eitaa logo
کانال کمیل 🇮🇷
6.4هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
123 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا بـالے ست از پرواز مانده قدمهایـے سـت در آغـاز مانده شهیدان دستهایم را بگیرید منم همراهِ از ره بـاز مانده... 🌷برادران #شهید #رحیم و #کریم علوی درآغوش هم😔 @SALAMbarEbrahimm
1_19563535.mp3
زمان: حجم: 4.63M
(عج) در لغتنامه قلبم جمعه مترادف دلتنگی است بیا و با دستهای گره گشای خودت معنای جمعه هایم را عوض کن 😔 @SALAMbarEbrahimm
👏نماز آیات چگونه باید خوانده شود⁉️ طولانیے ترین ماه‌گرفتگے قرن امشب (جمعه) رخ مے‌دهد !🌗 @SALAMbarEbrahimm
🖇 اگرمی خـواهی شوی باش ڪار ڪن برای نه برای معروفیت... 🌷 ولادت: 5 مرداد 1338 تبریز شهادت: 25 اسفند 1363 در شرق دجله عملیات بدر @SALAMbarEbrahimm
💚💜❤❤💜💚 عزیزم * گلم * عشقم * مال تنهایی‌هامون بود. و «محمدم» جلوی بقیه. مرا جلوی اقوام «سادات» و جلوی نامحرم و غریبه «سادات خانم» صدا می‌زد. برای خودش که «فاطمه جان»، «عزیز» و ... گاهی حس می‌کنم محمد امانت حضرت زینب سلام الله علیها دست من بود. سختی‌هایش باقی است اما وقتی به آخر سختی‌ها فکر می‌کنم، زیبایی‌ها به سراغم می‌آید.😊 🎀شهیدمدافع حرم محمدکامران متولد:۱۳۶۷-تهران 🌹راهش استوارویادش گرامی. برای شادی روح تمام شهداصلوات💐 @SALAMbarEbrahimm
زِ همه دست کشیدم که تو باشی همه‌ام با تو بودن زِ همه دست کشیدن دارد ...! روزتون منور به نگاه شهید❤️ #شهیدابراهیم_هادی 🌸 رفیق شهیدم❤️ @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل 🇮🇷
زِ همه دست کشیدم که تو باشی همه‌ام با تو بودن زِ همه دست کشیدن دارد ...! روزتون منور به نگاه شهید
دوست شهید داری؟ ✨ میدونی فلسفه دوست شهید چیه؟ اصلا دوست شهید یعنی چی؟ 👇👇 وقتی یه دوست شهید داشته باشی سعی میکنی خودتو شبیه دوست شهیدت کنی‌ ازش عکس، فیلم، صوت جمع میکنی وصیت نامشو میخونی خاطراتشو جمع میکنی ✨ همین باعث میشه کامل بشناسیش وقتی شناختیش زمان تقلید میرسه☺️☝️ میبینی دوست شهیدت نمازاشو سر وقت میخوند تو هم سعی میکنی نمازاتو سر وقت بخونی، قرآن بخونی، خوش اخلاقی رو تمرین کنی، حجابت رو کامل میکنی✨ چون میفهمی رنگ چادرت از رنگ خون شهدا پر رنگ تره، چون میفهمی شهدا به خاطر تو رفتن حالا نوبت توهست حرفاشو گوش بدی😍✨ سعی میکنی با چشمات به هر کسی نگاه نکنی این چشما لایق نگاه به امام زمانه پس پاک نگهش میداری✨ 💢رفیــــق شهید داری!!؟ @SALAMbarEbrahimm
1_18997899.mp3
زمان: حجم: 7.26M
🕊 شهدا ماه آسـمونن مثل نوری✨ تو کهکشونن همیشه تو دلا❤️می مونن همیشه تودلا می مونن ✌️ 🎧 سید رضا نریمانی شور @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل 🇮🇷
⬇️#خشمت_رو_قورت_بده ⬇️ @salambarebrahimm 💠 این دنیای ماشینی خیلی بدبختی و مشکل برای مردم آورده، یک
⬇️ ⬇️ @salambarebrahimm 💠 همه شدن منبع اطلاعات! هر کس واسه خودش تصمیم می‌گیره، مشورت قدیمی شده. طرف زن می‌گیره، به دو ماه نمی کشه طلاق می‌ده، شوهر می‌کنه، یه ماه نمی شه طلاق می‌گیره، ماشین می‌خره، هنوز صد کیلومتر راه نرفته، دلشو می‌زنه! اینترنت شده مرکز مشاوره اش، آدم‌های مجازی بهش اطلاعات میدن، اونم قبول می‌کنه. آدم‌های حقیقی رو قبول نداره، اونایی که چند تا پیرهن بیشتر پاره کردنو قبول نداره. با تجربه‌ها رو قبول نداره. ابتدا مشورت و سپس توكّل، راه چارهى كارهاست، خواه به نتیجه برسیم یا نرسیم پس لااقل حرف خدا به پیغمبرشو که باید قبول داشته باشه: 🔻وَ شاوِرْهُمْ فِی الاَْمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ 🔻در کارها ( با مردم )مشورت کن پس هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش) و بر خداوند توكّل كن 📔بخشی از آیه ۱۵۹ آل عمران
@salambarebrahimm 🌸زرنگ باش 🔹اگر میخواهی صدقه بدهی همین طوری صدقه نده صدقه را از طرف امام رضا(ع) و برای سلامتی آقا امام زمان(عج)بده. 👈برای دومعصوم بده. دو معصوم که خداوند متعال دوستشان دارد 🔻پس زرنگ‌ باش.. 🔹ممکن نیست خداوند این صدقه را رد کند. تو هم اینجا حق واسطه گری‌ات را میگیری. 📚آیت‌الله ‌آقا‌ مجتبی‌تهرانی
@salambarebrahimm و این زیبایی های ترسیم شده بر سیمایشان چیزی نیست جز تجلی " #نور_خداوند "
😂جناب سرهنگ😂 @salambarebrahimm 🍂اسمش یوسف بود. اما بخاطر انظباط و لفظ قلم حرف زدنش ما بهش مى گفتیم جناب سرهنگ. دو سالى مى شد كه اسیر شده بود و با ما تو یك اردوگاه بود. بنده خدا چند بار افتاده بود به التماس كه جان مادرتان این قدر به من نگویید جناب سرهنگ. كار دستم مى دهیدها. اما تا مى آمدیم تمرین كنیم كه دیگر به او جناب سرهنگ نگوییم ، باز از دهان یكى در مى رفت و او دوباره مى شد جناب سرهنگ. تا اینكه یك روز در آسایشگاه باز شد و یك گله عراقى مسلح ریختند تو آسایشگاه و فرمانده شان نعره زد: «سرهنگ یوسف ، بیا بیرون!» یوسف انگار برق سه فاز ازش پریده باشد ، پا شد و جلو رفت. فرمانده كه درجه اش سرگرد بود گفت: «چشمم روشن. تو سرهنگ بودى و ما نمى دانستیم.» یوسف با خنده اى كه نوعى گریه بود گفت: «اشتباه شده من...» - حرف زیادى نباشه! ببرید این قشمار را! (قشمار: مسخره) تا آمدیم به خود بجنبیم یوسف را كَت بسته بردند و دست ما به جایى نرسید. چند مدّتى گذشت و ما خبرى از یوسف نداشتیم و دل نگران او بودیم و به خودمان بد مى گفتیم كه شوخى شوخى كار دست آن بنده خدا دادیم. چند ماه بعد یكى از بچه ها كه به سختى بیمار شده بود و پس از هزار التماس و زارى كردن به عراقی ها به بیمارستان برده بودند ، پس از بهبودى برگشت اردوگاه تا دیدیمش و خواستیم حالش را بپرسیم زد زیر خنده. چهارشاخ ماندیم كه خدایا مریض رفت و دیوانه برگشت! كه خنده خنده گفت: «بچه ها یوسف را دیدم!» همه از جا پریدیم: یوسف! - دست و پایش را شكسته بودند؟ - فكش را پایین آورده بودند؟ - جاى سالم در بدنش بود؟ - اصلاً زنده بود؟! خندید و گفت: « صبر كنید. به همه سلام رساند و گفت كه از همه تشكر كنم» فكر كنم چشمان همه اندازه یك نعلبكى گرد شد! - آره ، چون نانش تو روغنه بردنش اردوگاه افسران ارشد. جاش خوب و راحته. مى خوره و مى خوابه و زبان انگلیسى و آلمانى و فرانسه كار مى كنه. مى گفت بالاخره به ضرب و كتك عراقی ها قبول كرده كه سرهنگ است. و بعد از آن ، كلى تحویلش گرفته اند و بهش مى رسند. یك هو یكى از بچه ها گفت: 《بچه ها راستش من تیمسارم😬》🍂 منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک📚