باهاشونا اوهم گفت عیب نداره تا نگی نمیزارم بری.
تا اینکه بال و پر عباس به بال پر شهدا خورد و عباس نیز پر کشید و رفت . . .
شادی روحش #صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راستی دردهایم کو؟
فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم، عباس دانشگر از زبان استاد رحیمپور ازغدی
🌹عباس دانشگر🌹
عباس از ماهی لیزتر بود، هرجاییکه خبر میرسید آتش جنگ بالاتره عباس سراسیمه میخواست خودش را به اونجا برسونه.
عباس عاشق شهادت بود و به گفتهی حضرت آقا؛ اگر کسی میخواد شهید بشه باید اوّل تو دنیا شهید بشه تا شهید بشه.
در عشق اگر که منزل آخر شهادت است
تکلیف اول شهیدانه زیستن است...
شادی روح شهدا #صلوات
اذان نیمه شب به وقت حلب :
🌸 پدر شهید دانشگر: پس از شهادتش، نیمههای شب که همه خواب بودند، با صدای اذان بیموقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! صدا از جای دیگر بود . پس از جستجوی صدا، تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند میشد.
🌸 ساعت اذان نیمه شب به وقت حلب سوریه بود.
🌸 عباس مقید به شرعیات و فرائض بود و هیچگاه ندیدم که #نماز اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد. صدای اذان همیشه اول وقت از تلفن همراهش پخش میشد
🌺 خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان...»
#قهرمان_من
#شهید_عباس_دانشگر
🌹شهید دهه هفتادی مدافع حرم عباس دانشگر🌹
از انرژی جوانیتان استفاده کنید ...
اول : ورزش را فراموش نکرده و منظم حداقل یک روز در میان 2 ساعت ورزش کنید .
دوم : تا می توانید در بسیج و مدرسه و هر جای دیگر مسئولیت بگیرید .
خیلی در مدیریت و اعتماد به نفس به شما کمک میکند ...
کانال کمیل
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ... گفت: میزارم ولی الان نه .. گ
معرفی از ما تحقیقات بیشتر از شما
کپی تمام مطالب کانال با ذکر #صلوات حلال است
💠 پنجشنبه است
به یاد پدران ومادران سفرکرده
اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شهدای عزیزمون، چشم انتظاران واسیران خاک ...
از آنها یادی کنیم با #صلوات وفاتحه
🌷سیره_شهدا
🔹 حسرت نماز صبح
عملیات تا سه صبح طول کشید، خیلی خسته بودیم؛ رفتیم کمی استراحت کنیم اما صدای شلیک تانکها هر از گاهی بیدارمان میکرد، وقتی بیدار شدم، ساعت هشت و نیم صبح شده بود. بچهها را بیدار کردم تا صبحانه بخوریم، وقتی فرهاد را بیدار کردم گفتم: عجب عملیاتی بود پسر، با کمترین تلفات شهر را آزاد کردیم
با حسرت گفت: چه فایده وقتی #نماز صبحمون قضا شد...😔😔😔
🌷 #شهید_فرهاد_خوشهبر
🌷روحش شاد و یادش گرامی با ذکر #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
چشم چشم دوتا چشم.mp3
5.39M
🌸چشم چشم دوتا چشم
از مجموعه اشعار ابوالفضل سپهر با صدای وحید جلیلوند
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد، اجابتش حتمی است، گفتم، چه آرزویی داری؟
درحالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: اگر علاقهای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید، لطف کنید از خدا برایم شهادت بخواهید، از این جمله تنم لرزید، چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود، سعی کردم طفره بروم؛ اما علی آقا قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم، ناچار قبول کردم، هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم؛ آثار خوشحالی در چهرهاش آشکار بود.
مراسم ازدواج ما در حضور شهید آیت الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد، نمیدانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت الله مدنی همه به فیض شهادت نائل شدند.
🌷 شهید علی تجلایی🌷
💠 برایش صبحانه آماده کردم ٬ برگشت رو به من گفت :« آخرین صبحانه را با من نمی خوری ؟!»
خیلی دلم گرفت 😔گفتم :« چرا این طور میگی ٬ مگه اولین باره میری ماموریت ؟!»
موقع رفتن به من گفت :« فرزانه سوریه که میرم بهت زنگ بزنم ٬ بقیه هم هستن ٬ چطوری بگم دوستت دارم ؟ بقیه که می شنون من از خجالت آب میشم بگم دوستت دارم »😍
به حمید گفتم :« پشت گوشی بگو یادت باشه !من منظورت رو می فهمم »❤ قرار گذاشتیم به جای دوستت دارم پشت گوشی بگوید یادت باشه !
خوشش آمده بود ٬ پله ها را می رفت پایین بلند بلند می گفت :« فرزانه یادت باشه !»
من هم لبخند می زدم و می گفتم :« یادم هست !»😊
شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات