eitaa logo
صالحین دامغان
346 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
592 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 وقتی فردا و پس فردا آمد و صمد نیامد، طعنه و کنایه ها هم شروع شد: «طفلک قدم! مثلاً پسر آورده!» ـ عجب شوهر بی خیالی. ـ بیچاره قدم، حالا با سه تا بچه چطور برگردد سر خانه و زندگی اش. ـ آخر به این هم می گویند شوهر! این حرف ها را شینا هم می شنید و بیشتر به من محبت می کرد. شاید به همین خاطر بود که گفت: «اگر آقا صمد خودش آمد که چه بهتر؛ وگرنه خودم برای نوه ام هفتم می گیرم و مهمانی می دهم.» از بس به در نگاه کرده و انتظار کشیده بودم، کم طاقت شده بودم. تا کسی حرفی می زد، زود می رنجیدم و می زدم زیر گریه. هفتم هم گذشت و صمد نیامد. روز نهم بود. مادرم گفت: «من دیگر صبر نمی کنم. می روم و مهمان ها را دعوت می کنم. اگر شوهرت آمد، خوش آمد!» صبح روز دهم، شینا بلند شد و با خواهرها و زن داداش هایم مشغول پخت و پز و تدارک ناهار شد. نزدیک ظهر بود. یکی از بچه ها از توی کوچه فریاد زد: «آقا صمد آمد.» داشتم بچه را شیر می دادم. ‌‌
🌹🌹
🌸 گذاشتمش زمین و چادری بستم کمرم و چیزی انداختم روی سرم و از پلّه های بلند به سختی پایین آمدم. حیاط شلوغ بود. خواهرم جلو آمد و گفت: «دختر چرا این طوری آمدی بیرون. مثلاً تو زائویی.» بعد هم چادرش را درآورد و سرم کرد. خوب نمی توانستم راه بروم. آرام آرام خودم را رساندم توی کوچه. مردی داشت از سر کوچه می آمد. لباس سپاه پوشیده بود و کوله ای سر دوشش بود؛ ریشو و خاک آلوده؛ اما صمد نبود. با این حال، تا وسط کوچه رفتم. از دوستان صمد بود. با خجالت سلام و علیکی کردم و احوال صمد را پرسیدم. گفت: «خوب است. فکر نکنم به این زودی ها بیاید. عملیات داریم. من هم آمده ام سری به ننه ام بزنم. پیغام داده اند حالش خیلی بد است. فردا برمی گردم.» انگار آب سردی سرم ریختند، تنم شروع کرد به لرزیدن. دست ها و پاهایم بی حس شد. به دیوار تکیه دادم و آن قدر ایستادم تا مرد از کوچه عبور کرد و رفت. شینا و خواهرهایم توی کوچه آمده بودند تا از صمد مژدگانی بگیرند. مرا که با آن حال و روز دیدند، زیر بغلم را گرفتند و بردند توی اتاق. توی رختخواب دراز کشیدم. تمام تنم می لرزید. شینا آب قند برایم درست کرد و لحاف را رویم کشید. سرم را زیر لحاف کشیدم. بغض راه گلویم را بسته بود. خودم را به خواب زدم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مومو؛ حقه‌ای که نبش قبر شد 🔸 از کجا پیدا شد؟ آیا مومو وجود خارجی دارد؟
♡•• بہ همہ آنہایے ڪہ قولـِ ماندنـ دادند بگو: فقط خُـداستـ ڪہ ماندگار استــ ... با توکل به اسم اعظمش ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
💠 آیه ۳ سوره ابراهیم 🍃الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا عَلَى الْأَخِرَةِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً أُوْلَئِکَ فِى ضَلَلِ بَعِیدٍ🍃 🔹ترجمه ✨(کفّار) کسانى هستند که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى ‏دهند و (مردم را) از راه خدا باز مى‏ دارند و مى‏ خواهند آنرا منحرف کنند، آنها در گمراهى عمیقى هستند.✨ ♻️بستن راه خدا به یک یا دو موردِ خاصّ منحصر نیست، بلکه تبلیغات ناروا، گناه علنى، ترویج ابزار فساد و غفلت ‏آور، القاى شبهه، ایجاد اختلاف، نشریّات و فیلم‏ هاى گمراه کننده، بد معرّفى کردن دین حقّ، معرفّى نااهلان به عنوان الگوى دین و ده‏ ها نمونه‏ دیگر از مصادیق بستن راه خداست.  ♻️کامیابى از دنیا جایز است، امّا ترجیح دنیا بر آخرت خطرناک است. زیرا دنیاگرایى مانع عبادت، انفاق، جهاد، کسب حلال، صداقت و انجام تکالیف شرعى مى‏ شود.  📝پیام ها ۱- دنیاگرایى، زمینه‏ کفر، مبارزه با دین و ضلالت است. «یستحبّون الحیوة الدنیا... و یصدّون... فى ضلال بعید»  ۲- سرچشمه‏ گمراهى‏ ها عملکرد خود انسان است. «یستحبّون، یصّدون، یبغون»   ۳- انسان اختیار دارد و مى‏ تواند راهى را بر راه دیگر ترجیح دهد و انتخاب کند. «یستحبّون»   ۴- کفّار سه مرحله را طى مى ‏کنند:  🎈اوّل خودشان با دنیاگرایى منحرف مى‏ شوند. «یستحبّون»  🎈آنگاه با اعمال شان دیگران را از راه باز مى ‏دارند. «یصدون»  🎈سپس با تمام توان مسیر حق ‏طلبان را منحرف مى‏ کنند. «یبغونها»  ۵- روحیّه‏ کفر، عامل انحراف طلبى است. «ویل للکافرین... یبغونها»   ۶- گمراهى، درجات و مراحلى دارد و هر چه عمیق‏ تر شود رجوع به حق مشکل‏ تر مى‏ شود. «ضلال بعید»  🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡•• صبـــــح یعنی تپشِ قلبِ زمان درهوسِ دیدنِ تُو کہ بیایی و زمیــــن گلــــشنِ اســـرار شود... ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
آری، تو آفتابی و من برکه ای غریب تبخیر می شوم که وجودم برای توست 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
⬅️ آثار منتشر شده: 🌸 تفکر ◀️ قیمت: 15000 تومان 🌸 تعلق ◀️ قیمت: 20000 تومان 🌸 آیینه تمام نما ◀️ قیمت: 30000 تومان 🌸 مربی و تربیت ◀️ قیمت: 30000 تومان 🌸 حکومت جهانی خدا ◀️ قیمت: 17000 تومان 🌸 تربیت دینی کودک ◀️ قیمت: 30000 تومان 🌸 تحجرگرایی ◀️ قیمت: 20000 تومان 🌸 نماز ◀️ قیمت: 20000 تومان 🌸 با علی در صحرا ◀️ قیمت 25000 تومان 🌸 تمثیلات اخلاقی-تربیتی جلد اول ◀️ قیمت 20000 تومان 🌸 تمثیلات اخلاقی-تربیتی جلد دوم ◀️ قیمت 20000 تومان 🌸 تمثیلات اعتقادی-علمی جلد اول ◀️ قیمت 25000 تومان ✅ قیمت دوره ی کامل آثار 📚: ۲۷۲۰۰۰ تومان (با تخفیف 15 درصد به مدت محدود: ۲۳۱۰۰۰ تومان) سفارش خرید 👈 @hekmat1398 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ⭕️ عزیزی که مشاهده می‌کنید، رئیس جمهوری بود که در اوج بحران و جنگ، به جای کاخ‌نشینی و تماس تلفنی و ویدئو کنفرانس، وسط میدان و و پا به پای رزمندگان و مردم بود! ✖️ پزشکان به ایشان توصیه نکرده بودند جلسه در خط مقدم برای سلامتی شماضرردارد! *سید علی خامنه ای کلید پیروزی را در خدمت به مردم میدانست.و در دوران ریاست جمهوریشان از خبرها و وعده های شیرینی که کام مردم را تلخ میکرد به شدت متنفر بود. 🍃جانم فدای ولی امر مسلمین
📱تحویل دو عدد تبلت به دانش آموزان نیازمند به همت مرکز نیکوکاری و بسیج سازندگی شهرستان دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔻 🕊🌷۲۸مهرماه ، گرامی باد . 🕊🌷 💠 بهنام در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به‌دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار. 📌شهریور ۵۹ بود که شایعه حمله عراقی‌ها به خرمشهر قوت گرفته بود؛ خیلی‌ها داشتند شهر را ترک می‌کردند. باور نمی‌کرد که خرمشهر دست عراقی‌ها بیفتد، اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند؛ بمباران هم که می‌شد بهنام ۱۳ ساله بود که می‌دوید و به مجروحین می‌رسید. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمر به معروف؛ خادم الحسین(ع) بسیجی شهید ؛ محمد محمدی.روز گذشته به فیض شهادت نائل آمد. شهید محمدی در منطقه تهرانپارس در دفاع از ناموس، به ضرب قمه اراذل و اوباش مجروح و شهید شدند. از ایشان دو فرزند ۸ و ۱۱ ساله به یادگار مانده است. 📲 ارسالی خانم خراسانی از پایگاه عطیه 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
🕗 می‌ایستم دلتنگِ تو در باورم سمت حرم یکباره می‌چرخد همه دور و برم سمت حرم مثل کبوتر بچّه‌ای محض طوافِ گنبدت یکریز پرپر می‌زند بال و پرم سمت حرم 🍃صلوات خاصه امام رضا علیه السلام🍃 ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک✨ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 واکنش رهبر انقلاب به سازش جدید کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی 🔹ملتهای مسلمان ذلت سازش با رژیم صهیونیستی را به هیچ‌وجه تحمل نخواهند کرد. امریکاییها اگر خیال میکنند که مسأله‌ی منطقه را به این شکل حل خواهند کرد، اشتباه میکنند. هر رژیمی که پشت میز مذاکره با رژیم غاصب صهیونیست بنشیند، موقعیتش در میان ملتش متزلزل خواهد شد. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
هدایت شده از صالحین دامغان
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 می دانستم شینا هنوز بالای سرم نشسته و دارد ریزریز برایم اشک می ریزد. نمی خواستم گریه کنم. آن روز مهمانی پسرم بود. نباید مهمانی اش را به هم می زدم. سر ظهر مهمان ها یکی یکی از راه رسیدند. زن ها توی اتاق مهمان خانه نشستند و مردها هم رفتند توی یکی دیگر از اتاق ها. بعد از ناهار خواهرم آمد و بچه را از بغلم گرفت و برد برایش اسم بگذارند. اسمش را حاج ابراهیم آقا، پدربزرگ صمد، گذاشت مهدی. خودش هم اذان و اقامه را در گوش مهدی گفت. بعدازظهر مردها خداحافظی کردند و رفتند. مرداد ماه بود و فصل کشت و کار. اما زن ها تا عصر ماندند. زن برادرها و خواهرها رفتند توی حیاط و ظرف ها را شستند و میوه ها را توی دیس های بزرگ چیدند. مهدی کنارم خوابیده بود. سر تعریف زن ها باز شده بود، من هنوز چشمم به در بود و امیدوار بودم در باز شود و لحظة آخر مهمانی پسرم، صمد از راه برسد. مهدی شده بود یک بچة تپل مپل چهل روزه. تازه یاد گرفته بود بخندد. خدیجه و معصومه ساعت ها کنارش می نشستند. با او بازی می کردند و برای خندیدن و دست و پا زدنش شادی می کردند. اما همه ما نگران صمد بودیم. برای هر کسی که حدس می زدیم ممکن است با او در ارتباط باشد، پیغام فرستاده بودیم تا شاید از سلامتی اش باخبر شویم. می گفتند صمد درگیر عملیات است. همین.
🌹🌹
🌸 شینا وقتی حال و روز مرا می دید، غصه می خورد. می گفت: «این همه شیر غم و غصه به این بچه نده. طفل معصوم را مریض می کنی ها.» دست خودم نبود. دلم آشوب بود. هر لحظه فکر می کردم الان است خبر بدی بیاورند. آن روز هم نشسته بودم توی اتاق و داشتم به مهدی شیر می دادم و فکرهای ناجور می کردم که یک دفعه در باز شد و صمد آمد توی اتاق، تا چند لحظه بهت زده نگاهش کردم. فکر می کردم شاید دارم خواب می بینم. اما خودش بود. بچه ها با شادی دویدند و خودشان را انداختند توی بغلش. صمد سر و صورت خدیجه و معصومه را بوسید و بغلشان کرد. همان طور که بچه ها را می بوسید، به من نگاه می کرد و تندتند احوالم را می پرسید. نمی دانستم باید چه کار کنم و چه رفتاری در آن لحظه با او داشته باشم. توی این مدت، بارها با خودم فکر کرده بودم اگر آمد این حرف را به او می زنم و این کار را می کنم. اما در آن لحظه آن قدر خوشحال بودم که نمی دانستم بهترین رفتار کدام است. کمی بعد به خودم آمدم و با سردی جوابش را دادم. زد زیر خنده و گفت: «باز قهری!» خودم هم خنده ام گرفته بود. همیشه همین طور بود. مرا غافلگیر می کرد. گفتم: «نه، چرا باید قهر باشم، پسرت به دنیا آمده.
🔰برگزاری مراسم شهادت امام رضا (ع) شامل: 🍃 مداحی 🍃زیارت عاشورا 🍃 روضه امام رضا (ع) و امام حسن( ع) 🍃پذیرایی (نان شیرین ، بسته شکلات ، چای و میوه) 🌷 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔸رهبرانقلاب آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌‌های فرودگاه بغداد هستند؛ این‌ها همان‌ها هستند، تفاوتی نمی‌کنند؛ لباس عوض می‌کنند. این‌ها نمی‌توانند کسانی باشند که انسان به این‌ها اطمینان پیدا کند. حلقه سردار شهید مشهد 🥀 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹 دیدار با خانواده مرحوم محمدابراهیم فولادیان پدر و عرض تسلیت توسط اعضای پایگاه عطیه 🔰 بیان نکات بصیرتی و شهدایی توسط مسئول پایگاه عطیه 🗓 سه شنبه ۹۹/۷/۲۹ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan