جان بر لب آمده‌ام ، تمنای دیدار شما دارد عزیز: السلام علیک یا ابا صالح المهدی

سلام سلام به شما تفاوت دارد ، سَرَم را بلند میکنم ، نگاهم را به شما میدوزم ، افق دیدم وسعت می‌یابد ، دنیا با همه پهناوریش مثل یک نقطه از نگاهم می گذرد ، دل وسعت می یابد ، آرامش میگیرد ....: السلام علیک یا ابا صالح المهدی

دل متوجه شما شود ، در تمام جاده ها موکب ظهور بر پا میشود ، تمام جاده ها مهیای ظهور خواهند شد ، همه جاده ها عاقبت به خیر میشوند ، زائر می شوند ، کربلایی میشوند : السلام علیک یا با صالح المهدی

سعی میکنم حتی شده با یک سلام ، خود را با نور شما همراه کنم و جزء محرومین نباشم : السلام علیک یا ابا صالح المهدی

واقعه های این‌روزها را مرور میکنم،چقدر غریبی موج می زند ، غریبی پیامبر صلی الله علیه ، غریبی امام حسن علیه السلام ، غریبی امام رضاعلیه السلام ، بعد به دلم می‌گویم: نکند تو هم قلب سلیمی نباشی و ایمانم را در موقع عمل محبوس کنی ، نکند ایمانم را نگه داری فقط برای موقع عافیت ، ... نکند امام زمان ماننداجداد خویش غریب بماند ، نکند ... نکند قلبم سلیم نماند ، ایمانم را امانت داری نکند ، به موقع ایمانم را به میدان نفرستد و من توسط خودم امام را غریب بگذارم ... پناه می برم از قلب غیر سلیم به خدای عزیز: السلام‌علیک یا ابا صالح المهدی

در حال ساختن خودم هستم ، تعمیر جانم ، تطهیر قلبم .... ذره ذره ... نور ظهور و فرج در منتظرِ در حال آبادی رخ مینماید و منتظرِ ویرانه به کار انتظار و فرج نمی اید : السلام علیک یا ابا صالح المهدی