این تصویر مربوط به «اسکارلت جوهانسون» است که در برنامهای تلویزیونی دماغش را با یک دستمال پاک میکند و بعد آن دستمال در یک حراجی به مزایده گذاشته شده و به مبلغ پنجهزار و سیصد دلار فروخته میشود. یعنی با دلار هجده هزار تومانی امروز می شود نود و پنج میلیون تومان پول بابت دستمالی که به ترشحات بینی خانم بازیگر آغشته است.
سلبریتیها در نظام سرمایهداری یکی از ارکان مهم و استراتژیکِ فرهنگ بحساب میآیند.
آنها قرار است جایگزین #ایدئولوژی شوند و فرآیند مسخِ تودهها را عملیاتی کنند.
پر واضح است در کشوری که اخیرا به پلیس برای برخورد با ادرار سرپایی مردم در اماکن عمومی دستورالعملهای جدی داده شده ، دستمال دماغی یک زن هم صرفا بخاطر اینکه تصویرش روی پردهها پخش شده، میتواند نود و پنج میلیون به فروش برسد. اما برای ما چطور؟ ما هم آیا قصد داریم به همین سمت برویم؟ آیا در عصر ارتباطات، سهم ما از هنر و فرهنگ غرب فقط همین مبتذلترین جنبههای زیست اینچنینی است؟
اگر بخواهیم نقد درونی عریان تر هم بکنیم استفاده از ظرفیت سلبریتی ها، له یا علیه حاکمیت بازی در همان پازلی است که فرهنگ ینگه دنیا تعریف کرده است.
میخواهد سینه چاک کردن در دفاع از نظام باشد یا اغتشاش در زیرپل کالج. چه فرقی میکند؟
اتفاقات اخیر و حاشیههای پررنگ سلبریتیها فرصت خوبیست که ما بشینیم و جدیتر به این تناقض، فکر و آن را حل کنیم. آیا باید با اساس کنش هر چهرهای در عرصه غیرتخصصیش مانند سیاست و اجتماع مخالفت کرد؟ و یا باید سلبریتیهای طیف خود را ساخت؟
#تفکر_لیبرالی_پوچی_محض
#سواد_رسانه_ای