eitaa logo
🇮🇷ســـلام بر مهــــدی🇵🇸
3.3هزار دنبال‌کننده
30.3هزار عکس
24.5هزار ویدیو
231 فایل
موضوع کانال: 🔸مهدویت 🔸اخبارظهور /منطقه / جبهه مقاومت 🔸بشارت های ظهور 🔸️اخبار لحظه به لحظه ایران و جهان ✍️حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/61044477553 ✅️ #کپی_حلال ❌️تبادل نداریم کانال دیگر ما: 😎 @Sar_be_gooni 🦋 @Ya_mahdya
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس باز شود 👆👌 ⁉️طعنه میزنند که این ها چه فایده دارد؟ نمی دانند این روضه های ما، ، می کند!!
⭕️در جریان حمله پلیس به منزل یک در ، پدر این کودک بضرب گلوله جان باخته و بچه شوک زده روی پیکر پدرش نشسته😭
غرب نو تولد دوباره ♨️"لینزی لوهان" خواننده و بازیگر هالیوود شد 📌"لوهان" ابتدا شروع به خواندن قرآن می کنه و به دین اسلام علاقه مند میشه و تصمیم می گیره بشه ♻️اون همه عکس های رو از صفحه اینستاگرامش پاک کرد و به عربی نوشت : "سلام علیکم" 🌐منبع: https://www.brecorder.com/2017/06/03/352119/lindsay-lohan-talks-about-holy-quran-and-fasting-in-ramadan/amp
داستان واقعی ✍پیر مردی که در حالت بیهوشی اش یک مسیحی را مسلمان کرد! پروفسور برلون برای عمل جراحی آیت الله آمده بود ایران،آقا ناراحتی گوارش داشتند ، عمل جراحی شان سه ساعت و اندی زمان برد، جراحی تمام شد و آقا در حالت بین بیهوشی و هوشیاری چیزی زیر لب زمزمه می کردند... پرفسوربرلون از همراهان خواست کلماتی را که آیت الله حین بیهوشی بزبان می آورد برایش ترجمه کنند ، می گفت تنها حالتی که شاکله ی اصلی انسان بدون نقش بازی کردن مشخص می شود همین حالت است.. دعای ابوحمزه ثمالی بود، آقا زیر لب می خواندند ، پروفسور معنی دعا را که فهمیده بود گفته بود شهادتین دینتان را به من یاد دهید، میخواهم مسلمان شوم، پروفسور برلون می گفت :بعد جراحی آیت الله یاد جراحی اسقف کلیسای کانتربری افتادم، از او ترانه های کوچه بازاری می شنیدم ، معلوم می شود دینتان دین حقی است که این روحانی(آیت الله میلانی) این چنین همه ی وجودش محو خدا شده است... 💥پروفسور برلون شد، وصیت کرد او را جایی دفن کنند که آیت الله دفن شده است، خواجه ربیع که رفتی سری هم به این دو دوست بزن ، آیت الله میلانی خودمان ، 📚مرکز خبر حوزه
داستانهای‌اخلاقی ✍مقیم لندن بود. تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که بر می گرداند 20 پنی اضافه تر می دهد! می گفت: «چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنی اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنی را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی.» گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: «آقا از شما ممنونم.» پرسیدم: «بابت چی؟» گفت: «می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنی را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!» 🔴تعریف می کرد: «تمام وجودم دگرگون شد. حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنی می فروختم!» 💠مضمون روایتی از علیه السلام هست که میفرمایند مردم رو با اعمال خودتون به دین دعوت کنین.