eitaa logo
صالحین دامغان
311 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
3هزار ویدیو
631 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌹 سلام به همگی ✋ شبتون بخیر طاعات و عبادات قبول😊 🌿 من علی هستم، فرزند اسماعیل، در تاریخ ۱۳۵۹/۱۱/۰۱ در کلاته رودبار، به دنیا آمدم. پدرم انسانی شریف و زحمتکش بود و در راه آهن کار می کرد و از این طریق چرخه ی زندگی را به حرکت در می آورد و امرار معاش می کرد.😊 🌿 پس از گذراندن دوره ی کودکی، در هفت سالگی وارد دبستان شدم و تا پایان پنجم ابتدایی به تحصیل ادامه دادم ولی بعد از آن درس و مدرسه را رها کرده و به کار و کارگری مشغول شدم.😊 🌿مدت یک سال در معدن سنگ کار می کردم و بعد از آن کارگری می کردم تا بتوانم درآمد مختصری داشته باشم و کمک حال خانواده باشم.😉 🌿وقتی زمان رفتن به خدمت مقدس سربازی اش فرا رسید، در لباس مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران، مشغول به خدمت شدم و در تاریخ ۱۳۷۹/۰۸/۳۰ در شهرستان شاهرود، در میدان تیر ، بر اثر ترکیدن لوله ی  آرپی جی و اصابت ترکش به سر و صورت به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدم. اما به دلیل شدت جراحات، به فیض عظیم شهادت رسیدم 😍 آدرسم گلزار شهدای کلاته رودبار خوشحال میشم به دیدنم بیایین😊✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام به همه دوستان ✋ شب بخیر طاعات قبول 😊 🍃 مهمون نمیخوایین؟؟😊 من عباسعلیم، فرزند ابراهیم، در تاریخ ۱۳۳۵/۰۷/۲۷ در روستای طاق، به دنیا آمدم😊 🍃 پدرم انسانی شریف و زحمتکش بود و به شغل کشاورزی مشغول بود و از این طریق با زحمت چرخه ی زندگی ما را به حرکت در می آورد. دوران کودکی را در زادگاهم پشت سر گذاشتم و در همانجا وارد دبستان شده و تحصیلات ابتدایی را به پایان رساندم و پس از اتمام این دوره راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شده و تا مرحله ی اخذ دیپلم پیش رفتم.😊 🍃 بعد به تهران رفتم و در آنجا به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمدم و در نیروی هوایی مشغول به خدمت شدم. ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم و حاصل این زندگی مشترک سه فرزند می باشد 😊 🍃 در نیروی هوایی به عنوان محافظ فرمانده نیروهای هوایی انتخاب شدم و در تمام مأموریتها و موقعیتها در کنار فرمانده حضور داشتم و به کشور خدمت می کردم.🙂 🍃 در تاریخ ۱۳۷۳/۱۰/۱۵  در اصفهان، در حالیکه در کنار فرمانده نیروی هوایی به عنوان محافظ حضور داشتم بر اثر سقوط هواپیما، آسمانی شدم😇😊😍 اگر دوست داشتین به دیدنم بیایین، به گلزار شهدای روستای طاق سری بزنید 😊 از دیدار شما خوشحال میشم ✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلان به همگی ✋ عصر بخیر 🍃 من عربعلی جشن، فرزند باباقلی هستم، در تاریخ ۱۳۴۳/۰۱/۰۱ در روستای بادله از توابع دامغان به دنیا آمدم . پدرم انسانی شریف و زحمتکش بود و به کار دامداری اشتغال داشت و از این راه به سختی امرار معاش می کرد.🙂 🍃 روزهای شیرین کودکی را در روستا گذراندم و بعد از طی دوره ی تحصیلی ابتدایی برای ادامه تحصیل به شهرستان نکاء رفتم و مدرک سیکل خود را در آنجا گرفتم.🙃 🍃بعد از آن به علت مسایل اقتصادی موفق به ادامه تحصیل نشدم بخاطر همین ترک تحصیل کردم و بعد از آن به کار و کارگری پرداختم تا بتوانم باری از روی دوش خانواده بردارم و کمکی برای پدرم باشم.😊 🍃 ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم و زندگی جدیدی را آغاز کردم. زندگی به همین صورت می گذشت که موقع رفتن به خدمت مقدس سربازی فرا رسید. دوره ی سربازی من با جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان ایران همزمان شده بود.😊 🍃به همین علت از طرف لشکر ۲۳ هوابرد به جبهه اعزام شدم و در کربلای غرب کشور در لباس مقدس سربازی دوران خدمت را گذراندم و به همراه دیگر رزمندگان کشور عزیزمان ،در طول هشت سال دفاع مقدس، به همه ی جهانیان نشان دادیم که با دست خالی اما با اعتقادی راسخ حتی در مقابل پیشرفته ترین سلاحهای دنیا، می شود ایستادگی کرد و پیروز شد.😊 🍃 سرانجام در تاریخ ۱۳۶۴/۰۶/۲۶  در منطقه عملیاتی غرب و در لباس مقدس سربازی، در حالی که نوزده ماه از خدمتم می گذشت، از جام شیرین شهادت نوشیدم و به لقاءالله پیوستم. 😍 اگر خواستین به دیدار من بیایین، آدرسم گلزار شهدای روستای بادله😊✋ 🌷 @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام به همگی ✋ شبتون بخیر 🍃 اسمم اسماعیل ، فرزند علی جمعه هستم 😊 در تاریخ ۱۳۴۵/۰۱/۱۵ در دیباج (روستای قلعه )، به دنیا آمدم. پدرم کارگر ذوب آهن بود و از این راه گذران زندگی می کرد. دوران کودکی را در محیط مذهبی خانه و صفای پاک روستا سپری کردم و در همانجا به مدرسه رفتم.😊 🍃اما این موضوع بیش از مقطع ابتدایی طول نکشید و بعد از این دوره بود که به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور به ترک تحصیل شدم.😔 🍃بعد از این برای این که در تامین مخارج زندگی، کمک خانواده ام باشم، به حرفه ی آهنگری روی آوردم. با همان سن کم پا به پای پدر و برادرم الیاس کار می کردم، تا دیگر اعضای خانواده راحت زندگی کنند.😊 🍃وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان آغاز شد، دوران نوجوانی ام را تجربه می کردم. این مزدوران از خدا بی خبر، بدون این که کوچکترین اصول حقوق بشر را رعایت کنند، همچون جانوران وحشی به مردم بی دفاع کشورمان حمله ور می شدند.😡 🍃این جنایات و شرایط خاصی که در جامعه ی آن روز پدیدآمده بود موجب شد رادمردان ایران اسلامی از گوشه و کنار به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل بشتابند.🤨 🍃 من هم از جمله کسانی بودم که از همان اوایل جنگ تحمیلی به همراه برادر بزرگتر خودم به عضویت بسیج سپاه دامغان در آمدم و راهی جبهه شدم.☺️ 🍃 از این راه چندین مرتبه به مناطق جنگی اعزام شدم و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ یعنی فقط به فاصله ی ۱۹ روز از شهادت برادر بزرگم ، الیاس، در همان منطقه عملاتی کربلای۵ (شلمچه) مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفتم و همچون برادرم به دیدار یار نائل شدم.😍😇 چنانچه خواستید به دیدارم بیایید، آدرسم، گلزار شهدای قلعه چهارده (دیباج کنونی) 😍✋ 🌷      ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام به همگی ✋ شبتون بخیر 🍃من الیاسم، فرزند علی جمعه، برادر اسماعیل که دیشب مهمان شما بود😊 در تاریخ ۱۳۳۷/۰۵/۱۵، در دیباج(روستای قلعه) از متولد شدم. همانطور که آقا اسماعیل گفت، پدر ما کارگر ذوب آهن بود و ما زندگی سختی داشتیم بخاطر همین درس را پس از پایان ابتدایی رها کرده و برای کمک به خانواده به کارگری روی آوردم😊 🍃چندین و چند سال را سخت کار کردم و زحمت کشیدم ،تا اینکه به خدمت سربازی رفتم. بعد از اتمام این دوره به استخدام شرکت زغال سنگ البرز شرقی درآمدم. در همین دوران بود که ازدواج کردم و از این وصلت مبارک یک پسر و دو دختر حاصل زندگی مشترکمان شد😍 🍃وقتی رژیم خود کامه عراق، جنگ تحمیلی را علیه کشورمان به راه انداخت و طی وحشیگریهای مزدوران و سرسپردگان این رژیم اوضاع بسیار سخت و نامناسبی بر جامعه آن روز حکمفرما شده بود، بنابراین غیور مردان ایران اسلامی تصمیم گرفتند این متجاوزان از خدا بی خبر را از این آب و خاک اهورایی بیرون کنند.🤨 🍃 من هم به همین منظور به عضویت سپاه دامغان درآمدم و از این طریق چندین مرحله در جبهه حضور یافتم و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ در منطقه عملیاتی کربلای ۴ (شلمچه) در اثر اصابت ترکش به شهادت رسیدم. 😇😍 🍃 گلزار شهدای دیباج آرامگاه من است اگر به دیدارم بیایید خوشحال می شوم😊✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan  
🕊 🌹 سلام به همگی✋ شبتون بخیر حلول ماه شوال و فرا رسیدن عید سعید فطر را به شما تبریک میگم😍❤️ 🍃 تو شب نشینی امشب من مهمان شما هستم اسمم قدرت الله جلالی، فرزند جان علی هستم در تاریخ ۱۳۳۶/۰۶/۱۸  در دیباج (روستای قلعه) به دنیا آمدم. 😇 🍃 خانواده ام اهل کشاورزی و مذهبی بودند و این خود موجب آن شد که ریشه های دین و مذهب مداری از همان بدو کودکی در من شکل بگیرد.😊 تحصیلاتم را تا اخذ مدرک ششم ابتدایی ادامه دادم و بعد از آن مجبور به ترک تحصیل شدم. بعد از آن به همراه پدر و دیگر اعضای خانواده به کار در مزرعه و کشاورزی مشغول شدم.😍😊 🍃زمانی که بیانیه های حضرت امام خمینی(ره) پخش می شد، به دست من هم رسید. بعد از این بود که به طور جدی فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کردم. علاوه بر شرکت و سازماندهی تظاهرات مردمی منطقه، در تکثیر و پخش اعلامیه ها نیز همکاری داشتم .✌️ 🍃حدود یک ماه به پیروزی انقلاب مانده‌‌ بود با همت چندتن از دوستانم، مردم را تحریک کردیم تا علیه رژیم تظاهرات راه بیندازند. در روز یازدهم دی‌‌ماه تلاش‌ها به ثمر نشست. تظاهرات روستای چهارده «ورزن» بسیار باشکوه پیش می‌رفت تا اینکه درگیری رنگ خون به خود گرفت. و در تاریخ ۱۳۵۷/۱۰/۱۱ بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدم و جزء شهدای انقلاب شدم😍 آدرسم گلزار شهدای دیباج 😊 اگر دوست داشتین، به دیدنم بیایین از دیدار شما خوشحال میشم😊 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام خدمت دوستان ✋ شبتون بخیر 🍃 من مهمان امشب شما هستم. اسمم محمدرضا است، فرزند محمدتقی، در تاریخ ۱۳۲۳/۰۵/۰۶ در روستای قلعه دامغان به دنیا آمدم. پدرم انسانی زحمتکش و پر تلاش بود و به کارهای کشاورزی و مزرعه داری می پرداخت و از این راه امرار معاش می کرد و نیازهای خانواده را تامین می ساخت. 🍃 پس از گذراندن دوران کودکی مثل دیگر هم سالان خود، در هفت سالگی وارد دبستان شدم و تا کلاس ششم ابتدایی به تحصیلم ادامه دادم.😊 🍃اما در آن روزگار به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی که اکثر خانواده ها از آن رنج می بردند، قادر به ادامه تحصیل نبودم و ترک تحصیل کردم و مانند پدرم به کار کشاورزی مشغول شدم.😊 🍃پس از اینکه خدمت سربازی امدبه پایان رسید، ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم و حاصل این زندگی هفت فرزند می باشد.😍 🍃وقتی در سال ۱۳۵۹ ارتش مزدور عراق به کشورمان حمله کرد و بسیاری از هموطنانمان آواره شدند و عزیزانشان را از دست دادند، من همچون دیگر مردان ایرانی که خودشان پدر بودند، برای اینکه آسایش را برای فرزندان خود و دیگر فرزندان ایرانی به ارمغان بیاورند، به عضویت بسیج سپاه پاسداران دامغان درآمده و راهی جبهه شدم تا در سنگرهای حق و حقیقت در برابر دشمنان دون صفت و سیاه دل از ملت شریف ایران دفاع و پاسداری کنم.😊 🍃 سر انجام در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۴ در منطقه عملیاتی بیت المقدس ۳ در ماووت عراق به آرزوی خودم یعنی رسیدم 😍 اگر روزی خواستید به دیدنم بیایین به گلزار شهدای دیباج سر بزنید 😊✋ 🌷 ✨🌙 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام دوستان ✋ شبتون بخیر 🍃 اسمم علی اصغر جلالیانی، فرزند محمدرضا هستم. در تاریخ ۱۳۳۶/۰۱/۰۱ در روستای تویه رودبار، به دنیا آمدم. پدرم کشاورز و دامدار بود و زندگی را به سختی می گذراند و از لحاظ معیشتی و اقتصادی در وضعیت نامساعدی قرار داشتیم. 🙂 🍃به دلیل همین مشکلات و سختی ها و فقدان امکانات مناسب، نتوانستم درس بخوانم و در همان روستا به کار و کارگری پرداختم تا بتوانم از لحاظ اقتصادی باری از روی دوش پدر بردارم.🙂 🍃 در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم و حاصل این وصلت یک پسر به نام مجتبی می باشد. در همین سالها بود که کشورمان روزهای سخت و پر التهاب جنگ را می گذراند، و ما بسیاری از هموطنان بی دفاع خودمان را در مناطق جنگی از دست داده بودیم.😔 🍃در این اوضاع بود که ملت ایران بسیج شدند و به یاری مردم جنگ زده شتافتند و خاک ایران را از چنگال بیگانگان درآوردند. من نیز تو این شرایط نتوانستم نسبت به مسائل جنگ بی تفاوت باشم بخاطر همین به عضویت بسیج سپاه پاسداران دامغان درآمدم و داوطلبانه به جبهه رفتم و به عنوان یک بسیجی مقابل دشمن اشغالگر جنگیدم🙂 🍃سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۰۱/۰۹ در حالی که درختان پر از شکوفه های بهاری بودند و پرندگان آوای خوشی سر داده بودند، در پاسگاه زید از جام شیرین شهادت نوشیدم 😍😊 گلزار شهدای دیباج(قلعه) محل خانه ابدی من است اگر دوست داشتین به دیدنم بیایین به آنجا سری بزنید ✋😊 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام به همگی ✋ شبتون بخیر 🍁 من سید غلامحسین جنانی هستم، فرزند سید حبیب الله، در تاریخ ۱۳۴۵/۰۲/۲۴ در تهران به دنیا آمدم . پس از پشت سر گذاشتن دوره ی کودکی وارد دبستان شدم. پس از پایان دوره ی ابتدایی و راهنمایی وارد مقطع دبیرستان شدم و تا سال دوم دبیرستان به تحصیل ادامه دادم.🙂 🍁وقتی زمان رفتن به خدمت مقدس سربازی ام فرا رسید، کشورمان آخرین سال جنگ را پشت سر می گذاشت، جنگی ناعادلانه و نابرابر که ارتش مزدور عراق علیه کشورمان به راه انداخته بود و هشت سال به طول انجامید.😔 🍁سالهایی پر التهاب و تشویش برای ملتی رنج کشیده که مدت زیادی نبود طعم آرامش و پیروزی را چشیده بودند. آنها هر روز شاهد پرپر شدن گلهایی از گلستان کشورمان بودند که دلاورانه و جان بر کف برای حمایت از هموطنان خویش در جبهه حاضر شده بودند و می خواستند حق ملت مظلوم و بی دفاع کشورمان را از بیگانگان ظالم بگیرند.😔 🍁 در این شرایط از سوی ژاندارمری به جبهه اعزام شدم و به تکلیف شرعی خودم در قبال هموطنان و وطن همیشه آزادم جامه ی عمل بپوشانم.🙂 🍁 در لشکر ۸۴ خرم آباد در منطقه غرب مشغول به خدمت شدم و در تاریخ ۱۳۶۷/۰۴/۳۱  بر اثر اصابت گلوله به پا به شهادت رسیدم و ملکوتی شدم 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام دوستان ✋ شب بخیر ♡ مهمون شب نشینی امشب شما هستم . اسمم حسین جندالله، فرزند علی و در تاریخ ۱۳۴۵/۰۲/۰۹ در روستای دولت آباد دامغان متولد شدم. فرزند ارشد خانواده ام و بعد از خودم سه برادر و یک خواهر دارم.🙂 ♡ پدرم کارمند بازنشسته وزارت راه بود و از این طریق نیاز های خانواده ی ما را تامین می کرد. تحصیلات ابتدایی خودم را در دولت آباد و تحصیلات راهنمایی را در روستای قدرت آباد گذراندم و بعد از گرفتن سیکل، در بخشداری امیرآباد ادامه تحصیل دادم.🙂 ♡وقتی سال سوم دبیرستان بودم، کشورمان دوران جنگ تحمیلی را پشت سر می گذاشت. در این شرایط بسیاری از جوانان محصل و مردان و زنان ایرانی کار و زندگی خود را رها کردند و احساس کردند باید از کیان اسلام و قرآن پاسداری و آرمانهای انقلاب را حفظ کنند.🙂 ♡ من هم درس و مدرسه را رها کردم و به عضویت سپاه دامغان درآمدم و به جبهه رفتم . دو بار از طریق بسیج راهی جبهه شدم و درسهای زیادی از صحنه های جبهه و جهاد گرفتم.🙂 ♡ در منطقه سردشت، در اثر درگیری با ضد انقلابیون، در تاریخ ۱۳۶۲/۰۶/۲۶ به شهادت رسیدم. 😇😍 🚩آدرسم، گلزار شهدای روستای دولت آباد 🙂 اگر دوست داشتین به دیدنم بیایین، اونجا منتظر شما هستم😊✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام دوستان شبتون بخیر ✋ 💥 من علی جندالهی هستم، فرزند محمد حسین، در تاریخ ۱۳۴۶/۰۶/۱۰ در امیریه، از توابع دامغان متولد شدم. پدرم از راه کشاورزی امرار معاش می کرد. دوران پرشور کودکی را در محیط با صفای روستا گذراندم و در هفت سالگی مانند تمام بچه ها وارد دبستان شدم و تا کلاس پنجم ابتدایی به تحصیل ادامه دادم.😊 💥اما ترک تحصیل کردم و تا زمان رفتن به خدمت مقدس سربازی در کنار پدرم به کارهای کشاورزی پرداختم. در سال ۱۳۵۹ یعنی زمانی که سیزده سال داشتم، ارتش بعثی عراق در اقدامی ناجوانمردانه، کشورمان را هدف بمباران قرارداد و بسیاری از هموطنانمان به خاک و خون کشیده شدند.😔 💥این دشمنان کوردل، مقاصد شومی در سر داشتند، اما جوانان و مردان غیور ایرانی اجازه ندادند این اهداف به نتیجه برسد.🤨 💥آنها دلاورانه و جان برکف برای پس گرفتن قسمتهایی از خاک وطن که توسط دشمن غصب شده بود به پا خواستند و نشان دادند که تا آخرین قطره ی خون برای خاک مقدس ایران خواهند جنگید وآرامش را برای ملت مظلوم و ستم دیده کشور اسلامی خویش به ارمغان خواهند آورد.🤨 💥 من هم در لباس مقدس نظام، از سوی سپاه دامغان به جبهه اعزام شدم تا در کنار دیگر رزمندگان سپاه حق در این حماسه ی خونین سهمی داشته باشم.🙂 💥خدمت سربازی را در منطقه غرب کشور سپری کردم و سر انجام در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۱۸ در عملیات بیت المقدس ۲ در ماووت عراق، بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر، از جام گوارای شهادت نوشیدم و به شهدا ملحق شدم😍😇 آدرسم گلزار شهدای امیریه 😊 امیدوارم به دیدنم بیایین و منو خوشحال کنید 😍✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan
🕊 🌹 سلام به همگی ✋ شبتون بخیر 🍃 من محمد حسین جهانیان هستم، فرزند غلامحسن. در تاریخ ۱۳۴۲/۰۴/۰۲ در امیریه دامغان متولد شدم.😊 🍃 فضای خانواده ام معنوی بود و همگی بسیار پایبند به ارزش های دینی و مذهبی بودیم. ولی شرایط مالی و معیشتی خانواده چندان مناسب نبود و ما را در موقعیتی سخت و دشوار قرار داده بود.😔 🍃 در همان شرایط سخت، تا مقطع دوم راهنمایی تحصیل کردم ولی پس از آن بود که تصمیم به ترک تحصیل گرفتم. بسیار پرشور و انقلابی بودم و با شروع جنگ تحمیلی به نیت حمایت از رهبر و انقلاب، از طریق جنگ های نامنظم ، رهسپار جبهه شدم😊 🍃و بار دیگر از طریق بسیج سپاه ،به جبهه اعزام شدم و در تاریخ ۱۳۶۱/۰۲/۲۰ در منطقه خرمشهر، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدم😍😇  🚩 گلزار شهدا امیریه خانه ی ابدی من است. اگر دوست داشتید، به دیدنم بیایین😊✋ 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan