هوای گرم تیرماه و شرجی بودن هوا، اکثر نیروهای مستقر در شهرک دارخوین را به اورژانس کشانده بود؛ حتی فرمانده لشکر یعنی حاجحسین خرازی را!
به محض ورود فرمانده لشکر به اورژانس، پزشک و پرستاران، مشغول معاینه و مداوای او شدند.
به تشخیص پزشک، اول، یک سرم، و بعد هم قدری دارو به او تزریق کردند.
پس از مدتی، یک سبد گیلاس نزد حاج حسین بردیم تا بخورد؛ ولی او سبد را برگرداند و گفت: اول، به تمام مجروحان و بیمارانی که در اورژانس هستند، بدهید و سپس برای من بیاورید. سبد گیلاس را به دیگر بیماران اورژانس تعارف کردم و تهماندهی سبد گیلاس را برای حاجحسین آوردم. فروتنانه گفت: نمیخورم. گفتم: چرا؟ حالا که همهی بیماران اورژانس از این گیلاس خوردهاند! جواب داد: وقتی تمام نیروهای لشکر گیلاس داشته باشند و بخورند، من هم گیلاس میخورم.
شهید#حسین_خرازی🕊🌹
#هفته_بسیج و یاد همه ی بسیجیان مبارک .
🆔 @salambarebraHem
همین طور خمپاره بود که می آمد.
حسین عین خیالش نبود.
همین طور آرام، یکی یکی دست می کشید روی سر و صورتشان، خاک ها را پاک می کرد، حال و احوال می کرد، می رفت سنگر بعد.
آن ها حرص می خوردند حسین انقدر آرام بین سنگرها راه می رود.
شهید#حسین_خرازی
🆔 @salambarebraHem
شهید #حسین_خرازی
جنگـــ
معاملہ با خداستـــــــــ
خدا خریـــدار ،
ما فروشنــده ،
سند قــــرآن،
بهــاء بهشـــــت
#هفته_دفاع_مقدس
#دفاع_مقدس
🆔 @salambarebraHem
شهید #حسین_خرازی
جنگـــ
معاملہ با خداستـــــــــ
خدا #خریـــدار ،
ما فروشنــده ،
سند قــــرآن،
بهــاء بهشـــــت،
🆔 @salambarebraHem