eitaa logo
دانلود
صالحین salehinir
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 89 باب 7 ما علمه صلوات الله عليه من أربعمائة باب مما يصلح للمسلم في دينه و دنياه‏ **[ترجمه]خصال: محمد بن مسلم از امام صادق علیه السّلام، از پدر بزرگوارش، از جدّش نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در یک مجلس، چهارصد درس از مواردی که کار دین و دنیای یک مسلمان را اصلاح می کند، به یارانش آموخت. فرمود: 1- ل، [الخصال‏] أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِنِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 108 297- هر کس دردی را که به او رسیده سه روز از مردم پنهان دارد و به خدا شکوه کند، بر خدا لازم است که او را از آن درد شفا بخشد. مَنْ كَتَمَ وَجَعاً أَصَابَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنَ النَّاسِ وَ شَكَا إِلَى اللَّهِ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعَافِيَهُ مِنْهُ
صالحین salehinir
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 89 باب 7 ما علمه صلوات الله عليه من أربعمائة باب مما يصلح للمسلم في دينه و دنياه‏ **[ترجمه]خصال: محمد بن مسلم از امام صادق علیه السّلام، از پدر بزرگوارش، از جدّش نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در یک مجلس، چهارصد درس از مواردی که کار دین و دنیای یک مسلمان را اصلاح می کند، به یارانش آموخت. فرمود: 1- ل، [الخصال‏] أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِنِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 108 298- دورترین حال بنده از خدا هنگامی است که همّتش شکم و شهوت جنسی اش باشد. أَبْعَدُ مَا كَانَ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا كَانَ هَمُّهُ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ
صالحین salehinir
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 89 باب 7 ما علمه صلوات الله عليه من أربعمائة باب مما يصلح للمسلم في دينه و دنياه‏ **[ترجمه]خصال: محمد بن مسلم از امام صادق علیه السّلام، از پدر بزرگوارش، از جدّش نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در یک مجلس، چهارصد درس از مواردی که کار دین و دنیای یک مسلمان را اصلاح می کند، به یارانش آموخت. فرمود: 1- ل، [الخصال‏] أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِنِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 108 299- مرد نباید به سفری برود که در آن به دین و نمازش بیمناک است. لَا يَخْرُجُ الرَّجُلُ فِي سَفَرٍ يَخَافُ فِيهِ عَلَى دِينِهِ وَ صَلَاتِهِ
صالحین salehinir
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است
فصل 7 آنچه او صلوات الله علیه (امام علی) چهارصد فصل آموخت در دین و زندگی دنیوی برای مسلمان خوب است بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 89 باب 7 ما علمه صلوات الله عليه من أربعمائة باب مما يصلح للمسلم في دينه و دنياه‏ **[ترجمه]خصال: محمد بن مسلم از امام صادق علیه السّلام، از پدر بزرگوارش، از جدّش نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در یک مجلس، چهارصد درس از مواردی که کار دین و دنیای یک مسلمان را اصلاح می کند، به یارانش آموخت. فرمود: 1- ل، [الخصال‏] أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِنِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 108 300- به چهار چیز شنوایی داده شده: پیامبر، بهشت، ص: 108 دوزخ و حورالعین. أُعْطِيَ السَّمْعَ «9» أَرْبَعَةٌ النَّبِيُّ ص وَ الْجَنَّةُ __________________________________________________ (9) أي يصغى و يجيب في أربعة. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ج‏10، ص: 109 وَ النَّارُ وَ حُورُ الْعِينُ
زاد المعاد / ترجمه موسوی: ج ۱، ص۳۱۳ حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام: روز جمعه و عيد فطر و عيد قربان هنگامى كه مهيّاى رفتن به نماز جمعه و عيد فطر و عيد قربان مى‌شوى اين دعا بخوان: اى خدا! هركه در اين روز تهيه ديده و ساز و برگ عيد فراهم كرده و مهيا و مستعد آن است كه به ديدن مخلوقى رود، به اميد عطا و بخشش و فضل و احسان آنها، من هم اى سيد من! مهيا شده و ساز و برگ ديده و آماده و مستعد گرديده‌ام به اميد بخشش و جايزه و فضل و كرم و عطاهاى تو. و در اين صبحگاه من عيدى است از اعياد امت پيغمبرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و چيزى از عمل صالح در اين روز به پيشگاه نياورده‌ام كه وثوق به خلوص و شايستگى آن براى تقديم به حضرتت داشته باشم و به هيچ مخلوقى روى حاجت و اميد نياورده‌ام و ليكن به درگاه تو با ذلت و خضوع و اقرار و اعتراف به گناهان و بدكارى‌ام به نفس خود روى آورده‌ام، پس اى خداى بزرگ،اى خداى بزرگ،اى خداى بزرگ! از گناهان بزرگ من درگذر كه گناه بزرگ را نمى‌بخشد جز ذات بزرگوار تو كه جز تو خدايى نيست، اى مهربان‌ترين مهربانان عالم! اللّهمّ‌ من تهيّأ في هذا اليوم أو تعبّأ أو أعدّ و استعدّ لوفادة إلى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطاياه فإنّ‌ إليك يا سيّدي تهيئتي و تعبئتي و إعدادي و استعدادي رجاء رفدك و جوائزك و نوافلك و فواضلك و فضائلك و عطاياك. و قد غدوت إلى عيد من أعياد أمّة نبيّك محمّد صلوات اللّه عليه و على آله و لم أفد إليك اليوم بعمل صالح أثق به قدّمته و لا توجّهت بمخلوق أمّلته و لكن أتيتك خاضعا مقرّا بذنوبي و إساءتي إلى نفسي فيا عظيم يا عظيم يا عظيم اغفر لي العظيم من ذنوبي فإنّه لا يغفر الذّنوب العظام إلا أنت يا لا إله إلا أنت يا أرحم الرّاحمين .
الإرشاد/ ترجمه رسولی محلاتی: ج ۲، ص۱۶۸ و بسيارى از شيعه معتقد بامامت زيد بن على بودند، و سبب اعتقاد اين بود كه زيد با شمشير خروج كرد و مردم را به مرد پسنديدۀ از آل محمد (صلّى الله عليه و آله) دعوت مي فرمود، مردم گمان كردند مقصودش آن جناب است، در صورتى كه چنين مقصود نداشت چون شايستگى برادرش حضرت باقر (عليه السّلام) را براى امامت پيش از خود مي دانست و وصيت آن حضرت را هنگام وفاتش بحضرت صادق آگاه بود.
الخصال / ترجمه کمره ای: ج ۲، ص۱۷۵ امام يكم فرمود پيغمبر(صلّى الله عليه و آله) ضمن سفارشات خود بمن گفت. اى على هشت كسند كه اگر اهانت شوند همانا بايد خويش را سرزنش كنند نه ديگرى را. ۱- آن كه ناخوانده بر سر خوان مهمانى رود، ۲- مهمانى كه بميزبان خود فرمانى تحميل كند، ۳- كسى كه از دشمنان خود خوبى خواهد، ۴- كسى كه از مردمان پست بخشش خواهد، ۵- آن كه ناخوانده در راز ميان دو كس مداخله نمايد، ۶- آن كه بپادشاه اهانت كند، ۷- آن كه در مقامى نشيند كه شايسته آن نيست، ۸- آن كه با كسى حديث كند كه به وى گوش ندهد.
زاهد كيست؟ وظيفه اش چيست؟: ج ۱، ص۲۲۳ ۲۶۲ -عمر بن ابان گويد: از امام صادق عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ در باره كسانى كه وارد دوزخ مى‌شوند و سپس از آن خارج و داخل بهشت مى‌شوند، سؤال كردم‌؟ فرمود: اگر مايل باشى طبق آنچه كه پدرم (حضرت باقر العلوم عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ ) فرمود، برايت بيان كنم، فرمود: گروهى از مردم بعد از آنكه مدّتى را در آتش سوزان دوزخ سپرى كرده و سياه گشتند، از آتش خارج گشته و راهى چشمه‌اى كنار درب بهشت مى‌شوند، كه به آن چشمه حيات گويند، و از آب آن بر ايشان پاشيده و گوشت و خون و موهاى آنها مى‌رويد.
إرشاد القلوب / ترجمه رضایی: ج ۱، ص۱۵۹ براء بن عازب گفت در آن ميان كه با رسول خدا بودم ناگاه حضرت جنازه‌اى را ديد كه دفن مي كنند حضرت با سرعت بسوى آن جنازه رفتند تا اينكه در مقابل آن جنازه ايستاد، بعد گريه كرد بطورى كه جامه‌اش تر شد بعد متوجه ما شد و فرمود: اى برادرانم: « لِمِثْلِ‌ هٰذٰا فَلْيَعْمَلِ‌ اَلْعٰامِلُونَ‌ » براى چنين جايى عمل كنند نيكوكاران ازين مكان بترسيد و برايش كردار نيك انجام دهيد.
بحارالأنوار (جلد ۴۸) / ترجمه خسروی: ج ۱، ص۴۹ بصائر:على بن ابى حمزه گفت: يكى از ارادتمندان موسى بن جعفر خدمت امام رسيده عرض كرد: مشتاقم امروز ناهار خدمت شما باشم امام از جاى حركت نموده با او رفت وارد خانه شد و روى تختى نشست زير تخت يك جفت كبوتر بودند. كبوتر نر‌ بماده اظهار علاقه كرد در اين موقع صاحب خانه رفت غذا بياورد وقتى برگشت ديد امام عليه السّلام لبخند ميزند عرضكرد آقا هميشه خندان باشيد چه چيزى باعث خنده شما شده. فرمود اين كبوتر بماده‌ى خود اظهار علاقه مى‌كرد باو مي گفت: همسرم، بخدا روى زمين كسى را از تو بيشتر دوست ندارم مگر همين شخصى كه روى تخت نشسته. عرض كرد:آقا مگر شما زبان پرنده‌ها را هم مي دانيد فرمود: آرى بما زبان پرنده‌ها و از هر نوع نيروئى داده‌اند. «عُلِّمْنٰا مَنْطِقَ‌ اَلطَّيْرِ وَ أُوتِينٰا مِنْ‌ كُلِّ‌ شَيْ‌ءٍ»
مصباح الشریعة / ترجمه گیلانی: ج ۱، ص۲۳۸ حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه خود را به زور به كارى بدارد كه نه از روى رغبت باشد و محض از براى خدا نباشد،هر چند آن عمل صحيح و درست باشد و به يقين از جانب شارع متلقّى باشد،چون نه از روى اخلاص و رغبت است،خطا است و به آن عمل،اجرى و ثوابى نخواهد داشت،بلكه آثم خواهد بود و هر كه به طوع و رغبت عملى كند،هر چند آن عمل در واقع خطا باشد و از جانب شارع متلقّى نباشد كه چون از روى خواهش و مقارن خلوص است،به ثواب آن مى‌رسد. مثل نماز شب، كه اجماع است به صحّت و فضيلت وى، اگر او را كسى نه از براى خدا بجا آرد و به طوع و رغبت و خلوص، اتيان به او نكند، آن عمل باطل و ضايع است و نزد حضرت بارى تعالى، آثم و گناهكار است. و ثانى، مثل آنكه كسى حديثى ديد كه: هر كه فلان عمل كند، فلان ثواب دارد و آن كس آن عمل را از براى محض امتثال شارع بجا آورد، البتّه به ثواب او مى‌رسد. و خداوند عالم از وفور شفقت و فرط‍‌ كرم و رحمت،آن ثواب را به او مى‌دهد، هر چند آن حديث صحيح نباشد. غرض عمده در عبادت،خواه واجبى و خواه سنّتى،رغبت و خلوص است. فرمود: هر كه عملش نه محض براى خدا باشد و به «علائم ساختگی»، مخلوط‍‌ و ممزوج باشد، حاصل نمى‌شود در عاقبت از براى او، مگر خوارى و خفّت و در وقت عمل، مگر تعب و زحمت. حاصل آنكه حاصل عمر مرائى در دنيا زحمت است و تعب، و در آخرت خوارى و خفّت، فرمود: مرائى، ظاهر او ريا است و باطن او نفاق، چرا كه عملش هر چند صورت عبادت دارد، امّا چون از روى تكلّف است و از روى اخلاص نيست، ريا است. و چون از صميم قلب نيست و به مقتضاى گفتۀ خود عمل نمى‌كند، نفاق است، و اين دو صفت خبيث كه نفاق باشد و ريا، دو بالند از براى مرائى، و پرواز مى‌كند مرائى به اين دو بال به سوى جهنّم، چنان كه مرغ به دو بالى كه دارد، به سوى آشيانۀ خود مى‌پرد. حاصل آنكه نيست تكلّف و بى‌رغبتى در عبادت،از اخلاق صلحا و شعار اتقيا،در هيچ باب، و هر كه از اهل صلاح و تقوى است،تصنّع در كارها نمى‌كند، چرا كه تصنّع و ساختگى،از امارات غدر و مكر است،و متّقى و صالح از غدر و مكر خالى است. (ص-۸۶) خداى تعالى به پيغمبر خود فرمود: بگو اى حبيب من به كفّار مكّه كه: من سؤال نمى‌كنم و نمى‌خواهم از شما از جهت رسالت، اجرى و مزدى و نيستم من از جملۀ متكلّفين كه حرفى از پيش خود بگويم، نه فرمودۀ الهى باشد و به سمت نفاق موسوم باشم. حضرت رسالت پناهى«عليه صلاة البارى»،فرمود: ما كه گروه پيمبرانيم و امناى خداونديم،از تكلّف و تصنّع برى هستيم. در احكام دين و آنچه از جانب خداى به ما رسيد، به خلق مى‌رسانيم بى‌تغيير و تبديل. پس،بترس از جناب احديّت و التجا به او بر و از حدود شرع انحراف جائز مدار،تا غنى سازد تو را از تكلّف و تصنّع و جا دهد در دل تو ايمان و محبّت خود را. فرمود: مشغول مكن خود را زياده از قدر حاجت و ضرورت به طعام و شرابى كه آخر آنها،تردّد كردن به آبريز است و دفع فضلات، و فريفته مشو و ضايع مكن اوقات خود را از براى تحصيل لباسى كه آخر او كهنه شدن است و ضايع شدن و فريفته مشو به خانه‌اى كه آخر او خراب شدن است، و فريفته مشو به مالى كه آخر او به ميراث رفتن است، و فريفته مشو به برادرانى كه آخر ايشان جدا شدن است از يك ديگر، و فريفته مشو به عزّتى كه آخر او ذلّت و خوارى است، و فريفته مشو به رعونت و خوش قدّى كه آخر او مخفى شدن است در زير زمين و زير خاك. حاصل آنكه عاقل بايد كه هر چه در عرضۀ تغيّر و زوال است، دل به او نبندد و فريفتۀ او نشود و وجهۀ همّت بر تحصيل او نگمارد و عمر عزيز خود را در راه او نبازد.
بحارالأنوار (جلد ۷۵) / ترجمه خسروی: ج ۲، ص۳۱۴ ۲-دره باهره:حضرت هادى(عليه السّلام)فرمود هر كه از خود راضى باشد زياد از او ناراحتند. بى‌نيازى بكمى آرزو و خشنودى بمقدار كافى است. فقر حرص نفس و زياد نااميد بودن است. هر كه اسير نفس باشد سوار بر مركب چموش است. نادان اسير زبان خويش است، مردم در دنيا باموال و در آخرت باعمال مفتخرند.