#شهید_ابراهیم_همت :
✅ یاد خدا را فراموش نکنید ...!
مرتب بسم الله بگویید .
با یاد و ذکر خدا و عمل برای رضای خدا خیلی از مسائل حل میشود
@SALAMbarEbrahimm
🔸زمان بازرگان به ما بر چسب #چریک زدند، زمان بنی صدر هم برچسب #منافق!
🔸الان هم بر چسب خشک مقدسی و #تحجر... هر قدمی که در راه #خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند.
🔸حالا روزی دَه برچسب دشت می کنیم،
اما بسیجیان #دلسرد نباشید.
✔️حاشا که بچه بسیجی میدان را #خالی کند...
#شهيد_ابراهیم_همت
نه توان ایستادن دارد و نه توان نشستن و یا حتی گوشی بیسیم به دست گرفتن. حاج همت لب می جنباند؛ اما صدایش شنیده نمی شود. لبهای او خشکیده و چشمانش گود افتاده. دکتر با تأسف سری تکان داده، می گوید: اینطوری فایده ای ندارد. ما داریم دستی دستی حاج همت را به کشتن می دهیم. حاجی باید بستری شود. چرا متوجه نیستید؟ آب بدنش خشک شده. چند روز است هییییییییچی نخورده...
سید آرام می گوید: خوب، یک سرم دیگر وصل کن. دکتر باناراحتی می گوید: آخر سرم که مشکلی را حل نمی کند. مگر انسان تا چند روز می تواند با سرم سرپا بماند؟
سید کلافه می گوید: چاره دیگری نیست. هیچ نیرویی نمی تواند حاج همت را راضی به ترک جبهه کند.
دکتر با نگرانی می گوید: آخر تا کی؟
تا وقتی نیرو برسد
اگر نیرو نرسد چی؟
سید بغض آلود می گوید: تا وقتی جان در بدن دارد.
خوب، به زور ببریمش عقب
حاجی گفته هر کسی جسم زنده مرا ببرد پشت جبهه و مرا شرمنده امام کند، مدیون است... سر پل صراط، جلویش را میگیرم.
#شهید_ابراهیم_همت
#از_همت_تاخدا
💠از همه لشکر حاج همت، تنها چند نیروی خسته و ناتوان باقی مانده. امروز، هفتمین روز عملیات خیبر است. هفت روز پیش رزمندگان ایرانی، جزایر مجنون را فتح کردند و کمر دشمن را شکستند. آنگاه دشمن هرچه در توان داشت را به کار گرفت تا جزایر را پس بگیرد؛ اما رزمندگان ایرانی تا امروز مقاومت کردند.
همه جا دود و آتش است. انفجار پشت انفجار؛ گلوله پشت گلوله...
زمین از موج انفجار مثل گهواره تکان میخورد. آسمان جزایر را به جای ابر دود فراگرفته... و هوای جزایر را به جای اکسیژن گاز شیمیایی
حاج همت پس از 7 شبانه روز بی خوابی، پس از 7 شبانه روز فرماندهی، حالا شده مثل خیمه ای که ستون هایش را برداشته باشند.
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت اول
کانال کمیل
#از_همت_تاخدا 💠از همه لشکر حاج همت، تنها چند نیروی خسته و ناتوان باقی مانده. امروز، هفتمین روز عملی
#از_همت_تاخدا
💠نه توان ایستادن دارد و نه توان نشستن و یا حتی گوشی بیسیم به دست گرفتن. حاج همت لب می جنباند؛ اما صدایش شنیده نمی شود. لبهای او خشکیده و چشمانش گود افتاده. دکتر با تأسف سری تکان داده، می گوید: اینطوری فایده ای ندارد. ما داریم دستی دستی حاج همت را به کشتن می دهیم. حاجی باید بستری شود. چرا متوجه نیستید؟ آب بدنش خشک شده. چند روز است هییییییییچی نخورده...
سید آرام می گوید: خوب، یک سرم دیگر وصل کن. دکتر باناراحتی می گوید: آخر سرم که مشکلی را حل نمی کند. مگر انسان تا چند روز می تواند با سرم سرپا بماند؟
سید کلافه می گوید: چاره دیگری نیست. هیچ نیرویی نمی تواند حاج همت را راضی به ترک جبهه کند.
دکتر با نگرانی می گوید: آخر تا کی؟
تا وقتی نیرو برسد
اگر نیرو نرسد چی؟
سید بغض آلود می گوید: تا وقتی جان در بدن دارد.
خوب، به زور ببریمش عقب
حاجی گفته هر کسی جسم زنده مرا ببرد پشت جبهه و مرا شرمنده امام کند، مدیون است... سر پل صراط، جلویش را میگیرم.
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت دوم
کانال کمیل
#از_همت_تاخدا 💠نه توان ایستادن دارد و نه توان نشستن و یا حتی گوشی بیسیم به دست گرفتن. حاج همت لب می
#از_همت_تاخدا
💠دکتر که کنجکاو شده بود می پرسد: مگر امام چی گفته؟
حاج همت به امام خمینی فکر می کند و کمی جان می گیرد. سید هنوز گوشیهای بیسیم و جلوی دهان او گرفته. حاج همت لب می جنباند و حرف امام را تکرار می کند: جزایر باید حفظ شود. بچه ها، حسین وار بجنگید.
وقتی صدای حاج همت به منطقه نبرد مخابره می شود، نیروهای بی رمق دوباره جان می گیرند همه می گویند، نباید حرف امام زمین بماند. نباید حاج همت، شرمنده امام شود.
دکتر سرمی دیگر به دست حاج همت وصل می کند. سید با خوشحالی می گوید: ممنون حاجی! قربون نفَست. بچه ها جان گرفتند. اگر تا رسیدن نیرو همینجوری با بچه ها حرف بزنی، بچه ها مقاومت می کنند. فقط کافیه صدای نفَس هات و بشنوند.
حاج همت به حرف سید فکر می کند...
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت سوم
کانال کمیل
#از_همت_تاخدا 💠دکتر که کنجکاو شده بود می پرسد: مگر امام چی گفته؟ حاج همت به امام خمینی فکر می کند و
#از_همت_تاخدا
💠حالا که صدای نفَس های حاج همت به بچه ها جان می دهد، حالا که به جز صدا چیز دیگری ندارد که به کمک بچه ها بفرستد، چرا در اینجا نشسته است؟؟؟؟ چرا کاری نکند که بچه ها هم صدایش را بشنوند و هم خودش را از نزدیک ببینند؟؟؟؟
سید نمی داند چه فکرهایی در ذهن حاج همت شکل گرفته؛ تنها می داند که حال او از لحظه پیش خیلی بهتر شده؛ چرا که حالا نیم خیز نشسته و با دقت بیشتری به عکس امام خیره شده است.
حاج همت به یاد حرف امام می افتد. شیلنگ سرم را از دستش می کشد و از جا بر می خیزد. سید که از برخاستن او خوشحال شده، ذوق زده می پرسد: حاجی! حالت خوب شده؟
دکتر که انگشت به دهان مانده می گوید: مراقبش باش، نخورد زمین.
سید در حالی که دست حاج همت را گرفته با خوشحالی می پرسد: کجا می خواهی بروی؟ هر کاری داری بگو من برایت انجام بدهم.
حاج همت از سنگر فرماندهی خارج می شود. سید سایه به سایه همراهی اش می کند.
حاجی وایسا ببینم چی شده؟؟؟؟
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت چهارم
کانال کمیل
#از_همت_تاخدا 💠حالا که صدای نفَس های حاج همت به بچه ها جان می دهد، حالا که به جز صدا چیز دیگری ندار
#از_همت_تاخدا
💠حاجی وایسا ببینم چی شده؟؟؟؟
دکتر با کنجکاوی به دنبال آن دو می رود. سید، دست حاج همت را می گیرد و او را نگه می دارد. حاج همت، نگاه به چشمان سید انداخته، بغض آلود می گوید: توروخدا بزار برم سید.
سید که چیزی از حرفهای او سر در نمی آورد، می پرسد: کجاداری میری؟ من نباید بدونم؟
می روم خط، خدا مرا طلبیده.
چشمان سید از تعجب و نگرانی گرد می شود : خط!؟ خط برا چی؟ تو فرمانده لشکری؛ بشین تو سنگرت فرماندهی کن.
حاج همت سوار بر موتور می شود و آن را روشن می کند.
کو لشکر؟ کدام لشکر؟ ما فقط یک دسته نیرو تو خط داریم؛ یک دسته نیرو، که فرمانده لشکر نمی خواهد. فرمانده دسته هم باید همراه دسته باشه، نه تو قرارگاه.
سید جوابی برای حاج همت ندارد. تنها کاری که می تواند بکند این است که دوان دوان به سنگر باز می گردد، یک سلاح بر می دارد و عجولانه می آید و ترک موتور حاج همت می نشیند. لحظه ای بعد، موتور به تخت گاز حرکت می کند.
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت پنجم
کانال کمیل
#از_همت_تاخدا 💠حاجی وایسا ببینم چی شده؟؟؟؟ دکتر با کنجکاوی به دنبال آن دو می رود. سید، دست حاج همت
#از_همت_تاخدا
لحظاتی بعد...
گلوله ای آتشین بر نزدیک موتور فرود می آید
موتور به سمتی پرتاب می شود و حاج همت و سید به سمتی دیگر. وقتی دود و غبار فرو می نشیند، لکه های خون بر زمین جزیره نمایان می شود.
خبر حرکت حاج همت به بچه های خط مخابره می شود. بچه ها دیگر سر از پا نمی شناسند. می جنگند و پیش می روند تا وقتی حاج همت به خط می رسد، شرمنده او نشوند.
همه در خط می مانند. بچه ها آنقدر می جنگند تا خورشید رفته رفته غروب می کند و یک لشکر نیروی تازه نفس به خط می آید.
بچه ها از اینکه شرمنده حاج همت نشده اند؛ از اینکه حاج همت را نزد امام روسفید کرده و نگذاشته اند حرف امام زمین بماند، خوشحالند؛ اما از انتظار طاقت فرسای او
سخت دلگیرند...
#شهید_ابراهیم_همت
#پایان
#کلام_شهید
💠از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتی سر به سجده می گذاريد، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان برای رضای خدا بود.
#شهید_ابراهیم_همت🌷
کانال کمیل
صدای حاج همت😍 یادش با ذکر #صلوات❤️ 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃 #پیشنهاددانلود 👌
هروقتمےخواستبرایِ
بچہها یادگارے بنویسہ مینوشت:
✍"من کان لله،کان الله له"
هرکے با خدا باشہ؛ خدا با اوست💖
#شهید_ابراهیم_همت 🌺
🌷یادش با ذکر #صلوات
✍🏼سختی هارا تحمل کنید...
🌹این #انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی امام زمان(عج) اتصال پیدا میکند...
#شهید_ابراهیم_همت
کار خاصی نیاز نیست بکنیم!
کافیه کارای روزمره مون رو به خاطر خدا انجام بدیم.
اگه توی این کار زرنگ باشی شک نکن، شهید بعدی تویی...
#شهید_ابراهیم_همت🕊🌹
انسان يک تذکر در هر ٤ ساعت به خودش بدهد بد نيست،
بهترين موقع بعد از نماز وقتی سر به سجده
میگذاريد، مروری بر اعمال صبح تا شب خود
بيندازد
آيا کارمان برای رضای #خدا بود؟
#شهید_ابراهیم_همت...🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان تا از خودش نگذرد به خدا نمی رسد...
چرا مردم راهی جبهه شدند؟!
🎙#شهید_ابراهیم_همت🕊🌹
میانبر رسیدن به خدا « نیت» است،
کار خاصی لازم نیست بکنیم، کافیست کارهای روزمره مان را به خاطر خدا انجام دهیم،
قدم برمیداریم، برای رضای خدا.
قلم برمیداریم،برای رضای خدا.
حرف می زنیم، برای رضای خدا و....
همه چی،همه چی،برای رضای خدا باشه،
اگر تو این کار زرنگ باشی، شک نکن، شهید بعدی تویی ..
#شهید_ابراهیم_همت🕊🌹
هروقت میخواست برای جوان ها یادگاری بنویسد مینوشت؛
من کان الله کان الله له
هرکس با خدا باشد خدا با اوست
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن...
#شهید_ابراهیم_همت🕊🌹