eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
855 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
ممنونم از این همه محبت ، ممنونم که با نوشته هاتون باعث دلگرمیم میشید ، از اینکه دوستان خوبی مثل شما دارم واقعا خوشحالم 🙏🙏❤️❤️❤️❤️
🌸‌•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸‌•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸 🌸 ✨﷽✨ ♥ بہ قلم ✍ : زینب : لایق ینی چی - بوسیدمشو گفتم : ینی بتونم مامان خوبی باشم براتون عزیزم - امیرعلی : تو بهترین مامان دنیایی ، هیچ مامانی مثل تو نیست - قربونت برم امید خاله - زینب : داداش امیرحسین غصه خورد من به اون بابا نگفتم ؟؟ - نه ... اونم الان خیلی خوشحاله - امیرعلی : شما چقدر عجیبید ، خب وقتی خیلی خوشحالید بخندید دیگه خاله مریم که گریه میکنه و عمو هم بلند میشه میره !!! خندم گرفت و اشکامو پاک کردم - بشین وروجک غذاتو بخور ، وقتی بزرگ شدی ما رو درک میکنی ، زینب جان من یادم رفت بهت آب بدم ، بیا بخور عزیزم دستای کوچولوشو گرفت جلوی دهنشو ریز خندید - آب نمی‌خواستم کلک زدم ... فقط میخواستم بهت بگم مامان ، ببینم چطوریه - چطوری بود ؟ - خیلی خوب بود ، مامان داشتن خیلی کیف میده ی روز میای مهد کودک دنبالم ، منم به بچه ها نشون بدم که مامان دارم ؟ - نفس عمیق کشیدمو با بدبختی خودمو کنترل کردم ، چرا امشب هر جمله ی این بچه اینقدر برای من سنگینه ؟😔 امیرعلی: اصلا همه مون میاییم دنبالت که بدونن هم داداش داری هم بابا و مامان دستاشو محکم به زدو خوشحالی کرد ، کوچولوی نازِ من نگاهم افتاد به امیر محمد که تو سکوت فقط به بشقابش خیره بود - بچه ها سریع بخورید که زود باید مسواک بزنید و برید برای خواب ، فردا مدرسه دارید - زینب : داداش نیومد ، برم دنبالش ؟ - نه ، فکر کنم با ماشین رفت بیرون صدای ماشینش اومد غذا رو بدون امیرحسین خوردیمو طبق معمول هرشب جمع شدیم اتاق پسرا که بازم نیومد ، براشون ی کتاب داستان خوندم ولی بچه ها هم مثل من همه ی حواسشون به نیومدن امیرحسین بود و نخوابیدند برای همین بهش پیام دادم - امیرحسین جان کجا رفتی ؟ نمیخوای برگردی ؟ بعد از چند لحظه پیام داد : تا یک ساعت دیگه برمیگردم عزیزم ، شما بخوابید چی میگفت مگه خوابم می‌برد تا برنگرده ! - امیرمحمد : چی شد خاله ؟ - میگه تا یک ساعت دیگه میاد بخوابید شما - امیرعلی : خاله - جانم ؟ - برو اتاق خودت بخواب ، من دیگه نمیخوام اذیتت کنم ، دیگه بزرگ شدم - خندیدم و گفتم : پسرم دیگه مرد شده ؟ - حسنا میگفت مامانم پیر میشه اگه همش ما خستش کنیم ، منم نمیخوام تو پیر بشی موهاشو با دستم شونه کردم به ی طرف سرش - خاله قربونت بشه که اینقدر بزرگ شدی ، من اگه شماها رو نداشتم چکار میکردم ؟ - زینب : جای ما نی نی میاوردی - نه دیگه نی‌نی مثل شما ها ناز نمیشه که ، همش میخواد وَنگ وَنگ کنه و نزاره بخوابیم - زینب : نه ... نی‌نی خوبه ، بریم یکی شکل هلیا بخریم ، من کلی تو قلکم پول جمع کردم - امیرمحمد : منم جمع کردم ، فکر کنم دیگه بشه نی‌نی بخریم - امیرعلی : تازه وقتی به عمو حامد گفتیم داریم پول جمع میکنیم برای نی‌نی ، بهمون پول داد و گفت : الان دیگه پولتون خیلی زیاد شد برید به امیرحسین بگید دیگه مشکل مالی تون حل شد 😳😳 - واییی نه ... چکار کردید شما ؟؟؟!!!! 🤦‍♀ 🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌸 ┄•●❥ @salambaraleyasin1401 🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴 ارتباط با ما https://eitaa.com/hoseiny110
. برید به امیرحسین بگید دیگه مشکل مالی تون حل شد ؟؟!!! حامد ناقلای شیطون 😂😂😂 عزیزان در این لینک منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما در مورد رنج عشق هستیم .🌱 https://harfeto.timefriend.net/16754453658294
دکترعزیزی سخنرانی.mp3
24.75M
🟣سخنرانی جذاب ✅با موضوع (تعامل و تعارض) . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
11.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیفی بر دنیای پس از ظهور... استاد رائفی . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
🌸‌•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸‌•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸 🌸 ✨﷽✨ ♥ بہ قلم ✍ : با ترنم از دادگاه زدیم بیرون و از خیابون رد شدیم و بعد از یکم پیاده روی بالاخره رسیدیم به ماشین و همین که نشستیم تو ماشین باهم از خوشحالی جیغ کشیدیم - ترنم : واییییییی خدا ، خیلی ماهی که گذاشتی هر دوتاشونو سوسک کنیم ،دارم از خوشحالی میترکم مریم - دوتا وکیلاشون زیادی کُری میخوندن ، پسره ی بی شعور به اون یکی بلند گفت دو تا جوجه کارآموزند ، ولی وقتی رای گرفتیم دهنشون مثل ماهی بازو بسته میشد و بلند زدیم زیر خنده - ترنم : پس الان خیلی سوختن که پرونده رو از دو تا جوجه کارآموز باختند - من : حالا بشینن تو آب سرد ... صدای گوشیه تو بود ؟ - آره بازش کردو پیامشو خوند - عهههه ... نمیزارن خوش باشیم که ، بابا میگه هر جا هستید سریع بیایید دفتر ، میخواستیم بریم ی کافه جشن بگیریما ماشینو روشن کردمو راه افتادیم - نه حتما کار واجبی دارند ، بعدش وقت میزاریم دوتایی میریم صفا - اوهوع ... ببین کی از صفا حرف میزنه ، تو بیای صفا ؟؟!! اونقدر چسبیدی به اون همسر جانتون که وقتی برای ما نداری - واقعا شرمندم ترنم ، من سرم خیلی شلوغه، کارو درسای امیرمحمدو جلسات روانشناسی وکاردرمانیش و کلا امورات بچه ها ی طرف ، طفلک امیرحسینم ی طرف دیگه بهم حق بده بخوام کوچیکترین وقتی که پیدا کردم رو با اون بگذرونم چون دقیقا خودشم همین کارو میکنه ، بعد نامردیه که بخوام ... - خیلی خب بابا نمیخواد دوباره برام بری رو منبر ، فریدو هم شما ها پرتوقع کردید - اونو دیگه تقصیر ما ننداز خودت از بنده خدا کم میزاری - وا دیگه چکار کنم ، منم دلم تفریح میخواد خب ، نرم با دوستام بگردم ؟ - همین تفریحتو با آقا فرید داشته باش ، لازم نیست با این و اون وقت بگذرونی ، تازه تو مامانتو داری خیلی کمکت میکنه و بچه ها رو نگه میداره - چشم مَری جون یادم میمونه که تو هیچ جوره با دل ما راه بیا نیستی ! لبخندی زدمو گفتم : من فقط با دل ی نفر راه میام ، میدونی که - آره بابا خیلی وقته میدونم ، خدا واست نگهش داره بالاخره رسیدیمو وارد دفتر شدیم ، خواستیم بریم پیش استاد که خانوم سماوات گفت استاد مهمون دارند - ترنم : عِه ... چه خوب پس من میرم بستنی بخرم - خانوم سماوات : چی شد دادگاهتون؟ - برنده شدیم چشماش گرد شد از تعجب - چیه خانوم سماوات ، انتظار داشتی ببازیم ؟ - خب راستش دکتر سرمد میگفت طرفتون وکلای قَدَری داره ، میگفت دکتر بابایی اشتباه کرده همچین پرونده ای رو داده به شما - طبل تو خالی بودند کجا قَدَر بودند ، بهشون بگید تصوراتشون احتیاج به بازنگریه اساسی داره ترنم که از سوپری طبقه ی پایین دفتر بستنی خریده بود اومد داخلو پرسید : منظورت کیه مریم ؟ - دکتر سرمدو میگم - چی شده مگه ؟ - بیا بریم تو اتاق برات تعریف میکنم - صبر کن اینو بدم به خانوم سماوات ، بفرمایید این برای شماست - خانوم سماوات : بازم بستنی قیفی ؟؟؟ - ترنم : آره مگه چشه ؟ 🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌸 ┄•●❥ @salambaraleyasin1401 🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴 ارتباط با ما https://eitaa.com/hoseiny110
. مریم با ترنم افتادی شیطون شدیا 😉😉 عزیزان در این لینک منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما در مورد رنج عشق هستیم .🌱 https://harfeto.timefriend.net/16754453658294
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا ما در جنگ رسانه ای هستیم کمترین کاری که میتونید انجام بدید پخش همین کلیپ هاست . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بذال کمکت کنم بلی بالا..‌ 😍 حالا تو بیا کمکِ من حالا من چییییی ؟؟؟ بزار بیام پایین کمکت 🤣🤣 مارو به دوستانتون معرفی کنید 👇 ╲\╭┓ ╭ 👩‍💼↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @ide_khalesooske ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫راز داشتن فرزند موفق دراینه که ... . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جایگاه ادب در تربیت دینی! استاد پناهیان تربیت_کودک الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ . ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐ ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401