شهید حسین همدانی
نمی توانیم با آمریکایی ها قدم
بزنیم و انتظار #شفـاعت شهدا
را هم داشته باشیم
#تقدیم_به_همسران_شهدا که از همه عاشق ترند...
اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که #نوکری ارباب را میکند و اعتقادش، بنفسی انت و اهلی و مالی یا #اباعبدالله است.
اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که #غیرتی است... سرش را میدهد تا یک کاشی از حرم ناموس علی(ع) کم نشود.
اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که میخواهد همسرش، #همسنگرش باشد تا از این زندگی کوتاه #اوج بگیرند سمت بهشت .
اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که عشق #شهادت است.
و باید مهریه ای بگذارد بسی سنگین!
بله بگوید به شرط #شفاعت آخرت...
اصلا خدا زن را آفرید تا #عاشق شود...
#شهدای_مدافع_حرم #شهید_مرتضی_حسین_پور
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_مهدی_نوروزی #شهید_وحید_فرهنگی_والا #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شادی_روحشون_صلوات
_ناصر؟؟؟
_جانم...
_امشب چقدر خوشگل شدی
خندید...
صورتش را برگرداند،بلند شد رفت سمت ساکش.
امشب چت شده اکرم؟
راه رفتنش با همیشه فرق داشت حرف که میزد من رو درست یاد اولین باری که خونه حاج آقا دیده بودمش انداخت...
_ناصر؟
_جانم...
_بهم قول میدی رفتی شفاعتمو بکنی؟؟؟
چشم از چشمم برنمیداشت،گفت اونی که باید #شفاعت کنه تویی خانومم
اما اکرم جان،جون ناصر اگه نیومدم دنبال جنازم نگرد ...
سرمو گذاشتم رو پاش هق هق گریه کردم
گفتم بس کن ناصر،اینو ازم نخواه بذار یادگاری داشته باشم
کمی مکث کرد سرمو گرفت بالا
سفیدی چشماش سرخ شده بود
میدونستی شهدایی که جنازشون برنمیگرده حضرت زهرا(س) میاد پیش جنازشون
دوست داری تو تشییع ناصرت حضرت زهرا(س) باشه یا آدمای دیگه؟؟
بغضمو قورت دادم ...
قبول ولی یه شرط داره ؛قول بده حوری های بهشتی رو دیدی دست و دلت نلرزه
زد زیر خنده گفت:
امان از دست تو حوری کیه بابا من اکرممو با دنیا عوض نمی کنم ...
گفتم: آره میدونم ناصر صورتاشونو که ببینی،
با اون لباسای حریر دیگه اسم اکرمم یادت نمیاد.
گفت: همشون رو میزنم کنار میگم برید من فقط خانومم اکرمم رو میخوام
دیگه نمیتونستم جلو اشکامو بگیرم ..... چشاشو ریز کرد وگفت: اکرم، من شهید شدم گریه نکنی ..... قول ندادم گریه کردم وگفتم :
بسه، مگه میشه آدم تو یه روز همه کسش رو از دست بده و گریه نکنه .... دلم میخواست صبح نشود...
دلم میخواست تا ابد کنارش همینطوری بشینم ونگاهش کنم
صبح چایش را که خورد سمیه رابغل کرد وبوسید
گفتم: میذاری چادر سر کنم باهات بیام دم در؟
خندید گفت من که حریف تو نمیشم خانوم خونم ..
ناصر که رفت دلم آشوب شد ....
توی گوش سمیه گفتم:
مامانی بابا ناصر رفتا خوب نگاش کن ....
راوی همسر شهید ناصر کاملی🌷
شهید حسین همدانی🕊🌹
نمی توانیم با آمریکایی ها قدم بزنیم و انتظار #شفـاعت شهدا را هم داشته باشیم