eitaa logo
شبکه تربیتی صالحین
728 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
458 فایل
کانال را جهت تقویت شبکه تربیتی صالحین راه اندازی نموده ایم
مشاهده در ایتا
دانلود
✅پرورش راستگویی در گروه راستی یک امر طبیعی و فطری است و از نهاد انسان مایه میگیرد. در یک گروه تربیتی را نمیتوان نادیده گرفت یا آن را به زمان دیگری حواله داد. افرادی که در گروه به اعضاء علاقمند هستند و احساس مسولیت میکنند باید به مطالب زیر توجه نمایند: ۱. یکی از عوامل مهم پرورش انسان محیط خانواده است. در محیط خانواده است که فرد شکل میگیرد و از اخلاق پدر و مادر و سایر معاشرین تقلید مینماید.  راسل می نویسد: اگر بخواهید بچه ها دروغ گفتن را نیاموزند چاره ای نیست جز اینکه بزرگترها با نهایت دقت در برابر بچه‌ها راستی را پیشه کنند. ۲. فرد طبعا دروغگو نیست بلکه فطرت اولیه‌اش اقتضا دارد که راستگو باشد‌. دروغ گفتن او علت دارد اگر علل و عوامل شناخته و از آنها جلو گیری شود‌، طبعا راستگو خواهد شد‌. از این عوامل‌: ترس از مجازات و سرزنش و ...  ۳. اگر می‌دانید فردی از گروه کار خلافی را مرتکب شده و باید او را راهنمایی کنید مانند یک پلیس خشن و گستاخ او را بازجوئی و سؤال پیچ نکنید تا به جرم خویش اعتراف کند‌. ممکن است برای حفظ آبروی خویش حقیقت را کتمان نماید و دروغهایی بر زبان جاری سازد‌. ۴. هیچگاه اعضا را به چیزی تهدید نکنید که قصد انجام آن را ندارید‌، این هم به اعتبار شما لطمه میزند وهم باب دروغگویی را باز می‌کند . حالا چرا این را مجزا مطرح کردیم در حالی که مشخص است دروغگویی ما باب دروغگویی دیگران را هم باز می‌کند‌؟  دلیلش این است که تهدید دروغین یکی از روشهای غلط متداول است و در مجموعه‌های مختلف بکارگیری آن دیده شده است و این احتیاج به توجه ویژه دارد‌.  و البته فراموش نشود که این قضیه اغلب به ضعف در مدیریت باز می‌گردد‌. یعنی اگر برنامه و را بداند هیچگاه برای کنترل به این روشها متوسل نمی‌شود‌. ۵. سختگیری بیش از اندازه و توقعاتی بیش از مقدار توانایی و استعداد ممکن است فرد را به دروغگویی وادار کند‌. ۶. واقع بین نبودن در مقابل اشتباهات اعضاء و تغافل بعضا زمینه کذب در کلام و رفتار را پدید می‌آورد‌. ۷. اگر اتفاقا از عضوی دروغی صادر شد سعی کنید انگیزه دروغ او را پیدا کنید و درصدد علاج برآیید‌،‌ اما اصرار نکنید که با استنطاق و بازجوئی دروغ گفتنش را به اثبات برسانید و او را شرمنده و رسوا سازید‌. از اثبات دروغ گفتنش نه تنها نتیجه‌ای نمی‌گیرید بلکه او را بی باک‌تر و پر‌رو‌تر خواهید ساخت و این برخلاف اصول تربیتی اجتماعی است. @salehinlenjan
به کارت ایمان داشته باش کسی که می‌خواهد باشد یک ویژگی‌هایی می طلبه اول این که خودش به کار خودش باور داشته باشد، ایمان داشته باشد به کار خود. مثلاً بداند وقتی روی من وقت می‌گذارد روی من موثر است و تغییر پیدا می‌کنم اگر فرض کنید که این شخص فکر کند که همه چیز وراثتی است یا محیط است که انسان را می‌سازد و هیچ اختیار و انتخابی برای فرد نیست پس بی خودی چه می‌خواهد بکند. هر کاری انجام دهد لغو است. بنابراین اول باید ایمان داشته باشد باور داشته باشد به این که کاری را که دارد انجام می‌دهد و می‌خواهد انجام دهد مفید و شدنی است و معنا دارد. یک آیه از قرآن می‌خوانم: آمَنَ الرَّسُولُ به ما أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ پیامبر ایمان دارد به آن کتابی که برایش نازل شده یعنی به وحی خدا اول خودش ایمان دارد تا من و شما را به وحی دعوت می‌کند اگر ایمان نداشتند شدنی نبود. اگر مربی باور داشته باشد که همه چیز دنیا وراثتی است و یا محیط و طبیعت است که انسان را می‌سازد و چیزی به نام اختیار و انتخاب برای انسان وجود خارجی ندارد، چگونه می‌تواند برای هدایت مربی، گام بردارد!؟ مربی، در این حالت، دست به هر کاری بزند، لغو است. زمانی که مربی، به عملی که می‌خواهد انجام دهد، ایمان و باور داشته باشد، تربیت معنا پیدا می‌کند. پیامبر (ص)، ابتدا به وحی خداوند ایمان داشت که توانست مردم را به سوی او فراخواند. والسلام علیکم و رحمه‌الله حجة الاسلام آقاتهرانی @salehinlenjan
تنظیم محتوای جلسات تربیتی آفت و اشکال برخی جلسات گروهی، «کم محتوایی» است، و برخی «نامرتّب بودن» پس، سرگروه باید هم به محتوای غنی، سودمند، نکات جالب، سازنده و نو توجّه کند، وهم شیوه‌ی عرضه و قالب بیان و تدوین مطالب را به صورت به هم پیوسته و مرتبط و منسجم رعایت کند. ۱. بحث ، باید دارای نکات برجسته باشد. ۲. شروع خوب و خاتمه‌ی مناسب داشته باشد. ۳. مطالب تکراری یا تکرار مطالب پرهیز شود. ۴. هر مطلب در جای خود باشد و نظم منطقی بر مجموعه‌ی سخن حاکم باشد. ۵. با یک تشبیه، می‌توان خطابه‌ی خوب و بد را این گونه مثل ترتیب اعداد، بیان کرد: صحبت خوب: مثل ترتیبِ 1، 2، 3، 4، 5و 6، (مرتّب) می‌باشد صحبت بد: مثل ترتیبِ 2، 1، 4، 3، 5و 6، (بی ترتیب) می‌باشد صحبت بدتر: مثل 2،1، 3، 2، 1و 6، (بی ترتیب و با تکرار) می‌باشد. آگاهی از روحیّات اعضای گروه و کشش‌ها و گرایش‌ها و زمینه‌های «اثرپذیری» و شیوه‌های «اثر گذاری»، از عوامل موفقیّت یک سرگروه است. روانشناسی آگاهی‌های مفیدی در این زمینه می‌دهد. نیازهای موجود در هر عصر و شرایط و منطقه جغرافیایی، نوعی سخن می‌طلبد. سرگروه موفّق کسی است که با درک بهتر نیازهای جامعه و مردم، سخنانی مفید و جهت دهنده و مرتبط با زمینه‌های موجود، ایراد کند و پا به پای زمان حرکت داشته باشد. جلسات گروهی هم مثل بنایی و خیاطی نیازمند به طرح و محتواست؛ همان ‌طور که در بنایی، نقشه و هدف ساختمان، مصالح ساختمانی و معمار لازم است،  در خیاطی، نیاز به مشخص بودن نوع لباس، مدل و الگو، پارچه و خیاط است، در یک ۹جلسه گروهی نیز هدف از صحبت، نقشه کلی و طرح سخن، مواد اولیه و مطالب، ظریف‌کاری‌ها و هنرنمایی‌‌ها لازم است معین شود. هم ‌چنان که در مدیریت یک مؤسسه، یا هدایت یک عملیات، یا هماهنگی یک مراسم، لازم است که طرح و نقشه‌ای تنظیم شود و مرحله به مرحله، طبق آن نقشه عمل گردد، مجموعه یک صحبت هم نیازمند چنین طرح ریزی و اجرای نقشه است، تا هدف صحبت در نهایت، تأمین گردد. ابتدا باید موضوع را مشخص کرد، سپس درباره جزئیات و شاخه‌ های آن اندیشید و تفکیک کرد، سپس مواد و مطالب لازم برای هر کدام تهیه نمود، آن گاه صورت نهایی مطالب را منظم ساخت و آماده القاء نمود. در این که« چه باید گفت؟» و پیرامون فلان موضوع و مناسبت، چه مطالبی شایسته است، از راه «مشورت» نیز می ‌توان استفاده کرد. وقتی با کسی درباره موضوع سخن تان به تبادل نظر می ‌پردازید هم نظر او در غنای بحث شما مفید است، هم ذهن شما از آن‌ چه او می ‌گوید، به مطالب دیگری منتقل می‌ شود. این«تداعی معانی» شاید از شیرین ‌ترین ثمرات مشورت با دیگران باشد. محور @salehinlenjan
مقبولیت در تشکل (قسمت اول) به عنوان مربی یا مسوول تشکیلات باید مقبولیت داشته باشید.اگر مقبولیت داشتید موفق هستید. مقبولیت لازم است ، نیروها باید تو را قبول داشته باشند.نیرو ها کسی را که قبول ندارند تحت تاثیرش قرار نمی گیرند،شما الان اگر کارگر بگیرید، به او پول می دهید فقط به خاطر پول کار می کند تا موقعی که داری نگاه می کنی از ترس شما کار می کند ولی اگر مقبولت داشته باشید و اگر عاشقت باشند خیلی فرق می کند. برای کسب مقبولیت چند چیز لازم است:  1- محبوبیت  عنصر اصلی مقبولیت است، مقبولیت یکی از مولفه هایش محبوبیت است.  چگونه محبوب باشیم؟ در قرآن این گونه بیان شده : " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا (آیه 96 سوره مریم) یعنی مومنی که عمل صالح انجام میدهد ما محبتش را در دلها قرار می دهیم، دوست داشتنی می شود.  عمل صالح چیست؟  1- کار را به خاطر خدا انجام دهیم.  2- انجام کار طبق دستور باشد من درآوردی نباشد. سنت باشد، به واسطه ی امری انجامش بدهیم.  3- بجا باشد.چون بعضی از کارها خوب است و نیتش هم به خاطر خداست اما بی جا می باشد واولویت ندارداگر این سه عنصر باشد می شود عمل صالح. سلام کردن، لبخند زدن، حوصله داشتن، تحمل کردن ، هدیه دادن ،اطعام کردن اینها باعث ایجاد محبوبیت می شود. @salehinlenjan
✅مقبولیت در تشکل (قسمت دوم) اکرام  یکی دیگر از چیزهایی که در مقبولیت اثر دارد، اکرام است، اکرام یعنی احترام گذاشتن، یعنی شخصیت طرف را پاس داشتن، اکرام نیاز روانی آدم ها را تامین می کند و اطعام نیاز جسمی را تامین می کند و نیازهای روانی از نیازهای جسمی خیلی مهم تر است، خوب پس باید به افراد احترام گذاشت و برای آنها شخصیت قائل بود، تحقیرشان نکرد، اشتباهاتشان را بزرگ نکرد، عیب هایشان را جلوی جمع نگفت. چقدر باید آدم، مواظب زبانش باشد. فرمود اگر برادر دینی ات را در جمع موعظه کردی آن را معیوب کرده ای.  اکرام مولفه های گوناگونی دارد: مسولیت سپردن، اعتماد کردن، بعضی ها می خواهند همه کارها را خودشان انجام دهند. خوب نمی شود، از پا در می آییم، وبعد آن قدر حساس هستیم که کاری که طرف مقابل می خواهد انجام بدهد باید هیچ عیبی نداشته باشد؛ پس همیشه باید خودت انجام بدهی. و اگر قرار بود این گونه باشد تو این کاره نمی شدی، دیگران هم اجازه دادند تو خراب کاری بکنی این طوری کارهات درست شود. وقتی شما به طرف مسولیت می دهید دو تا تذکر هم می دهید ریسکش راهم می پذیرد، اعتماد کردن به طرف مقابل یعنی اکرام کردن نسبت به او. @salehinlenjan
✅✳️مقبولیت در تشکل (قسمت سوم) تواضع برای ایجاد مقبولیت تواضع خیلی اثر دارد. حتما زندگی امام سجاد (ع)را مطالعه بکنید یک حدیث از امام سجاد دیدم برای کار تشکیلاتی خیلی مهم است چون امام سجاد به چند روش کار فرهنگی می کردند یکی همین صحیفه سجادیه است در قالب دعا خواندن می باشد و دیگری حضرت برده می خرید و تربیت می کرد و بعد آزاد می کردند. بعد از شهادت پدر و آن اوج استبداد و خفقان در زمان یزید کار دیگری نمی شد کرد.  داستانهایی که در مورد برخورد امام سجاد با برده ها است خیلی زیباست از جمله این که می گویند آخر سال حضرت سجاد(ع) برده ها را جمع می کردند، عیب هایشان را ثبت می کردند و برای هر کدام پرونده ی فرهنگی، تربیتی داشتند و عیب هایشان را می نوشتند. حالا یادم نیست کارنامه هایشان را می دادند دست افراد تا کارنامه هایشان را ببینند یا خود ایشان عیب ها را می گفتند بعد حضرت فرمود: شما این گونه بگویید همین طور که اعمال ما را نوشتی روز قیامت اعمال تو هم همین طور ثبت است، قرآن می گوید در روز قیامت وقتی نامه عمل انسان را می دهند می گویند:عجب این چه طور نامه عملی است؟  لا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلا کَبِیرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا  هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست مگر این که ثبت شده و شمرده شده است بعد فرمود: حالا از شما می خواهم که همین جملات را به من بگویید. این نشانه تواضع است، اگر شما به عنوان یک مسئول نشستید سر سفره فقط به فکر خودت بودی و به فکر این نبودی که شاید به بقیه غذا نرسد این تواضع نیست.  ولی اگر دلت نیامد اولین نفری که غذا می خورد باشی و آخرین نفری باشی که غذا را شروع کرده و اولین نفری که تمام کرده باشد باشی یعنی دائم به فکر دیگران بودی،این تواضع می شود. سر سفره وقتی برای محبت کردن است. اگر یک لقمه به طرف مقابل دادی یا هوایش را در آن طرف سفره داشتی، بلند شدی برایش آب آوردی، این همان شیوه اولیاء خدا بوده است. این همه هزینه خرج می کنیم، جواب کم می گیریم چون روش هایمان بر گرفته از دین نیست یعنی آن روشهای اصلی را نداریم. @salehinlenjan
✅✳️مقبولیت در تشکل (قسمت پایانی) مربی و مسول تشکیلات باید توی چشم بزرگ باشد، نباید اون رو کوچک ببینند وگر نه اون مقبولیت ندارد. بعضی از نیرو ها برای خوش گذرانی خوبند نه برای اطاعت کردن.گاهی نیرو ها ما را دوست دارند با ما خوش می گذرانند ولی چیزی از ما یاد نمی گیرند،از ما اطاعت نمی کنند.اگر انسان محبوب باشد ،مقبولیت داشته باشد تو چشم ها بزرگ باشد دیگران اطاعتش می کنند. مربی و مسول اینقدر باید مقبولیت داشته باشد که اگر به نیروها بگوید 4 صبح بیا، بیایند،اگر بگوید تا شب چیزی نخور ،نخورند. مسول باید توی چشم ها بزرگ باشد. این در دعای عرفه هم هست؛ آنجایی که می گوییم: فی اعین الناس فعظمنی و فی نفسی فذللنی. یعنی خدایا مرا در چشم ها ی دیگران بزرگ کن،که مرا عظیم ببینند ولی در درون خودم کوچک باشم. به انداز ه ای که دربرابر دیگران من رو بزرگ می کنی به همان اندازه در نزد خودم حقیر باشم. نه اینکه اعتماد به نفس نداشته باشم. مسول یک تشکیلات باید ابهت داشته باشد یعنی هم او را دوست داشته باشند و هم از او چشم بزنند. چه باید کرد که در چشم ها بزرگ باشیم: 1-علم داشته باشیم.هرچقدر معلومات تون زیاد باشه بهتر است. حداقل باید در یک زمینه تخصص داشته باشیم. 2-مهارت،باید مهارت هایی کسب کنید.  3-چشمتون به مال کسی نباشه. عزت مومن به این است که به مال دیگران چشم نداشته باشد.اگه یکی از نیروهاتون ماشین داشت براتون عزیزتر نباشه؛ بین اون و کسی که چیزی نداره فرقی نباشد.اگه اینجوری شد نیروهاتون شما رو کوچک می بینند و تبعیت نمی کنند. @salehinlenjan
به کارت ایمان داشته باش☘ کسی که می‌خواهد باشد یک ویژگی‌هایی می طلبه اول این که خودش به کار خودش باور داشته باشد، ایمان داشته باشد به کار خود. مثلاً بداند وقتی روی من وقت می‌گذارد روی من موثر است و تغییر پیدا می‌کنم اگر فرض کنید که این شخص فکر کند که همه چیز وراثتی است یا محیط است که انسان را می‌سازد و هیچ اختیار و انتخابی برای فرد نیست پس بی خودی چه می‌خواهد بکند. هر کاری انجام دهد لغو است. بنابراین اول باید ایمان داشته باشد باور داشته باشد به این که کاری را که دارد انجام می‌دهد و می‌خواهد انجام دهد مفید و شدنی است و معنا دارد. یک آیه از قرآن می‌خوانم: آمَنَ الرَّسُولُ به ما أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ پیامبر ایمان دارد به آن کتابی که برایش نازل شده یعنی به وحی خدا اول خودش ایمان دارد تا من و شما را به وحی دعوت می‌کند اگر ایمان نداشتند شدنی نبود. اگر مربی باور داشته باشد که همه چیز دنیا وراثتی است و یا محیط و طبیعت است که انسان را می‌سازد و چیزی به نام اختیار و انتخاب برای انسان وجود خارجی ندارد، چگونه می‌تواند برای هدایت مربی، گام بردارد!؟ مربی، در این حالت، دست به هر کاری بزند، لغو است. زمانی که مربی، به عملی که می‌خواهد انجام دهد، ایمان و باور داشته باشد، تربیت معنا پیدا می‌کند. پیامبر (ص)، ابتدا به وحی خداوند ایمان داشت که توانست مردم را به سوی او فراخواند. والسلام علیکم و رحمه‌الله حجة الاسلام آقاتهرانی ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @salehinlenjan
با اینکه اخلاق خوبی داری ولی...!؟ یعنی امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف ونهی از منکر آداب و احکام خاص خودشو داره که برای شناخت آنها حتما باید به رساله رجوع کرد. اما نکاتی که در اینجا به اون اشاره میشه صرفا تجربیات شخصی بوده والبته  پشتوانه ی روایی و حدیثی هم دارند. در  امر به معروف شخص باید حتما خوش اخلاق باشه - حوصله به خرج بده و عجله نکنه - و بیشتر با عملش نشون بده که کار درست چیه. باید توجه کنیم که قرار نیست که همه ی حقایق رو به زبون بیاریم بلکه بهترین راه بیان حقیقت از طریق عمل است یعنی مثلا با اصرار و مداومت در نماز اول وقت خوندن درستی این کار رو متذکر بشیم. این نکته خیلی مهم را باید در نظر داشت که همه ی ما انسان ها داری یک فطرت مشترک هستیم. برخی خیلی ناشیانه همه چیز را به زبان میارن و فکر می کنن که همیشه باید با سر و صدا کردن حقیقت رو بیان کرد یا اینکه با عصبانی شدن و داد و فریاد و ... میشه  امر به معروف کرد که انصافا خیلی وقتها اینجور کارها نتیجه ی عکس هم داره و باعث دلسردی و دلزدگی دیگران نسبت به دین و دیندار میشه در امر به معروف  آدم باید خیلی صبور باشه و همیشه لبخند به صورت داشته باشه. و اما نهی از منکر در نهی از منکر این نکته خیلی مهمه که ما باید عمل زشت یک فرد را مورد نقد قرار بدهیم نه خود آن فرد. اگر قرار باشد که ما خود شخص را نقد کنیم این بی انصافی است که با دیدن یک عمل اونو کاملا مورد سرزنش قرار دهیم و نکات مثبت شخصیت او را نبینیم. همیشه برای نهی از منکر اول باید به فرد نکات مثبت شخصیتش را متذکر شد تا او تو را شخصی با انصاف بداند و صداقت تو را درک کند و به سایر حرفهای تو هم گوش بدهد وقتی تو انصاف داشته باشی اگر نقدی داشتی شخص براحتی می پذیره ولی اگر شخصیت طرف مقابل رو کاملا سیاه نشون دادی بدون شک او هم در برابر تو موضع می گیره و بعدش هم جدال و بحث بی فایده است. نکته ی دیگه اینه که تا جای ممکن نباید در میان جمع دیگری رو نصیحت کرد و این خیلی مهمه! چرا که این کار شخصیت فرد را خرد می کنه پس تا جای ممکن در جایی که کسی دیگر اونجا نیست به او بدی عملش را گوشزد کنیم البته این کار تاثیر کلام را هم بالا می بره بعد از اینکه حقیقت رو گفتید همه چیز رو فراموش کنید و همیشه رازدار باشید تا به شما و سخن شما اعتماد کنند.  البته اگر کسی از دوستان که به شما وابستگی داره وبه گناه کردن اصرار داره و احساس می کنید که فقط با قهر کردن یا اخم کردن میشه روی او تاثیر گذاشت و اونو از گناه دور کرد این کار هم در جای خود می تونه تاثیر بالایی داشته باشه ولی باز هم باید مواظب بود که افراطی عمل نکنیم. البته  اگر کسی که دیگه امیدی به تاثیرپذیری او ندارید و می دونید که قلب سیاه و اعتقادی خراب داره که می تونه خودتون رو هم منحرف کنه باید ازش دور شوید چرا که دوستی با این افراد واقعا بدبختی میاره! @salehinlenjan
تربیت حداکثری نباید با حداقلی صحبت کنیم. حداقلی صحبت کردن با جوانها این است که به او بگوییم: دو رکعت نماز خواندن یا حجاب داشتن مگر چقدر سخت است، خوب انجام بده دیگر! ما باید جوانان را با قله آشنا کنیم. چون جوان اساساً بلند همت است و به کم قانع نیست. گاهی اوقات پدر و مادرها و ، بچه‌ها را حداقلی بار می‌آورند. مثلاً می‌گویند: پسرم تو معتاد نشو، نماز هم بخوان، من دیگر چیزی از تو نمی‌خواهم! این بدترین شیوه تربیت است ... ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @salehinlenjan