فتوکامنت | نسخه ای که تروریست ها برای زاهدان پیچیدند! #برخورد_قاطع #دادستان_کجایی

💢پاسخ به عبدالحمید پاسخ صریح حجه الاسلام مومنی به ادعاها و تحریکات عبدالحمید عبدالحمید دارد فتنه مذهبی برپا می کند #مماشات_بس_است #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢پاسخ به عبدالحمید پاسخ صریح حجه الاسلام مومنی به ادعاها و تحریکات عبدالحمید عبدالحمید دارد فتنه مذهبی برپا می کند #مماشات_بس_است #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢 وزارت ورزش، نقشه ایران را روی لباس تیم ملی تجزیه کرد. اغتشاشگران، آسوده بخوابید که نفوذی ها به درستی کار خود را انجام می دهند. دشمن در حال رو کردن تمام مهره های خود است. #پایان_مماشات #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢 ارسالی مخاطبین حاج احمد متوسلیان یه چیزی میدونست که می گفت به امثال این #شمخانی پست و مقام ندید. آقایون این پیام ملت رو به دست آقای رئیسی برسونید #پایان_مماشات #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢امید واقعی «ولی‌الله» یک «بسیجی» کارگرزاده بود که با پول قرضی خودش را به جبهه رساند و «شهید» شد. «ابراهیم» یک پدر «بسیجی» بود که ۵ روز قبل از تولد زینبش «شهید» شد. «سعدالله» یک «بسیجی» مخلص بی‌ادعای مستجاب‌الدعوه‌ بود که هنوز هم از مزارش می‌توان حاجت‌گرفت. «شکرالله» یک جانباز «بسیجی» بود که بعد از یک‌سال افتادن بر تخت بیمارستان از امام‌رضا شفا خواست تا دوباره برود جبهه! گرفت و رفت و «شهید» شد. «عبدالله» یک روحانی «بسیجی» و نماینده‌ی امام بود که می‌گفت: «خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنه کاریم.» «یدالله» یک فرمانده‌ی غیور «بسیجی» بود که آنقدر دیر به دیر مرخصی می‌آمد، که دخترش غریبی می‌کرد. «رضا»یک نوجوان دانش‌آموز «بسیجی» بود که در ۱۲ سالگی عاشق امام‌زمان شده‌بود و در همان سن به شهادت رسید. «مرحمت» یک روستایی «بسیجی» بود که وقتی به ه‌خاطر سن کم اجازه‌ی رزم نیافت، خودش را از روستا به ساختمان ریاست‌جمهوری در تهران رساند تا از رئیس‌جمهور اجازه‌ی میدان بگیرد؛ گرفت و رفت و «شهید» شد. «وحید» یک دانشجوی «بسیجی» بود که از ابتدا تا انتهای دعای‌کمیل در سجده اشک می‌ریخت. خط پربرکت «بسیجیان روح‌الله» در شاهراه‌انقلاب ادامه‌یافت تا نوبت به «بسیجیان‌ سیدعلی» رسید. «مجید» یک دانشمندهسته‌ای «بسیجی» بود که با پشتکار خیره‌کننده به‌تنهایی ایران را وارد باشگاه ۲۰ درصدی‌ها کرد. «آرمان» یک طلبه‌ی جوان «بسیجی» بود که زیر شکنجه‌های ۷۰ نفر داعشیِ وطنی حاضر نشد به «حضرت سیدعلی» جسارت‌کند. «محمدامین» یک مدافع‌حرم «بسیجی» بود که وصیت‌کرد، مخالفان «حضرت آقا» زیر تابوتش را نگیرند. «محمدعلی» یک پزشک پاکستانی «بسیجی» بود که از خدا خواست خونش با خون یاران خمینی مخلوط شود و شد. و «حاج‌قاسم» یک «بسیجی» تمام‌عیار بود که ذوب در «خمینی و خامنه‌ای» بود و به‌گفته‌ی آقا «مسیر تاریخ را عوض‌کرد.» «لشکر مخلص بسیج»، مهم‌ترین و اثربخش‌ترین و مظلوم‌ترین «امید واقعی» برای «آئین و امام و امت» است که هر روز شاداب‌تر و پویاتر و مستحکم‌تر از دیروز عرصه را برای ظهور «حضرت‌عشق» آماده‌تر می‌کند؛ «وَلَو کَرِهَ المُشرکون.» پ ن: شهید ولی‌الله محبی شهید ابراهیم امیرعباسی شهید سعدالله شهدفروش شهید شکرالله خانی شهید عبدالله میثمی شهید یدالله کلهر شهید رضا پناهی شهید مرحمت بالازاده شهید وحید شادیفر شهید دکتر مجید شهریاری شهید آرمان علی‌وردی شهید محمدامین کریمیان شهید محمدعلی نقوی شهید حاج‌قاسم سلیمانی 🖋حجت‌الاسلام‌عباس‌بابایی #پایان_مماشات #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢امید واقعی «ولی‌الله» یک «بسیجی» کارگرزاده بود که با پول قرضی خودش را به جبهه رساند و «شهید» شد. «ابراهیم» یک پدر «بسیجی» بود که ۵ روز قبل از تولد زینبش «شهید» شد. «سعدالله» یک «بسیجی» مخلص بی‌ادعای مستجاب‌الدعوه‌ بود که هنوز هم از مزارش می‌توان حاجت‌گرفت. «شکرالله» یک جانباز «بسیجی» بود که بعد از یک‌سال افتادن بر تخت بیمارستان از امام‌رضا شفا خواست تا دوباره برود جبهه! گرفت و رفت و «شهید» شد. «عبدالله» یک روحانی «بسیجی» و نماینده‌ی امام بود که می‌گفت: «خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنه کاریم.» «یدالله» یک فرمانده‌ی غیور «بسیجی» بود که آنقدر دیر به دیر مرخصی می‌آمد، که دخترش غریبی می‌کرد. «رضا»یک نوجوان دانش‌آموز «بسیجی» بود که در ۱۲ سالگی عاشق امام‌زمان شده‌بود و در همان سن به شهادت رسید. «مرحمت» یک روستایی «بسیجی» بود که وقتی به ه‌خاطر سن کم اجازه‌ی رزم نیافت، خودش را از روستا به ساختمان ریاست‌جمهوری در تهران رساند تا از رئیس‌جمهور اجازه‌ی میدان بگیرد؛ گرفت و رفت و «شهید» شد. «وحید» یک دانشجوی «بسیجی» بود که از ابتدا تا انتهای دعای‌کمیل در سجده اشک می‌ریخت. خط پربرکت «بسیجیان روح‌الله» در شاهراه‌انقلاب ادامه‌یافت تا نوبت به «بسیجیان‌ سیدعلی» رسید. «مجید» یک دانشمندهسته‌ای «بسیجی» بود که با پشتکار خیره‌کننده به‌تنهایی ایران را وارد باشگاه ۲۰ درصدی‌ها کرد. «آرمان» یک طلبه‌ی جوان «بسیجی» بود که زیر شکنجه‌های ۷۰ نفر داعشیِ وطنی حاضر نشد به «حضرت سیدعلی» جسارت‌کند. «محمدامین» یک مدافع‌حرم «بسیجی» بود که وصیت‌کرد، مخالفان «حضرت آقا» زیر تابوتش را نگیرند. «محمدعلی» یک پزشک پاکستانی «بسیجی» بود که از خدا خواست خونش با خون یاران خمینی مخلوط شود و شد. و «حاج‌قاسم» یک «بسیجی» تمام‌عیار بود که ذوب در «خمینی و خامنه‌ای» بود و به‌گفته‌ی آقا «مسیر تاریخ را عوض‌کرد.» «لشکر مخلص بسیج»، مهم‌ترین و اثربخش‌ترین و مظلوم‌ترین «امید واقعی» برای «آئین و امام و امت» است که هر روز شاداب‌تر و پویاتر و مستحکم‌تر از دیروز عرصه را برای ظهور «حضرت‌عشق» آماده‌تر می‌کند؛ «وَلَو کَرِهَ المُشرکون.» پ ن: شهید ولی‌الله محبی شهید ابراهیم امیرعباسی شهید سعدالله شهدفروش شهید شکرالله خانی شهید عبدالله میثمی شهید یدالله کلهر شهید رضا پناهی شهید مرحمت بالازاده شهید وحید شادیفر شهید دکتر مجید شهریاری شهید آرمان علی‌وردی شهید محمدامین کریمیان شهید محمدعلی نقوی شهید حاج‌قاسم سلیمانی 🖋حجت‌الاسلام‌عباس‌بابایی #پایان_مماشات #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

💢امید واقعی «ولی‌الله» یک «بسیجی» کارگرزاده بود که با پول قرضی خودش را به جبهه رساند و «شهید» شد. «ابراهیم» یک پدر «بسیجی» بود که ۵ روز قبل از تولد زینبش «شهید» شد. «سعدالله» یک «بسیجی» مخلص بی‌ادعای مستجاب‌الدعوه‌ بود که هنوز هم از مزارش می‌توان حاجت‌گرفت. «شکرالله» یک جانباز «بسیجی» بود که بعد از یک‌سال افتادن بر تخت بیمارستان از امام‌رضا شفا خواست تا دوباره برود جبهه! گرفت و رفت و «شهید» شد. «عبدالله» یک روحانی «بسیجی» و نماینده‌ی امام بود که می‌گفت: «خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنه کاریم.» «یدالله» یک فرمانده‌ی غیور «بسیجی» بود که آنقدر دیر به دیر مرخصی می‌آمد، که دخترش غریبی می‌کرد. «رضا»یک نوجوان دانش‌آموز «بسیجی» بود که در ۱۲ سالگی عاشق امام‌زمان شده‌بود و در همان سن به شهادت رسید. «مرحمت» یک روستایی «بسیجی» بود که وقتی به ه‌خاطر سن کم اجازه‌ی رزم نیافت، خودش را از روستا به ساختمان ریاست‌جمهوری در تهران رساند تا از رئیس‌جمهور اجازه‌ی میدان بگیرد؛ گرفت و رفت و «شهید» شد. «وحید» یک دانشجوی «بسیجی» بود که از ابتدا تا انتهای دعای‌کمیل در سجده اشک می‌ریخت. خط پربرکت «بسیجیان روح‌الله» در شاهراه‌انقلاب ادامه‌یافت تا نوبت به «بسیجیان‌ سیدعلی» رسید. «مجید» یک دانشمندهسته‌ای «بسیجی» بود که با پشتکار خیره‌کننده به‌تنهایی ایران را وارد باشگاه ۲۰ درصدی‌ها کرد. «آرمان» یک طلبه‌ی جوان «بسیجی» بود که زیر شکنجه‌های ۷۰ نفر داعشیِ وطنی حاضر نشد به «حضرت سیدعلی» جسارت‌کند. «محمدامین» یک مدافع‌حرم «بسیجی» بود که وصیت‌کرد، مخالفان «حضرت آقا» زیر تابوتش را نگیرند. «محمدعلی» یک پزشک پاکستانی «بسیجی» بود که از خدا خواست خونش با خون یاران خمینی مخلوط شود و شد. و «حاج‌قاسم» یک «بسیجی» تمام‌عیار بود که ذوب در «خمینی و خامنه‌ای» بود و به‌گفته‌ی آقا «مسیر تاریخ را عوض‌کرد.» «لشکر مخلص بسیج»، مهم‌ترین و اثربخش‌ترین و مظلوم‌ترین «امید واقعی» برای «آئین و امام و امت» است که هر روز شاداب‌تر و پویاتر و مستحکم‌تر از دیروز عرصه را برای ظهور «حضرت‌عشق» آماده‌تر می‌کند؛ «وَلَو کَرِهَ المُشرکون.» پ ن: شهید ولی‌الله محبی شهید ابراهیم امیرعباسی شهید سعدالله شهدفروش شهید شکرالله خانی شهید عبدالله میثمی شهید یدالله کلهر شهید رضا پناهی شهید مرحمت بالازاده شهید وحید شادیفر شهید دکتر مجید شهریاری شهید آرمان علی‌وردی شهید محمدامین کریمیان شهید محمدعلی نقوی شهید حاج‌قاسم سلیمانی 🖋حجت‌الاسلام‌عباس‌بابایی #پایان_مماشات #برخورد_قاطع 🇮🇷 خط۵۷ رسانه مردم انقلابی ایران ▪️ @khat57

🎥 هشدار جدی وزیر اطلاعات: هرکسی که در اغتشاشات و آشوب‌ها نقشی داشته، در هرکجای دنیا باشد مجازات خواهد شد. #پایان_مماشات #برخورد_قاطع #ایران_قوی @salehinnabiakram