زیره به کرمان میبری...!
یکی از کارهای مهم مرحوم شیخ عبدالکریم حامد رحمة الله علیه، لعن بر پهلوی بود؛ ایشان اگر جایی ماشین گیرشان نمیآمد، میفرمود:
اسلحهها (تسبیح ها) را بکشید و لعن بر پهلوی کنید تا وسیله ای پیدا شود.
📚بهترین شاگرد شیخ، ص ۶۷.
🎙همسر شهید با کرامت، سید علی اندرزگو رضواناللهتعالیعلیه نقل می کنند:
یکبار سید به او گفته بود:
"اگر اسیر اینها شدی، بگو: اللهُمّ الِعن عَلی هارونِ و المَامون وَ الپَهلوی المَلعُون، آزاد میشوی؛ باید این پهلوی را لعن کرد، این ذکر را روزی صد بار بگو".
حالا که در زندان اوین اسیر بود، دریافته بود سید تا کجاها پیش رفته و چقدر آینده را صاف و روشن دیده بود؛ صبح تا شب کارش گفتن اين ذکر بود و بعد از مدتی از زندان آزاد شد.
📚ستاره شمال(زندگینامه داستانی شهید سیدعلی اندرزگو)، ص ۱۶۶.
🎙پیر روشن ضمیر، مرحوم شیخ عبدالکریم حامد رحمةالله علیه:
یک زمانی سوره یاسین را خواندم و به آقا امام حسن مجتبی علیه السلام هدیه کردم.
شب که خوابیدم در خواب دیدم یک لیوان آبی در دست دارم و به طرف دریا می روم و در کنار دریا، امام حسن علیه السلام ایستاده اند. این لیوان آب را به ایشان هدیه دادم و ایشان این آب را به دریا ریختند و تشکر کردند.
تعبیر خواب این بود که ما در حقیقت زیره به کرمان می بریم و آن چه هدیه میفرستیم از کَرَم و لطف ایشان و مال خود آن هاست.
🎙حافظ علیه الرحمه:
سوز دل، اشک روان، آه سَحر، ناله شب
این همه، از نظر لُطف شما میبینم!
📚 التجاء، ج ۱، ص ۱۰۴ و ۱۰۵.
🌹نکته:
در حال حاضر آیتالله حسین گنجی و حجت الاسلام شیخ مرتضی امیری وحید، حجتالاسلام فرحزاد و ... از شاگردان بزرگوار شیخ عبدالکریم حامد رحمة الله علیه در سخنانشان خاطراتی از این بزرگمرد نقل می نمایند.
https://eitaa.com/Ayatollah_ganji
https://eitaa.com/ostadamirivahid
@ostadfarahzad
#نخوانیم_عمل_کنیم
#توسل
#لعن
#برائت
#کریم_اهلبیت
#امام_حسن_مجتبی
#سوره_یاسین
#هدیه
#عبدالکریم_حامد
#شهید_اندرزگو
#پیدا_شدن_وسیله
#صلوات_نامه
💐در سالگرد حمله به مسجد گوهرشاد توسط عُمّال پهلوی ملعون به ارواح تمام شهدا و... دوران حکومت پهلوی صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
این چهره ها را بشناسید...!
🎙بیانات رهبر انقلاب درباره شهید سیدعلی اندرزگو که در خطبه های نماز جمعه تهران در تاریخ ۵۹/۰۵/۱۰ ایراد شده است. متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
شهید سیّدعلى اندرزگو، چریک مبارز مسلمان، فرزند على بود، همنام على بود، همراه و همگام على هم بود.
من لازم مىدانم به امت مسلمان سفارش بکنم سعى کنید این چهرههاى عزیز و ناشناخته را بهتر بشناسید.
این مرد مسلمان مبارز در طول چهارده سال که مشغول مبارزه بود، چهارده سال زندگى مخفى با نهایت شدّت، دستگاه جهنّمى ساواکِ شاه بدبخت را آنچنان حیران و سرگشته کرده بود که کارش معجزآسا مىنمود.
براى خدا مبارزه کرد، براى خدا از پیوستن به گروههاى مدّعى سر باز زد، براى خدا خطر ساواک و خطر بعضى از گروههایى که مایل بودند او را به طرف خود جذب کنند و حاضر نمىشد به آنها جذب بشود، این خطرها را براى خدا تحمل کرد و براى خدا هم شهید شد.
📚کتابهای نوشته شده پیرامون شهید اندرزگو رضوان الله علیه:
«چریک تنها»، «به کی میگن قهرمان؟» انتشارات سوره مهر، «سفر بر مدار مهتاب»، «ستاره شمال» و ... فیلم سینمایی «تیرباران».
❗نکته:
تصاویر فوق، عکس شهید سید علی اندرزگو رضوان الله علیه و محتویات جیبهای لباس ایشان به هنگام شهادت است. انگشتری هم داشت که میگفت: «هر چه را به کسی بدهم، این را نمیدهم».
#شهید_اندرزگو
#رهبر_انقلاب
#چریک_مبارز
#صلوات_نامه
#ذکر_محبوب
💐در سالروز شهادت سردار سرفراز اسلام شهید سید علی اندرزگو رضوان الله تعالی علیه به روح مجاهد و با کرامت ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
لازم نیست بترسی...!
🎙همسر شهید با کرامت، سید علی اندرزگو رضواناللهتعالیعلیه نقل می کنند:
همیشه سید به او می گفت:
«هر شب که در خانه نیستم اگر آیت الکرسی را بخوانی، هیچ اتفاقی نمی افتد، هر کسی هم بخواهد شب بیاید، می رود و روز می آید؛ لازم نیست تو بترسی»!
📚ستاره شمال، ص ۱۵۶.
یکبار سید به او گفته بود:
"اگر اسیر اینها شدی، بگو: «اللهُمّ الِعن عَلی هارونِ و المَامون وَ الپَهلوی المَلعُون»، آزاد میشوی؛ باید این پهلوی را لعن کرد، این ذکر را روزی صد بار بگو".
حالا که در زندان اوین اسیر بود، دریافته بود سید تا کجاها پیش رفته و چقدر آینده را صاف و روشن دیده بود؛ صبح تا شب کارش گفتن اين ذکر بود و بعد از مدتی از زندان آزاد شد.
📚ستاره شمال، ص ۱۶۶.
زنگ خورد رفتم دم در، دیدم خانه تحت نظر است. ساعتی بعد آقا با همان لباس طلبگی به خانه آمدند. خیلی تعجب کردم.
گفتم: مگر خانه تحت نظر نبود؟
گفت: وقتی که می آمدم مأموران جلوی در خانه بودند. آیه وجعلنا «وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» (سوره یس آیه ۹) را خواندم.آنها مرا نمی دیدند و وارد خانه شدم.
غروب روز بعد وسایل خانه را جمع کردیم و رفتیم.
📚سه شهید(مصاحبه هایی در مورد شهیدان طیب، اندرزگو و رجایی)، ص ۷۶.
🎙آیت الله میرزا جواد تهرانی رضوان الله تعالی به ایشان سفارش کرده بودند برای حفظ از خطرات، هنگام خروج از خانه ۱۹ مرتبه آیه «بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» را بخواند.
📑مجله همشهری جوان.
❗فایل مصاحبه و خاطرات همسر شهید اندرزگو با مجله یاران شاهد در کانال کتابخانه صلوات نامه بارگذاری شده است.
#شهدا
#شهید_اندرزگو
#میرزا_جواد_تهرانی
#برکات_قرآن
#آیت_الکرسی
#لعن
#برائت
#ذکر_محبوب
#ستاره_شمال
#صلوات_نامه
💐در سالروز شهادت سردار سرفراز اسلام شهید سید علی اندرزگو رضوان الله تعالی علیه به روح مجاهد و با کرامت ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@ketab_salavatnameh
@salavatnameh
صلوات نامه
لازم نیست بترسی...! 🎙همسر شهید با کرامت، سید علی اندرزگو رضواناللهتعالیعلیه نقل می کنند: همیشه س
آقا! چطور تشکر کنم؟
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
🎙همسر سردار رشید اسلام حجتالاسلام سید علی اندرزگو رضوان الله علیه:
از من می پرسند در کجا بیشتر به شما سخت گذشت میگویم «الزابل ... الزابل ... الزابل» صاحبخانه دستش را به طرف من گرفت و گفت: «این ده تا قرص را بخور» من تب هم داشتم وحشتی در جانم افتاد که نگو! جواب دادم، من نمی توانم بخورم و شروع کردم به گریه کردن از بچه هایم میترسیم که از بین خواهند رفت بچه هایی که سید هم هستند.
مرد هم در جواب همسرش میگفت: «من باید اینها را بکشم و در همین خانه دفن کنم».
در میان این کشمکشها من به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدم گفتم:
خانم! فقط این قدر میدانم که اگر من گناهکارم، این دو تا بچه گناهی ندارند اینها را نجات بده.
یک ماه در آن خانه بودم، صاحبخانه حتی به شهید اندرزگو خبر رسانده بود که من زن و بچه تو را از بین میبرم و در خانه ام دفن میکنم، او می ترسید که من دستگیر شوم و او را به ساواک لو بدهم. از ترس خودش میخواست ما را از بین ببرد. البته این موضوع را بعداً از شهید اندرزگو شنیدم.
ایشان میگفت:
«من وقتی این خبر را شنیدم سر گذاشتم به بیابان و نماز آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خواندم و به ایشان متوسل شدم و گفتم اگر زن و بچه ام را سالم برسانید؛ میروم مشهد و پناهنده حضرت رضا علیه السلام می شوم و همان جا می مانم پیش حضرت و مبارزه ام را یک طوری ادامه می دهم.»
... مردی دنبال ما آمد، انگار پرواز میکردم او قدمهای بلندی برمی داشت و من هم دنبالش کشیده میشدم؛ با آن ساک بچه و بچه ای که در شکم داشتم. آن شب مهتاب هم بود و من میتوانستم جلوی پایم را ببینم و پاهای مردی که ناشناس بود و من تا امروز نفهمیدم او که بود واقعاً نمیدانم چقدر راه رفتیم که مرد جلوی در خانهای ایستاد من هم ایستادم. در زد من هم به انتظاری که برایم هم شیرین بود و هم تلخ ایستاده بودم تا این که در باز شد، وقتی رفتم تو ایشان وسط راهرو ایستاده بود. راهروی کوتاهی بود که دو طرفش اتاقهای کوچکی داشت. ایشان جلو آمد و دست انداخت گردن پسرم مهدی و او را بوسید. یک ماه بود که همدیگر را ندیده بودیم اولین جمله ای که گفت این بود:
من نمیدانستم، آقا امام زمان سلام الله علیه این طور به من محبت میکنند، نمی دانستم این طور دوباره زندگی را به من برمیگردانند.
خانم! بِدان که محبت آقا بوده. حواست باشد که شما و زنده ماندنتان محبت آقا بوده.
این جمله ها را میگفت و مثل باران گریه میکرد، بسیار به اهل بیت علاقه داشت.
ایشان پشت سر هم میگفت:
«آقا! تشکر میکنم، آقا! محبت کردید».
و هی گریه میکرد و اشک میریخت.
🗞مجله یاران شاهد، شماره ٢۴، مصاحبه با همسر شهید.
🌹مطالب مرتبط با شهید سید علی اندرزگو رضوان الله علیه:
👈👈👈لازم نیست بترسی (دستورات و اذکاری از شهید اندرزگو).
👈👈👈این چهرهها را بشناسید (سخن مقام معظم رهبری پیرامون شهید اندرزگو).
👈👈👈خاطرات همسر شهید سید علی اندرزگو (متن مصاحبه با مجله یاران شاهد).
#امام_زمان
#ولیعصر ارواحنافداه
#شهید_اندرزگو
#توسل
#امنیت
#صلوات_نامه
💐به نیابت از ارواح دلسوختگان و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه بخصوص شهید سید علی اندرزگو در سالروز شهادتشان به پیشگاه حضرتشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
@ketab_salavatnameh