تصور کن !
با یک لباس زیبای شیری رنگ در حیاط عمارت شبیه به بهشت ایستاده ای!
کنار حوض بزرگ!
و داری به گل های بنفشه آب میدهی!
ناگهان!
در باز میشود!
عطری مست کننده مشامت را مینوازد!
چشم هایت را میبندی و...
نفس عمیق!
وارد حیاط میشود!
باران نم نم شروع میکند!
بوی عطرش با بوی خاک درهم می آمیزد!
نفهمیدی آب پاش را چگونه برزمین گذاشتی و پرواز کردی به سمت او!
دست برسینه خم میشوی سلام میدهی و عبایش را میبوسی!
یک روز عادی بعد ازظهور آقا...♥️
#شیعیان_آمدن_ماه_جنون_میخواهد....