زره ام دادم، جانش را داد!
امیرالمومنین سلام الله علیه:
لَمّا أتَیتُ رَسولَ اللّهِ خاطِبا ابنَتَهُ فاطِمَةَ، قالَ: وما عِندَک تَنقُدُنی؟
قُلتُ لَهُ: لَیسَ عِندی إلّا بَعیری وفَرَسی ودِرعی.
قالَ: أمّا فَرَسُک فَلا بُدَّ لَک مِنهُ؛ تُقاتِلُ عَلَیهِ، وأمّا بَعیرُک فَحامِلُ أهلِک، وأمّا دِرعُک فَقَد زَوَّجَک اللّهُ بِها.
قالَ عَلِی(ع): فَخَرَجتُ مِن عِندِهِ وَالدِّرعُ عَلی عاتِقِی الأَیسَرِ، فَذَهَبتُ إلی سوقِ اللَّیلِ فَبِعتُها بِأَربَعِمِئَةِ دِرهَمٍ سودٍ هَجَرِیةٍ»: چون نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم برای خواستگاری دخترش فاطمه رفتم، فرمود: «چه داری که به من بدَهی؟».
گفتم: جز شتر و اسب و زرهم، چیزی ندارم.
فرمود:
«اسبت را که لازم داری. شترت هم که برای سوار کردن همسرت است. می مانَد زِره ات که خداوند، فاطمه را [در مقابل آن] به ازدواج تو در آوَرْد».
من، زره خود را بر شانه چپم انداختم و ایشان را ترک کردم و به بازار شب رفتم. پس آن را به چهارصد درهم سیاه هَجَری فروختم.
📚دلائل الامامة، ص ۸۷.
🔸ما یک سپر برای جهازش فروختیم
چیزی نبود تا که بمیرد به پای من
🔹هر شب دلم به گفتن یک فاطمه خوش است
از من مگیر دلخوشی ام را خدای من
🎙شاعر:
علی اکبر لطیفیان
#فاطمه_زهرا
#توسل
#فاطمیه
#صوات_نامه
💐به نیابت از دلسوختگان و عزاداران صدیقه طاهره سلام الله علیها به پیشگاه حضرتشان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh