#سـیره_شهـدا
❣مےگفت چند روز اول نتونستیم امام و زیارت کنم یک شب طاقتم طاق شد نیمه شب رفتم روی پشت بوم یکے از ساختمون ها که مشرف بود به اتاق امام. اتفاقا برق اتاق روشن بود امام داشتند نماز شب مےخوندند.
میگفت وقتی به خودم اومدم دیدم دارم اشک مےریزم.
🌹 #شهید_محمود_کاوه🌹
📚منبع: سایت سبک بالان
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
کانال کمیل
#کلام_شهید شهید محمود کاوه : حیف نیست آدم ترس از خدا را ول کند، از دشمن بترسد!!!؟
❤️شهید محمود کاوه❤️
چهار روز بعد از شروع عملیات بود و یک هفته بود که محمود حتی یک ساعت هم نخوابیده بود.
بالای تپه وسط برف نشسته بود. باد سوزداری هم می آمد. دو تا بی سیم دستش بود.
مدام بی سیم ها صدامی زدند و کارش داشتند. بین این صداها سرش شل می شد و چرتی می زد. باز تا صدای بی سیم می آمد، جواب می داد.
📚یادگاران، جلد 6 کتاب شهید محمود کاوه،
#شهید_محمود_کاوه
#درس_اخلاق
🌼یکی از بچهها به شوخی پتو رو پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر کاوه. کم مونده بود سکته کنم؛ سر محمود شکسته بود و داشت خون میآمد.
🔹با خودم گفتم: الانه که یه برخورد ناجوری با من کنه. چون خودم رو بی تقصیر میدونستم، آماده شدم که اگر حرفی، چیزی گفت، جوابش رو بدم.
🔸دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون! این برخورد از صد تا سیلی برام سختتر بود!
🔹در حالی که دلم میسوخت، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن، همونطور که میخندید گفت: مگه چی شده؟ گفتم: من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده!
🔸همونطور که خونها رو پاک میکرد، گفت: این جا کردستانه، از این خونها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست.
چنان من رو شیفته خودش کرد که بعدها اگه میگفت: بمیر، میمردم!
#شهید_محمود_کاوه
🌷یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm ▪️
#شهدا_چند_سال_داشتند؟
#شهید_محمود_کاوه
از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛
در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا
فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مردهی او جایزه تعیین کردند...
که در سن ۲۵ سالگی به #شهادت رسید!
#شهید_مهدی_زینالدین
شهادت دو برادر در یک روز؛
در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید.
و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به #شهادت رسید! .
#شهید_علیرضا_موحد_دانش
فرمانده ای با دست قطع شده؛
از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا
در عملیات والفجر دو با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با #دندان سیم ارتباطی آنها با عقبهشان را قطع کرد.
و در نهایت در ۲۸ سالگی به #شهادت رسید!
#شهید_حسن_باقری
چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛
موسس واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران
فرمانده قرارگاه #نصر در عملیات های
فتح المبین،بیت المقدس،رمضان
و در نهایت در سن ۲۷ سالگی به #شهادت رسید!
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
سردار خیبر،ابراهیمِ قربانگاهِ جزیرهی مجنون؛
فرمانده ۲۷ ساله لشگر۲۷ محمد رسول الله؛
که #خیبری با فرق شکافته همانند مولایش...
در سن ۲۸ سالگی به #شهادت رسید!
#شهید_حسین_علم_الهدی
فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛
در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود!
در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد.
و در سال ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به #شهادت رسید!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
دیده بان ولایت و انقلاب؛
در بزرگی او همین بس که می گوید:
#گناه من این است که حرفهایم را زودتر از زمان خودم گفتم...
که در سن ۲۷ سالگی به #شهادت رسید!
آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل #هدایت نسل هایی گردد در تاریکی دنیا....
ما در #خود مانده ایم!
درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش...
و بازیچه ی زمان و مکان و هوس....
از خود عبور کنیم...
#چند_سالته؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
#کلام_شهید🌷
همیشه به نیروها و رزمندهها می گفت:
قبل از خواب زمزمه کنیم :
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُحرِمُنِیَ الْحُسَینْ '
خدایا گناهانی را که مرا از امام حسین
علیه السلام محروم میکند ، ببخش...
🌹 #شهید_محمود_کاوه🌹
شبتون مهدوی
یا علی
محمود کاوه در عملیاتها
خیلی سبکبال حرکت میکرد
کوله پشتی و نارنجک بر نمیداشت
و گاهی فقط اسلحه با دو خشاب همراهش بود
میگفت
با هر فشنگ یک نفر از دشمن رو باید هدف گرفت
چرا بیخود تیر میزنید چرا بیخود رگبار میبندید
اصلا چرا چیزی رو که نمیبینید میزنید؟
حتی گاهی قمقمه آب هم برنمیداشت.
در سرمای استخوانسوز کردستان
زیر لباس فرم خودش لباسی نمیپوشید
میگفت جلوی تحرک سریع را میگیرد
و از سرعت آدم کم میکند
خیلی چالاک و قوی بود.
دائم ورزش میکرد و روزهای متمادی
میتوانست باکمترین آب و غذا پیادهروی کند
و بعد از آن هم، اصلا خستگی حالیش نمیشد.
انرژی فوقالعادهای داشت.
راوی: جواد نظامپور
هدیه به شهید پرافتخار محمود کاوه صلوات
#شهید_محمود_کاوه
میخواست بیدارش کند؛ نمیگذاشتم. بحث مان گرفت.
گفتم: مگه تو نمیدونی اون چقدر کم میخوابه؟!
صدای محمود کاوه از توی اتاق بلند شد: اون بیرون چه خبره؟!
به طرف گفتم: آخرش کار خودت رو کردی؟!
در اتاق را باز کردم. گفتم: یه بسیجیه، میگه با شما کار داره
آمد دم در گفت: من در خدمتم
طرف، خیلی خونسرد گفت: راستش میخواستم با شما عکس بگیرم.
محمود دمپایی پاش کرد. گفت: کجا میخوای عکس بگیری؟!
گفت: توی محوطه. چهار_ پنج بار کشاندش این طرف و آن طرف تا سرانجام عکسش را گرفت.
محمود که برگشت، رفتم سراغ بسیجی. ناراحت و دمغ گفتم: ارزشش رو داشت برای یه عکس، فرمانده تیپ رو از خواب بیدار کنی و هی ببریش اینور و اونور؟!
سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم.
#شهید_محمود_کاوه🕊🌹
شهید کاوه به نیروهایش توصیه کم خوابی میکرد و میفرمود بیشتر کار کنید و کمتر بخوابید.
نقل است که به نیرویی فرمود: الان تا هستی کار کن خواب رو بزار برای بعد از شهادت زیر خاک؛ تا دلت بخواهد میخوابیم.
#شهید_محمود_کاوه🕊🌹
یاد کنیم شهدا رو با ذکر صلوات