#توقیع_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
اولين شهيد کربلا از بني هاشم (فرمايشات امام زمان خطاب به علي اکبر)
«السلام عليک يا أول قتيل، من نسل خير سليل، من سلالة ابراهيم الخليل صلي الله عليک و علي أبيک اذ قال فيک:
قتل الله قوما قتلوک، يا بني ما أجرأهم علي الرحمن و علي انتهاک حرمة الرسول، علي الدنيا بعدک العفا کأني بک بين يديه [مائلا] ماثلا و للکافرين قائلا:
أنا علي بن الحسين بن علي
نحن و بيت الله أولي بالنبي
أطعنکم بالرمح حتي ينثني
أضربکم بالسيف أحمي عن أبي
ضرب غلام هاشمي عربي
و الله لا يحکم فينا ابن الدعي
حتي قضيت نحبک و لقيت ربک
سلام بر تو اي اولين کشته از نسل بهترين فرزندان سلاله ي ابراهيم خليل، درود خداوند بر تو و بر پدرت باد، آن گاه که درباره ي تو گفت:اي پسرم، خداوند بکشد قومي که تو را کشت، به خاطر آنچه ايشان را بر خداوند بخشنده جري کرد و به هتک حرمت رسول واداشت. بر دنيا پس از تو نابودي باد. بدان سان که تو بودي و در پيش روي حسين عليه السلام جنگيدي و به دشمنان گفتي:
من علي فرزند حسين بن علي هستم، و ما و خاندان خدا به پيامبر نزديکتريم.
شما را با نيزه مي زنم تا اين که خم شود و بر شما شمشير را فرو مي آورم از پدرم حمايت مي کنم.
ضربتي به سان زدن جوان هاشمي عرب سيرت فرود مي آورم، بخدا سوگند فرزند پدر ناشناخته، نمي تواند درباره ي ما فرمان براند. تا اين که مرگت فرا رسيد و پروردگارت را ديدار کردي.
منبع:
بحار الانوار/ ج98/ ص269
شهيد شيرخوار
السلام علي «عبد الله بن الحسين» الطفل الرضيع، المرمي الصريع المتشحط دما المصعد دمه في السماء، المذبوح بالسهم في حجر أبيه
لعن الله راميه «حرملة بن کاهل الأسدي» و ذويه.
سلام بر «عبد الله بن الحسين»، کودک شير خوار تير خورده ي به زمين افتاده ي به خون غلتيده، که خونش به آسمان بالا رفت و در آغوش پدرش به وسيله ي تير ذبح شد. خداوند تيرانداز و پژمرده کننده اش «حرملة بن کاهل اسدي» را لعنت کند.
منبع:
بحار الانوار/ ج98/ ص270
منادي ولايت در کربلا
السلام علي «عبد الله بن أمير المؤمنين» مبلي البلاء و المنادي بالولاء في عرصة کربلاء، المضروب مقبلا و مدبرا. لعن الله قاتله «هاني بن ثبيت الحضرمي».
سلام بر «عبد الله فرزند امير مومنان»، گرفتار بلا و آزمايش و منادي ولايت و دوستي برادر و خاندانش در پهنه ي کربلا، که از همه طرف توسط دشمنان احاطه شد. خداوند قاتل او «هاني بن ثبيت حضرمي» را لعنت کند.
منبع:
بحار الانوار/ ج98/ ص270
علمدار کربلا
السلام علي «العباس بن أمير المؤمنين» المواسي أخاه بنفسه الاخذ لغده من أمسه، الفادي له، الواقي الساعي اليه بمائه، المقطوعة يداه، لعن الله [قاتله يزيد بن الرقاد الحيتي] قاتليه «يزيدبن وقاد» و «حکيم بن الطفيل الطائي».
سلام بر «عباس فرزند امير مومنان» که با جانش برادرش را همياري و کمک کرد، و از امروزش براي فردايش با خود پيمان ياري امامش را بست. آن فدا کننده ي خود براي امامش و نگاهبان او، که با مشک آبش به سوي او شتافت و دو دستش بريده شد. خداوند قاتلانش «يزيد بن وقاد» و «حکيم بن طفيل طائي» را لعنت کند.
منبع:
بحار الانوار/ ج98/ ص270
پيشتاز در ستيز
السلام علي «جعفر بن أمير المؤمنين» الصابر [بنفسه] نفسه محتسبا، و التائي عن الأوطال مغتربا، المتستسلم للقتال المستقدم للنزال، المکثور بالرجال، لعن الله قاتله «هاني بن ثبيت الحضرمي».
سلام بر «جعفر فرزند امير مومنان» که خويشتندار نفسش و حسابگر کردارش بود، و تنها از سرزمين خويش ترک وطن کرد و تسليم جنگ شد و پيشتاز در ستيز بود و به خاطر زيادي دشمنان و مردمان حمله ور بر او، شکست خورد. خداوند قاتلش «هاني بن ثبيت حضرمي» را لعنت کند.
منبع:
بحار الانوار/ ج98/ ص270
قاسم بن الحسن
السلام علي «القاسم بن الحسن بن علي» المضروب هامته، المسلوب لامته حين نادي الحسين عمه فجلي عليه عمه کالصقر، و هو يفحص برجله [برجليه] التراب و الحسين يقول:
بعدا لقوم قتلوک، و من خصمهم يوم القيمة جدک و أبوک
ثم قال:
عز و الله علي عمک أن تدعوه فلا يجيبک أو [ان يجيبک و أنت قتيل جديل فلا ينفعک هذا و الله يوم کثر واتره، و قل ناصره].
جعلني الله معکما يوم جمعکما، و بوأني مبوأکما، و لعن الله قاتلک «عمرو [عمر] بن سعد بن [عروة بن] نفيل الأزدي» و أصلاه جحيما، و اعدله عذابا أليما.
سلام بر «قاسم فرزند حسن بن علي» باد، آن که جثه اش ضربت خورد و ابزار جنگش به تاراج رفت. هنگامي که عمويش حسين عليه السلام را فراخواند، عمويش به سان عقاب تيز پرواز به سوي او شتافت و مردم را از کنار او دور کرد و خود را بدو رسانيد، در حالي که قاسم پايش را (از شدت زخمها) به زمين مي کشيد و حسين عليه السلام فرمود:
گروهي که تو را کشتند، در روز قيامت نيايت و پدرت با ايشان دشمني مي کنند، خداوند از رحمت خويش دورشان کناد.
سپس فرمود:
به خدا سوگند بر عمويت گران است تو او را بخواني، ولي او تو را جواب
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
أکثروا الدعاء بتعجيل الفَرج فإنَّ ذلک فرجُکُم
ای شیعه ما
براى تعجيل فَرَج زياد دعا كنيد، زيرا همين دعا كردن، فَرَج و گشايش شماست.
منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) / ج 2 / 471 / احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدي صاحب الزمان صلوات الله عليه و على آبائه الطاهرين ..... ص : 461الوافي / ج 2 / 425 / بيان ..... ص : 419بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 52 / 92 / باب 20 علة الغيبة و كيفية انتفاع الناس به في غيبته صلوات الله عليه ..... ص : 90
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
«انا المهدي، و انا صاحب الزمان، و انا القائم الذي املأ الارض عدلا، کما ملئت جورا، و ان الأرض لا تخلو من حجة، و لا يبقي الناس في فترة، فهذه امانة لا تحدث بها الا اخوانک من اهل الحق».
ای شیعه ما
«من مهدي هستم، من صاحب الزمان هستم، من آن قائم هستم که روي زمين را پر از عدالت مي کنم، چنانکه با بي عدالتي پر شده باشد. هرگز روي زمين خالي از حجت نمي ماند و مردم در فترت نمي مانند. اين امانت است پيش تو، جز به برادرانت از اهل حق مگو».
ينابيع الموده/ ص464
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
مَنْ کانَتْ لَهُ إلَي اللّهِ حاجَةٌ فَلْ يغْتَسِلْ لَيلَةَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّيلِ وَ يأْتِ مُصَلاّهُ.
ای شیعه ما
هر که خواستهاي و حاجتي از پيشگاه خداوند متعال دارد بعد از نيمه شب جمعه غسل کند و جهت مناجات و راز و نياز با خداوند، در جايگاه نمازش قرار گيرد.
مستدرک الوسائل/ ج2/ ص517/ ج2606