🔴فرق زنبور عسل با مگس!!
✍آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
🐝زنبور روی گل می نشیند و مگس این همه گل را رها کرده و روی زشتی و کثیفی می نشیند...
💢ما هم باید مثل زنبور باشیم و خوبی های مردم را ببینیم!
بعضی ها مثل مگس می مانند و فقط
دنبال عیب و بدی مردم می گردند..
💖پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:... قسم به خدایی که جز او خدایی نیست
خداوند مومن را پس از توبه و استغفار
عذاب نمی کند مگر به دو چیز:
🛡سوظن به خدا،
🛡و غیبت مردم...
غیبت واقعا گرفتاری می آورد.
❤خــداوند توفیق خوش گمانی به خودش و غیبت نکردن را به ما بدهد که گرفتار عذاب الهی نشویم...
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌷 #کانال_سلام_برابراهیم
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
📚 #برشی_از_کتاب
✨«سارق سر به راه»
🍃 با انتشار خبر شهادت سید، درب حوزه حمزه محشری به پا بود.
🌅 تصویر بزرگی از سید در کنار خیابان نصب شده بود و صدای نوحه فضا را پر کرد.
🔅 چشمم افتاد به موتورسواری که مدام میزد توی پیشانیاش و زار زار گریه میکرد، صدایم کرد و گفت: «من همونم که چند ماه پیش به خاطر دزدیدن طلا دستگیرم کردین! این شهید همون سید بامرام و خوش رو نیست که اون شب اجازه داد برم؟!»
👈 تا پاسخ مثبت مرا شنید صدای گریهاش بلندتر شد و گفت: «به خدا من بعد از حرفهای سید عوض شدم، خلاف را کنار گذاشتهام و چسبیدهام به زندگی و زن و بچهام!!»
💡 یادم آمد آن شب سید به او قرآن کوچکی هدیه داد و گفت: «توی شب میلاد علمدار کربلا و در پناه قرآن برو! اما دیگه از این کار دست بکش.
👤 از زبان: محسن موسی زاده
🌹 شهید مدافع حرم سید مجتبی ابوالقاسمی
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
سلام بر ابراهیم
بهشت را به بها می دهند نه به بهانه ... #شهید_مسعود_عسگری 🕊 http://eitaa.com/joinchat/2627731459C
#خاطرات_شهدا
🔻روزاى آخر مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران.
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با موتور بريم به سمت #روستاى نيرب.
روستايى كه تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود،بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در آورديم و بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتردست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتن و شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نمي:گردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشتر و نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا مي فهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
سخاوت و عدم دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى اخلاق و معرفت،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
✍🏻خاطره دوست
#شهید_مدافع_حرم_مسعود_عسگری
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0
.
جـان امـانتـیست
ڪه بایـد به "جانان" رساند ...
اگر خود ندهی ، میستانند ...
فـاصلـه هلاڪت و شهادت
همین خیانت در امانت است .
🌷شهید آوینی
✨ #شبتون_شهدایی
🌹یاد همه ی شهدا با ذکر صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2627731459Cc1072cffd0