#سیره_شهید
💐 شهید والا مقام سید رفیع رفیعی
- هیچ نماز شبی از این سید والامقام قضا نشد
میفرمود برای پرواز، پر لازم است و #نمازشب پرِ پرواز است
میفرمود اگر انسان جایگاه و عظمت نماز شب را درک کند و بفهمد چه معجون انسان سازی است چهار دست و پا به دنبال آن ميرود
#حماسه_شگفت!
🌷در عملیات فتح المبین به گروهان ما مأموریت داده شد تا عمق ٢٥ کیلومتری منطقه تحت تصرف دشمن نفوذ کنیم. بیشتر نیروهای گروهان پاسدار بودند، به همین خاطر این مأموریت مهم و سخت به گردان ما سپرده شد، به ما گفتند: «مقصد شما باتلاقی است در ٢٥ کیلومتری اینجا که باید برای رسیدن به این منطقه از میان شیارها و تپه ها رد شوید».
🌷وقتی حرکت کردیم تازه فهمیدیم که یک چیز را به ما نگفته بودند و آن هم «رملی» بودن منطقه بود، زمین کاملاً رملی بود و حرکت به کندی انجام می گرفت، خلاصه با هزار مکافات و سختی های فراوان به منطقه مورد نظر رسیدیم. بعد از استقرار، دشمن سریع پی به حضور ما برد و پاتکی را تدارک دید.
🌷....بچه ها جانانه مقاومت کردند و حدود ٦٠ تا ٧٠ تانک عراقی را ساقط کردند، ترس عجیبی به دشمن وارد شد، غروب همان روز وقتی از اسرا سؤال کردیم که چرا عقب نشینی کردید؟ می گفتند: به گمان ما شما یک لشکر نیرو در این منطقه وارد کردید که توانستید این همه تانک را از کار بیندازید! ما نمی دانستیم تعداد شما ٥٠ ـ ٦٠ نفر هست.
راوی: رزمنده علیاکبر بستانی از علی آباد کتول
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#خاطرات_تفحص
روز ولادت آقا امام رضا (ع) بود و رمز ما یا ابوالفضل (ع). محل کارمان هم طلائیه بود. اولین شهید کشف شد. شهید «ابوالفضل خدایار»، گردان امام محمدباقر (ع)، گروهان حبیب و از بچه های کاشان. گفتیم اگر شهید بعدی هم اسمش ابوالفضل بود، این جا گوشه ای از حرم آقا ابوالفضل (ع) است. رفتم پشت بیل و زمین را کندم که بچه ها پریدند داخل چاله. خیلی عجیب بود. یک دست شهید از مچ قطع شده که داخلی مشتش، جیره های شب عملیات (پسته و ...) مانده بود. آب زلالی هم از حفره خاکریز بیرون می ریخت. گفتیم آب از قمقمه ای است که کنار پیکر شهید است؛ اما قمقمه خشک خشک بود. با پیدا شدن پیکر، آب قطع شد. وقتی پلاک شهید را استعلام کردیم، دیگر دنبال آب نبودیم، جواب را گرفتیم. شهید «ابوالفضل ابوالفضلی» گردان امام محمدباقر (ع)، گروهان حبیب که او هم بچه کاشان بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ دخترم بیحجابه چیکار کنم؟!
💠پاسخ حجت الاسلام پناهیان به یک سوال فراگیر میان مادران
18.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸ورزشکار بود
🔸خیلی فعالیت داشت
🔸مهربان بود و دوست داشتنی
🔸همه افسوسش را میخوردند.
🌷شهید آتش نشان
#حسین_حسین_زاده
فیلمی از ورزش شهید
🌸فقط #برادرا پیشنهادویژه دانلود😉
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
کانال کمیل
🔸ورزشکار بود 🔸خیلی فعالیت داشت 🔸مهربان بود و دوست داشتنی 🔸همه افسوسش را میخوردند. 🌷شهید آتش نشان
نقل ازجناب حسین زاده عموی شهید:
جز نفرات اولیه بوده که روز حادثه در ساختمان پلاسکو بوده صبح هنگامی که شیفت را تحویل میگیرد.همان ابتدا قبل از ریزش ساختمان باهمسرش تماس میگیرد و از او میخواهد که به محل حادثه پلاسکو بیاید. هنگامی که همسرش را میبیندکارتهای اعتباری خود را به او تحویل میدهد و میگوید که قسط های او را پرداخت کند و به او میگوید که ممکن است دیگرمرانبینی.
وچندساعت بعد حسین و دوستاش توساختمون آتش وآوار اومد سرشون
و ما دیگه اون قد و هیکل نازنین حسین وندیدیم😔
#سیره_شهدا 🌷
🍁 وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، همسرش طاقت نمی آورد، می گفت:
«بس است دیگر، استراحت کن، خسته شدی.»
🍂 و مصطفی جواب میداد: «تاجر اگر از سرمايهاش خرج کند، بالأخره ورشکست میشود، باید سود دربیاورد که زندگی اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست میشویم.»
🍁 اما همسرش که خیلی شب ها از گریه های مصطفی بیدار میشد کوتاه نمی آمد، میگفت: «اگر این ها که اینقدر از شما میترسند بفهمند اینطور گریه میکنید... مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند شدید یک توفیق است.»
🍂 آن وقت گریه مصطفی هق هق میشد، میگفت: «آیا بخاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃