eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
855 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح شده اومدم یه کم کمکِ مامانی کنم.. 🙊😂 ازین خوشگلا روزیتون 😍❤️ ‎‌‌‌╲\╭┓ ╭ 👩‍💼↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @hanakhanum ┗╯\╲
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌مهمترین انتخاب زندگی اینه که شما متکی به خودتون باشید... ‌. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنا نیست تو دنیا به هر کسی محبت کردی ازش خیر ببینی..‌ 🌟استاد پناهیان . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این کلیپ استاد عالی برای بچه دار شدن بیان می فرمایند : یه کسی خدمت امام باقر علیه السلام رسید گفت آقا من ثروت فراوانی دارم ولی بچه ندارم چند ساله ما ازدواج کردیم ، من فرزندی ندارم ، امام باقر علیه سلام فرمود : یه کاری بهت بگم انجام بده تا یک سال هرشب 100 مرتبه استغفار کن…. شب یادت رفت روز قضاش به جا بیار…. از امام باقر علیه سلام عرض می‌کنم هم برای فرزنددار شدن هم برای برکت مال…… . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
-🌿🌻- ∞﷽∞ 🌙 .ستاره‌پنجاه‌و‌ششم. ════۰⊹🌻🌿⊹۰════ امتناع کرد و گوشه‌ای ایستاد. مؤدب و آرام گفت: _خانم‌ها مقدم‌ترند. لب بخت برگشته‌ام را زیر دندان له کردم از ذوق‌. با ببخشیدی جلوتر او وارد شدم. "اِ لباسام رو کی جمع کرد؟" لبخندی از به فکر بودن پونه زدم. لباس‌های پخش‌ شده‌ام را حتماً او جمع کرده تا اتاق برای صحبت دو نفره تمیز باشد. خواستم در را ببندم، که صدایش درآمد. _لطف کنید باز بذارید. چشمی گفتم و آرام صندلی میزم را بیرون کشیدم که چشمم به نُت‌بوک نوشته شدهٔ روی میز افتاد. دست خط پونه بود... "شلخته خانم اتاق رو تمیز کردم تا توی فضای تمیز دل بدین قلوه بگیرین، فقط خدا به داد زندگی مشترکه تو و آقای دکتر برسه. بندهٔ خدا اگه بدونه چه زنِ شلختهٔ تنبلی گیرش اومده... ایموجی خنده با چشمکی شیطون" پس کار خودش بود. هم ممنونش بودم هم عصبی. "خنگ خدا نمیگه اگه علی اونور می‌نشست من چی‌کار می‌کردم." ════۰⊹🌻🌿⊹۰════ به‌قلم‌‌ِ‌ آئینه✍🏻 .
-🌿🌻- ∞﷽∞ 🌙 .ستاره‌پنجاه‌وهفتم. ════۰⊹🌻🌿⊹۰════ _نمی‌شینید حلما خانم؟! هل شدم و سریع برگشتم. _چ..چرا، چرا. روی صندلی قرار گرفتم. چقدر امروز هوا گرم شده، عرقی از تیرهٔ کمرم پایین غلتید‌... دستمالی در دست دکتر لوله شده بود و دائم عرق جبینش را پاک می‌کرد. لبهٔ چادر را دور انگشت سبابه چرخاندم و باز کردم و بازهم... موسیقی نفس‌هایمان، سکوت اتاق را می‌شکست‌. زبان روی لب کشید، پس قصد حرف زدن داشت. دست به یقه‌اش برد و کمی آن را از گردنش فاصله داد. آرام پرسید: _سوالی دارید بفرمایید، بنده جواب میدم. من بدتر از او. انگار که زبانم را پشت در اتاق جا گذاشته و الکن هستم. انگشتان لرزان عرق‌ کرده‌ام را به لبهٔ روسری‌ام بند کردم. مقطع جواب دادم‌: _سوالی ندارم فعلاً. شما بفرمایید. کمی در جایش، جا به جا شد و بعد با تک سرفه‌ای صدایش را صاف کرد. _خُب بنده علی سعیدی هستم، متولد سال هفتاد، پزشکم و سی سال سن دارم. یه خونهٔ هشتاد و پنج متری.... وسط حرفش پریدم‌. _علی‌آقا، برای استخدام نیومدین که... لحظه‌ای نگاه کرد و مثل پسر بچه‌های مؤدب گفت: _چشم. لبخندی زدم. چه چشمِ شیرینی! انگشتان عرق کرده‌ام را به چادرم بند کردم. علی‌آقا دوباره شروع کرد به معرفی‌. آرام گوش می‌دادم. چند دفعه لا به لای حرف‌هایش پرسید: _شما سوالی ندارین؟ داشتم؛ خیلی هم سوال داشتم! اما او اینجا در این اتاق دوازده متری، در فاصلهٔ کمتر از دو متر، کنارم نشسته و با من دربارهٔ آینده‌ای که قرار بود خشت خشتش را با هم و به کمک هم روی هم بگذاریم، حرف می‌زد. حق داشتم فراموش کنم!! به سکوتم و لبه‌های دوخته شده‌ام اعتراض کرد. _حلما خانم، اینطور فقط من حرف زدم که. شما هم یه چیزی بگین. ════۰⊹🌻🌿⊹۰════ به‌قلم‌‌ِ‌ آئینه✍🏻 .
نویسنده ی این رمان خوشحال میشه اینجا نظراتتون رو در مورد حلما و علی بنویسید🙃💛👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17295720423504
════۰⊹🌻🌿⊹۰════ در وی آی پی رمان زیبای 🌙تموم شده ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 برای خرید وی آی پی 40 تومان به شماره کارت ╭┈──☆───•──☆── 🪴 5029381014826804 ╰──☆───•──☆──➤ به نام مریم حسینه فراهانی واریز بفرمایید و بعد از ارسال شات واریزی به 👇👇👇 @hoseiny110 لینک وی آی پی را دریافت کنید. 😍😍😍😍😍
23.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪖 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . خواستگاری» به روایت همسر محترم شهید ⊹🌷 ❤️ . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401