گفتم: خدایا
اینهمه گناه کردم
کدومش رو میبخشی!؟
گفت:
اِنَ اللَّهَ یَغفِرُ الذُنوبَ جَمیعاٰ....
#طنز_جبهه
اکبر کاراته از تو خرابههای آبادان یه الاغ پیدا کرده بود؛ اسمش رو هم گذاشته بود: «سوپرطلا»! الاغ همیشهی خدا مریض بود و آب بینیش چند سانت آویزون.
یه روز که اکبر کاراته برای بچهها سطلسطل شربت میبرد، الاغه سرشو کرده بود توی سطل شربت و نصف شربتا رو خورده بود.
حالا اکبر کاراته هی شربتا رو لیوان میکرد و میداد بچهها و میگفت: بخورید که شفاست. کمکم بچهها به اکبر کاراته شک کردند و فهمیدند که الاغِ اکبر کاراته سرشو کرده داخل سطل شربت و نصفشو خورده. همه به آب آویزون شدهی بینی الاغ نگاه کردند و عق زدند. دست و پای اکبر کاراته رو گرفتند و انداختندش توی رودخونهی بهمنشیر.
اکبر کاراته که داشت خفه میشد، داد میزد و میگفت: ای الاغ خر! اگه مُردم، اگه خفه شدم توی اون دنیا جلوتو میگیرم؛ حالا میبینی! او جیغوداد میکرد و بچهها از خنده ریسه رفته بودند.😂
شهید رجایی به همسر محمدجواد تندگویان گفت:👇
💢 عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آنها تندگویان را آزاد کنند.
💢 همسر تندگویان گفت: 👇
اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، محمدجواد قبول نمیکند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بیگناه بریزند.
#محمدجواد_تندگویان🌷
-سر سجاده وقتی میگی :
"الله اکبر"
یعنی
بزرگتر من!
من کوچولوی توأم...
#استادپناهیان
کانال کمیل
⬇️ #عمر_کوتاه ⬇️ @salambarebrahimm 💠 تا چشم به هم میذاری هفتهها و ماهها و سالها تند و تند میان
⬇️ #سوره_ای_مثل_قرآن ⬇️
@salambarebrahimm
💠بیشتر از هزار و چهارصد ساله که قرآن نازل شده و از همون اول یک سری مخالف داشته، ولی هر روز بیشتر از قبل بین مردم جا باز میکنه و دشمناشو شکست میده. با همه این حرفا هنوز یک عده بدون این که دلیل محکم و مستند بیارن میگن قرآن حرف خدا نیست. قرآن همون موقع که نازل میشد جواب آدمهایی که ردش میکردن رو داد و گفت:
🔻یَقُولُونَ افْتَریهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیات
ٍ🔻می گویند: پیغمبر این آیات را سرهم کرده. بگو ده سوره مثل این آیات سرهم کرده بیاورید
📔بخشی از آیه ۱۳ هود
#خودمونی_های_قرآنی
🌷اگرجسد من ناپدید شد افسوس نخورید، که جسد هرکجا باشد روز قیامت برانگیخته خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت فاطمه الزهرا (س) خورده شود.
🌷شهید احمد امینی
#کلام_شهید
💢مهم نیست که آدم مسؤلیت داشته باشد یا نداشته باشد، مهم این است که اگر امام زمان (عج) بیاید در جایگاه میدان صبحگاه بایستد و بخواهد نیروها را ورچین کند، آن قدر توانمندی و اخلاص داشته باشیم که امام ما را انتخاب کند، مگر امام زمان (عج) به این جایگاه و مسؤلیت آدم ها نگاه می کند؟!!
#شهیدمدافع_حرم_محمود_رادمهر
#خاطره
#خاطرات_جبهه
فقط ده دقیقه
این بچهها خستهاند. فقط ده دقیقه براشون یه حدیث بخون تا بخوابند. شب کار بودهاند.
این را حاجی گفت. اکبر کاراته گفت: حاجی، بهخدا این شیخ حالا ما رو میکُشه! شیخ مهدی گفت: نه بابا، ده دقیقه هم کمتر صحبت میکنم.
همه دورتادور سنگر نشسته بودیم و شیخ مهدی هنوز حرف میزد. نگاه به ساعتم کردم، چهل و پنج دقیقه بود که حرف میزد. بعضی از بچهها خوابشون برده بود. اکبر کاراته گفت: مُردیم! شیخ مهدی گفت: تموم شد!
حالا دیگر بیشتر بچهها خواب بودند. شیخ مهدی به بچهها نگاه کرد. به اکبر کاراته نگاه کرد. اکبر کاراته گفت: شده یک ساعت و پنج دقیقه. شیخ مهدی عمامهاش را گذاشت زمین. دراز خوابید.
کتابش را گرفت روبهرویش و گفت: حالا که شما خوابیدید، منم خوابیدنی حرف میزنم!
فقط من و اکبر کاراته بیدار مانده بودیم.
میخندیدیم که حاجی داخل سنگر شد و گفت: شیخ مهدی، هنوز داری حرف میزنی؟! اکبر کاراته گفت: نگفتم این شیخ ما رو میکُشه؟ حاجی گفت: شیخ بلند شو که باید بری. اکبر کاراته گفت: کجا بره حاجی؟ گفت: تبعیدش میکنم به آبادان. بره یه کمی سنگ بلند کنه تا سخنرانی کردنو یاد بگیره! شیخ مهدی میرفت و میگفت: حیفِ من که سخن ران شما شدم! و از خنده ریسه رفت.
#خاطرات_شهدا
یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، زمستان بود و هوا به شدت سرد بود...
شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت: اگر یک نفر مریض بشود بهتر از این است که همه مریض شوند...
یکی یکی بچه ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد...
آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود...
#شهید_سیداحمد_پلارک