🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔆 خیلی باید مواظب باشیم این ماه را هدر ندهیم. تمام لحظات ما عبادت است. ✅ عبادت یعنی قرب و نزدیکی به خدا؛ یعنی با او تکلّم کردن و با او بودن و در کنار او بودن یعنی او را از خود جدا ندیدن. عبادت یعنی هیچوقت از او جدا نباشی 📚 فتح عشق (شرح دعای افتتاح)، استاد غفاری، ص ۷۰ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 ✅ اصلا خودمان را مستحق هیچ عنایتی از ناحیه خدا ندانیم، در عین حال که خدا این‌طور ما را بار آورده و ما را به طمع انداخته است، اما بنده باید بندگی کند و بندگی اش را فراموش نکند. ✅ بنده در محضر مولا فقط بنده است. ♥ بنده یعنی مولایش پرسید ای بنده ام: می خواهی چه چیزی برایت تهیه کنم؟ بگوید هر چه تو میخواهی.چه میخواهی بخوری؟ بگوید هر چه تو بخورانی. چه میخواهی بپوشی؟ هرچه که تو میخواهی بپوشانی. 🔆 یعنی «اراده» را از خودت بگیر و به جایی برس که خواسته ای نداشته باشید، اگر هم چیزی می خواهی چون «امر مولاست» که از من بخواه، می خواهی وگرنه «خواست» معنا ندارد، چون خواست یعنی من خودم را «مستحق» می دانم؛ لذا انسان به جایی می‌رسد که این را هم کنار می گذارد. 📚 فتح عشق (شرح دعای افتتاح)، استاد غفاری، ص ۱۴۷ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔰 «تمام» اتفاقاتی که برای انبیا(ع) افتاد، برای سالک الی الله هم در «مقیاس کوچک تر» اتفاق خواهد افتاد والّا سالک کامل نمی شود. حتی اتفاقاتی که برای ائمه اطهار(ع) افتاده است، «در مقیاس خیلی کوچک» باید برای سالک نیز اتفاق بیفتد تا «کامل» شود. ✅ مسیر معنوی «مشکلات» دارد و ما سالکین باید صبور باشیم. خیلی ها هستند که می آیند و حرکت را شروع می کنند، ولی چون نمی توانند «صبر» کنند، این نعمت عظمی از دستشان می رود و توفیق از آنها گرفته می شود. 🔵 حالا که این نعمت عظمی برای ما آماده شده است، امیدواریم که ما جزو آن خسته شده ها و بی صبرها نباشیم که «سختی راه» منصرفمان کند و از «ادامه مسیر» باز بمانیم. 📚 ساقی عشق (شرح دیوان حافظ)، استاد غفاری، ص ۳۵ و ۳۶ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

❤️ سرت را بلند کن نور دیده‌ام 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 #شهید_ابراهیم_عشریه همراه دوستان و همکارانشان در ایام اربعین به کربلا رفته بودند. در این سفر دیداری با حضرت #استاد_غفاری هم داشتند و در بازگشت حاج‌آقا به آقا ابراهیم گفته بودند: «یک گزارشی از سفر کربلا به ما بدهید و درکتان را از کربلا برای ما بنویسید». آقا ابراهیم هم سفرنامه‌ای چند صفحه‌ای نوشت و خدمت حاج‌آقا داد. 📜 فرازی از این سفرنامه: 🔅 در حین پیاده‌‌روی ناگاه گناهانم به یادم آمد خجالت کشیدم و به حضرت سیدالشهداء عرضه داشتم آقا جان چگونه با این وضع به زیارت شما بیایم؟ سرم پایین آمد و قدرت سر بالا گرفتن نداشتم، ❤️ بعد از چند قدم گویی به قلبم الهام شد:«ارفع رأسك» اما انگار در این تندی مهربانی عجیبی وجود داشت بطوری که بلافاصله بعد از آن خطاب دوم به این حقیر الهام شد:«نور عینی»(ارفع راسك نور عینی؛ سرت را بلند کن نور دیده‌ام) آه که چه حالی بود. 🦋 در زمان حرکت در بعد از ظهر نیز مجددا همین حالت پیش آمد و مدام از خود سوال می کردم تو با این دستان خالی کجا می‌روی؟ با چه سرمایه‌ای می‌خواهی به زیارت بروی؟ اگر می‌خواهی با سرمایه محبت امام حسین علیه‌السلام بروی آن را هم که نداری. چرا که گناهان زیادی داری این چه محبتی است ؛ که این همه گناه می‌کنی؟ ❤️ در همین حال به قلبم خطور کرد: «نگران نباش تو با سرمایه محبت ما نسبت به خودت به زیارت ما می‌آیی». بسیار خوشحال شدم، دلم آرام گرفت و با شوق فراوان به مسیر ادامه دادم تا به کربلا رسیدیم. 📚 مجاهد عشق،صفحه۲۲۳. ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤ شهد عشق ✅ @ShahdEshgh

🔅 از این به بعد هم با خودت... 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 ❤️ حسین جان! تا اینجا ما را آورده‌ای، از این به بعد هم خودت ببر! 💠 در آن خطاب به خدا عرضه می‌دارد: "إِلَهِي نَفْسٌ أَعْزَزْتَهَا بِتَوْحِيدِكَ كَيْفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَهِ هِجْرَانِكَ" "خدايا جاني را كه به توحيدت عزّت بخشيدي، چگونه به خواري هجرانت ذليل مي كني؟!" 📌 از کرم شما به‌دور است که کسی را که شما، طعم توحید را به او چشاندی، بعد بیایی و به جهنم ببری! ⚠️ فقط حق‌الناس را درست کنید... 📚 استاد غفاری، #ظهور_عشق ،ص۱۰۵. ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

❤️ عاشقانه‌ای زیبا میان 🦋پروانه و شمع🕯 وصف حال سالکین الی‌ الله 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔹نويسنده، جريانى را كه بين خود و پروانه‏ واقع شده است، به يكى از دوستان نوشته است. 📜 محضر دوست عزيز! قربانِ دلِ به هجران مبتلايت! پروانه، پيش از آن‏كه بسوزندش خرمن، بسوخت وحشت و پروا را. ديشب، مرا با پروانه‏‌ى دلسوخته و عاشق دلباخته، سخنانى به ميان رفت، در من آتشى افروخت كه هنوز می‌سوزم. 🔅گاهى برمی‌خاست و به گرد خورشيد رخسار محبوبش می‌گشت، و گاهى از خود بی‌خود می‌گشت و به زمين می‌افتاد، نظرش جز به روى معشوقش نبود. به هر طرف او را می‌افكندم، باز به جانب محبوبش نظر داشت، مدّتى در زير چراغ بی‌هوش می‌افتاد، چون به هوش می‌آمد، باز برمی‌خاست و به دور محبوبش پر و بال می‌زد؛ تا آن زمانى كه عازم بستر خواب نگشته بودم، بدين منوال برمی‌خاست و شورى برپا می‌كرد و سپس به زمين می‌افتاد. 💎 از او پرسيدم كه: اى عاشق دل‏باخته‏‌ى جگر سوخته، چرا از ديروز كه به پيش ما آمده‌اى تا به حال به كنارى خزيده بودى و حال چنينى؟ گفت: جلوه‏‌ى معشوق، ما را بر اين كار داشت. پرسيدم: غرضت از اين گردش به‏ دور معشوقت چيست؟ 🦋 گفت: دوست، فناى ما می‌خواهد. 🔺پرسيدم: چرا يك باره خود را به آتش نمی‌افكنى؟ گفت چه كنم! من، او را براى خود می‌خواهم؛ نه خود را براى او. 🔅گفتم: اين، نه رسم عاشقى است، گفت: چه كنم؟! پابند زيبايى خودم. 🔹پرسيدم: چرا به زمين می‌افتى؟ گفت: ما را تاب ديدار او نيست، هر چند به دور وجودش می‌گردم و التماس می‌كنم مرا از خود دور می‌كند و دستى به سينه‏‌ام می‌زند كه برو، تو نامحرم اين بزمى، خودخواه را در اين بزم، راه نباشد. 🔸پرسيدم: چه می‌شود كه مدتى به زمين می‌افتى و حركت نمی‌كنى؟ گفت: اگر چه من نامحرم هستم؛ ليك «لَن تَرَانِى» اش هم به من لذّت می‌بخشد كه مدتى از خود بی خود می‌شوم. 💎پرسيدم: چرا با اين كه تو را می‌راند، دست از دامنش نمی‌كشى؟ گفت: آه آه كه اين، نه رسم عاشقى است. 💡پرسيدم: چرا سخنى نمی‌گويى؟ هميشه روزها مهر سكوت به دهان زده، به كنارى خزيده‏‌اى. گفت: آرزوى وصال يار ما را چنين و چنان كرده، گله از دوست، بسى بی‌شرمى. دوست هجران ما خواهد. 🔹گفتم: درس عشقى به من ده. گفت: برو، از من چه می‌خواهى؟ اين سخن با شمع گو كه از سر شب تا صبح به پا می‌ايستد، می‌سوزد و می‌گريد تا نابود گردد. ❤️عاشق سوخته دل، تا به بيابانِ فنا نَرَود، در حرم دل، نشود خاص الخاص 💡پاسى از شب نرفته بود كه او را به كنارى نهاده، باز برگشت و ديده به محبوبش‏ دوخت. در اين هنگام، چراغ روشنايى به خاموش شدن از نظرش غايب و به هجران مبتلا گشت. صبحگاهان كه ديده از خواب برداشتم، نظر كردم، او را به همان مكان كه شب ديده بودم يافتم. پرسيدم: اين چه حالت است؟ گفت: بلى، ما را انتظار و ديدار بر اين حال داشت. 💎 چون خورشيد طالع گشت، او را به كنارى يافتم، باز به همان حالت، يكى از دوستان به پيش من آمد، به او قصه‏‌ى شب گذشته را گفتم و او را به پيشش آوردم. پس از مدتى نظر كردم، ديدم او را پامال قهرش كرده‏‌اند و پر و بالش شكسته و بر بستر بيماريش افكنده‏‌اند. 🔸پرسيدم: اين چه حالت است كه در تو می‌بينم؟ با صداى ضعيفى گفت: ما را از در خود راندند و لگدِ قهر به سر ما زدند كه برو! هر كس را به ديدن درگاه، راه نباشد. مرا به حال او رقّت افتاد، ✅ عصر آن روز او را به كنارى يافتم، در حالى كه بال و پرى در او نمانده بود، چون دست به او زدم، چون خاكستر به دستم ماند و دل مرا كباب كرد. ❤️عاشقان، كشتگانِ معشوقند      برنيايد زكشتگان آواز ❤️ 📚 رسائل عرفانی، استاد سعادت‌پرور، ص۲۴۵، نامه۲۰. ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

❤️ #باور کن خدا میزبان خوبی است 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔹 خدا هم وضعیت ماها را می‌داند، مگر می‌شود خدا معاذالله ما را مسخره کرده باشد و گفته باشد بیا مهمان من شو، بعد پذیرایی نکند! این همه هم توصیه به ما کرده که از مهمان به خوبی پذیرایی کن و تمام آدابش را به ما یاد داده است. آن قدر اکرام و احترام برای مهمان قرار داده است و مطمئنا خودش هم به این آداب عمل می‌کند، زیرا او مهماندار و میزبان خوبی است. ✅ فقط لازم است من و شما، اندازه‌ی باورمان را بالا ببریم، چون این همه تأکید بر تفضل، اکرام، جود و کرم می‌کند، انسان پیش کریم که رفت چیز کوچکی نمی‌خواهد، کریم است دیگر، کریم یعنی هرچه بخواهی به تو می‌دهد که #باور این را خدای تبارک وتعالی در قلب ما می‌خواهد. 🦋 اگر این باور بیاید که خدا تفضل، کرم و احسان دارد، همه چیز می‌گیریم، ولی چون باور نیامده به اندازه‌ای که باور داریم می‌گیریم و هرچند باور داریم، ولی باورها کوچک است و باید بالا ببریم ، اگر بالا بردیم به #همه_چیز می‌رسیم. 📚 استاد غفاری، فتح عشق، ص۱۷۹

❤️ شفاعت در همین دنیا 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 ✅ سالکان الی الله در همین عالم تحت تربیت اولیای الهی از شفاعت‌های اهل بیت علیهم السلام بهره‌مند شده و طینت خویش را از طینت دشمنان خداوند عزوجل تطهیر کرده و به حقیقت نور ذات الهی که از آن خلق شده‌اند متصل می‌شوند و آن را مشاهده می‌کنند و به مقام نورانیت می‌رسند، زیرا استاد کامل جانشین خداوند و خلیفه او و متصل به مقام نورانیت و ولایت کلیه الهی است. اگر با چنین شخصی همراه شویم و تحت هدایت و ارشاد او قرار گیریم و از اوامر او سرپیچی نکنیم از ما یک ولیّ الهی خواهد ساخت. 📚 سه گام سالک عاشق، استاد غفاری، ص۵۰. ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤ شهد عشق 💠 @ShahdEshgh

🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔆 خیلی باید مواظب باشیم این ماه را هدر ندهیم. تمام لحظات ما عبادت است. ✅ عبادت یعنی قرب و نزدیکی به خدا؛ یعنی با او تکلّم کردن و با او بودن و در کنار او بودن یعنی او را از خود جدا ندیدن. عبادت یعنی هیچوقت از او جدا نباشی 📚 فتح عشق (شرح دعای افتتاح)، استاد غفاری، ص ۷۰ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾

🔅 از این به بعد هم با خودت... 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 ❤️ حسین جان! تا اینجا ما را آورده‌ای، از این به بعد هم خودت ببر! 💠 در آن خطاب به خدا عرضه می‌دارد: "إِلَهِي نَفْسٌ أَعْزَزْتَهَا بِتَوْحِيدِكَ كَيْفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَهِ هِجْرَانِكَ" "خدايا جاني را كه به توحيدت عزّت بخشيدي، چگونه به خواري هجرانت ذليل مي كني؟!" 📌 از کرم شما به‌دور است که کسی را که شما، طعم توحید را به او چشاندی، بعد بیایی و به جهنم ببری! ⚠️ فقط حق‌الناس را درست کنید... 📚 ظهور عشق(استاد غفاری) ، ص ۱۰۵ ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤️ سالکان دلسوخته ✅ @salekane_delsokhte

🦋 زیبا ببین 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 🔅عزيز من؛ این دار، دار امتحان است. نگو: این بلا نیاید! این مشکل نیاید! این امتحان نیاید! این‌ها خواهد آمد. خواهر بزرگوار من، امتحان خواهی شد. برادر عزیز من، بلا خواهی دید. ✅ اصلا دنیا، سرای گرفتاری و امتحان است. فقط صبر، صبر، صبر. ❤️ زینب سلام‌الله‌علیها ما را دعوت می‌کند به گفتن: «ما رأیت إلا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم». در مشکلات هم بگوییم: «ما رأيت إلا جمیلا» خواهرم به بداخلاقی شوهرت بگو: «ما رأيت إلا جميلا.» برادرم تو هم در تمام سختی‌ها بگو: «ما رأيت إلا جمیلا» 📚 استاد غفاری، ظهور عشق، ص۳۱۶ #شهادت_حضرت_زینب ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤️ سالکان دلسوخته ✅ @salekane_delsokhte

🔅 زندگی زینبی 🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊 ✅ ان شاء الله همراهی کنیم #حضرت_زینب سلام‌الله‌علیها را تا آن رسالت اصلی را هم در نفس خودمان هم در رفتارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی‌مان به احسن وجه پیاده کنیم و بتوانیم گوشه‌ای از «ما رأیت الا جمیلا» را که حضرت زینب(س) فرمودند ما هم در مشکلات و مصائب و گرفتاری‌هایی که پیدا می‌کنیم یک گوشه چشمی به این جمله توحیدی حضرت زینب(س) کرده باشیم. 🔺 و زیاد غصه دنیا را نخوریم، به مصائب و گرفتاری‌های دنیا بخندیم و نگذاریم خدایی ناکرده آسیب معنوی و ایمانی به ما بزند. ✅ به هر حال بزرگترین درسی که حضرت زینب(س) به همه ما می‌دهد این است که در همه مصائب و مشکلات، همه چیز را از ناحیه حضرت باری تعالی بدانیم . همه این صدماتی که ما می‌خوریم، ناآرامی که در وجود ما هست همه‌اش از این جهت هست که هنوز به گوشه‌ای از «ما رأیت الا جمیلا » نرسیده‌ایم، اگر برسیم آرام می‌گیریم. در عین حال که در تلاطم مشکلات هستیم، در گرفتاری‌ها هستیم و مشکلات هر ثانیه و هر ساعتی انسان را به این طرف و آن طرف پرت می‌کند اما در عین حال آرام هستیم. 📚 استاد غفاری، بیانات ۹۵/۸/۶ #شهادت_حضرت_زینب ✾•┈┈••✦••┈┈•✾ ❤️ سالکان دلسوخته ✅ @salekane_delsokhte