eitaa logo
سلمان معمار
1.2هزار دنبال‌کننده
18 عکس
3 ویدیو
0 فایل
فعلا گزیده ای از کانال تلگرام تا ببینیم چه پیش آید. توییتر، اینستا و ... : Https://yek.link/salmaneshoon
مشاهده در ایتا
دانلود
متن تاریخی علی اصغر شفیعیان نزدیک ترین خبرنگار و رسانه چی پزشکیان است که از مدتها قبل همراهش بود. خودش هم پدیده ایست. در آن شب مهم آتش بس درحالی که هیچ کس خبری نداشت، پس از حمله ایران به العدید 3 توییت میزند: - در اولی میگوید حالا نوبت عقل است! بی عقلی نه. - در رشتوی عجیبی توضیح میدهد: همان عقلی که برجام، تماشای پاره کردن برجام و انجام یکطرفه تعهدات رو پذیرفت، عقل تخلیه سوریه، عین الاسد و کل یک سال اخیر! و در پایان هم خیلی صریح مینویسد 598! چون کافی ندیده ادامه میدهد ما پسر خوبی شدیم و از تسخیر سفارت (کار رفقاشون) و صدور انقلاب توبه کردیم. و تازه اصلا دنبال تقابل با اسراییل نیستیم. اونم باشه، چشمک عادیسازی. انگار نه انگار اسراییل حمله کرده و جنگی شده. 24 ساعت بعد از بمباران هسته ای و 11روز کشتار. زیر بمباران و تجاوز چنین ارادتی به متجاوز.عالی اینها همه قبل از لو رفتن آتش بس توسط ترامپ است و ما همه بیخبر و خوشحال از تلافی - دقایقی بعد لورفتن و انکارها تصمیم "آتش بس" را برای "شعام" فاکتور میکند (و ساعاتی بعد از مذاکره بعدی امریکا میگوید) - چندروز بعد تاکید میکند افتخار تصمیم در شعام برای پزشکیان و نتیجه انتخاب اوست
تاریخ ایران و اسلام قهرمان زیاد داشته، افسانه ای و اساطیری، واقعی و خیالی، گمنام و نامی، اما ما مفتخر بودیم به دیدن مردی که یک تنه امنیت همه ایران و اسلام رو در یک شب به دوش کشید. آرش مایی، اسفندیار مایی، رستم مایی حبیب مایی، مسلم مایی، عباس مایی
جنگ تحمیلی دوم و حمله مستقیم اسراییل و آمریکا آسیب جدی به ما زد، ایران را به لبه پرتگاه برد، هزار شهید گرفت و هنوز هم تموم نشده، اما اگر بپرسید بزرگترین دستاوردش برای ما چه بود میگویم پروژه هشتاد ساله جداسازی ⁧ ایران⁩ و ⁧ اسلام⁩ رو به لرزه انداخت. امروز سید علی خامنه ای پرچمدار یک ایران مسلمان است که عاشورایی می ایستند و ای ایران میخوانند. ‏شعبده ها ریخت و واقعیت پیدا شد. ‏⁧ «جمهوری اسلامی ایران⁩» در این جنگ معنای متفاوتی برای بدنه جامعه پیدا کرد. امشب یک نقطه جوش در این تصویر بود. قاب ما.
از شب عاشورای 61 تا شب عاشورای 404 هزار و سیصد و هشتاد و پنج آزمون میگذرد. در هر آزمونی خیمه ای، در هر خیمه ای حسینی، و در هر حسینی درخواستی: "بروید و زنده بمانید که فردا عاشورای من است". و هزار و سیصد و هشتاد و پنج حسین است که پاسخ ما حسرت است و کمی هم ترس و حتی شادی. چرا که شب عاشورا شب تصمیم است، نه شب فکر و تحلیل و تردید. هیچ معلوم نیست ما جزو فراریان تاریکی بودیم یا حتی نمازخوانان لشکر ابن سعد. ما و پدران ما و پدران پدران ما هر شب عاشورا به این سوال فکر کرده اند: "میمانی یا میروی؟" اما امروز، در آستانه عاشورای 404، ایران از شبی تاریک، خجسته بیرون آمد؛ اگر حسین فرسنگ ها از مدینه را سنگ به سنگ جست و از هزاران هزار فقط 72 یار پیدا کرد، در ایران هزاران هزار بودند که فقط یار یک حسین شدند، اگر حسین در شب عاشورا خواهش میکرد "بروید، من هستم"، مردمانی در ایران در شب عاشورایشان به حسین شان التماس میکردند "نیا، ما هستیم"! در حالی که کثیف ترین و رذل ترین و قوی ترین انسان نمایان به ایران عاشورایی حمله کردند. در حالی که از خیانت و حماقت داخلی تا اتحاد و فناوری خارجی هیچ کم نگذاشتند، با مدرن ترین شمشیرها، با کثیف ترین جادو ها، با سریع ترین اسب ها بر باغ ما تاختند. در حالی که هنوز رهبر زنده بود در سقیفه برای جانشینی لحاف ملا دوختند، در حالی که تسلیم طلبان برای جنگ فرش قرمز پهن کردند، در حالیکه چهل تکه فرش ایران را پیش فروش کردند و کومله و پهلوی و پان ترک و باقی کفتارها صف کشیدند، در حالیکه در تاریکی یک سحر مانده به غدیر دستهای ما را بریدند و به چشمهایمان تیر زدند. اما گذشت عاشورای 61. فقط 12 ساعت کافی بود تا بلند شویم. یعنی سلام بر حاجی زاده که بعد از مرگش هم رشید است. پتک فریدون مینوچهر ما ایزدی است. ولی نفوذی که از رییس ستاد کل تا رییس اطلاعات سپاه را میزند چیزی نیست که با موشک بشکند. دشمن در خانه بود و هست. پس چه کسی خیابان را نجات داد؟ چرا شبیه 401 هیج پر کاهی نیفتاد که از آن کوه بسازند؟چون خیابان در تسخیر عشق علی بود. غدیر ما را نجات داد. همین ایستگاه های صلواتی، همین برنامه های مردمی بود که بهت تهران و ایران را شکست. ملت زیر موشک باران شربت میخوردند. یک روز بعد از بازگشت ایران به بازی، بدون هیچ اطلاعی از نقشه هوس آلود براندازی، راهپیمایان غدیر اتحاد یک ایران را نمایش دادند. زیر پرچم علی هیچ فضای خالی در خیابان برای موشها نماند. چه آنها که پول گرفتند و باقری را فروختند، برای نقش شعبان بی مخ هم آماده بودند. ما از دروازه نابودی برگشتیم، زنده ماندیم و قوی تر شدیم. عاشورای 61 را ببینید؛ کشته پشت کشته افتاده، زمین خونین، آسمان قیامت، نه فقط انسان را سر بریدند بلکه تنش را هم با خاک یکسان کردند، درس عبرتی برای تاریخ، یک نقطه بزرگ. تمام. امروز سربازی از سربازان حسین جلوی کل ناتو می ایستد. هر موشکی که از ایران بلند شد از رادارهای قطر و ترکیه و ترکمنستان و جاذربایجان و سعودستان و امارات میگذرد، پدافند ناو آمریکا در خلج فارس را رد میکند، پدافند امریکایی عراق و سوریه، پدافند انگلیس در عمان، جنگنده های اردن، هواگردهای فرانسه و بریتانیا، پدافند ناو دو دریای سرخ و مدیترانه، رادار پایگاه بریتانیا را رد میکند تا تازه به اسرائیل برسد، آنجا پرنده های اسراییلی و سامانه فوق پیشرفته تاد آمریکایی و پیکان 1 و 2 و فلاخن داود و نهایتا گنبد آهنین را میگذراند و بر خاک مقدس فلسطین بوسه آتشین میزند. این جنگ احزاب است، جنگ صفین است، جنگ بی نام حسن است. جنگی با حضور افتخاری خود شیطان بزرگ. پس از رسیدن جان به گلوی فرزند حرامزاده‌ی اروپا و آمریکا، شبح شیطان روح فردو را بمباران کرد. دستاورد یک عمر اراده ایران را. فردویی که از چنگال برجام نجات یافت، فردویی که درهایش را به امید "دنیا" باز کردند، نهایتا امروز در پایان جاده غربگرایی زیر خروارها خاک مدفون است. البته فردو برمی خیزد چون خون شهریاری در رگهایش غنی شده. اما اگر شب کربلای 61 به نبرد رسید اینجا برعکس از نبرد به شب عاشورا رسیدند. خواستند با آتش بس تاریکی شب را بیاورند، کاری کنند که رهبر برای همیشه پنهان شود، ایران در برزخ برود، با عشاق میز کار ناتمام جنگ را تمام کنند. غافل از اینکه شب عاشورای ما شب حماسه است. امام و امتی که فردای وعده صادق 2 در انتظار پاسخ اسرائیل زیر آسمان نماز جمعه با مستحبات می خوانند، ملت شجاعت است. غدیر را دیدی؟ محرم را هم ببین. کسی که بعد از عین الاسد زیر تهدید ترامپ پخش زنده میگذارد تسلیم تحمیلی را نمی پذیرد. طلوع آ.خامنه ای در شب عاشورای 404 باطل السحر ساحران آتش بس بود. حالا ما هم یک شب عاشورای تاریخی داریم، اما این کجا و آن کجا. از نبرد نمی ترسیم، دیگر عاشورای 61 گذشت، ایران کربلا نیست این بار اگر فرزند غدیر بیاید ان شاالله تنها نمی ماند. @salmaneshoon
جنگ جنگ تا مذاکره عشاق میز برای اهمیت مذاکره میگویند «تمام جنگها با مذاکره به پایان میرسد» جمله درستی که مغزهای کوچک دانشگاه زده معنای اصلیش را نفهمیدند: مذاکره هم زیر مجموعه ای از جنگ است. چیزی که ما با گوشت و پوست مان حس کردیم. برای ما مذاکره نه تنها در پایان بلکه از آغاز هم بخشی از جنگ شد. آ.خامنه ای بهمن 403 گفت مذاکره آمریکا بی فایده است، دلار صد تومان را رد کرد و آخر فروردین مجوز مذاکره صادر شد! میگفتند اسرائیل مخالف مذاکره است و اگر مذاکره نکنیم جنگ میشود، نگو کل مذاکره پوشش جنگ بود! ماه بعد دوباره یک فرصت طلایی پیدا کردیم اما انفجار بندر را خطای خودی معرفی کردیم و محکم به میز فریب چسبیدیم. این نفوذ شناختی نبود؟ به شب 23 خرداد بروید، در حالیکه با خیمه شب بازی ترامپ، ایران چنان مست مذاکره است که رییس ستاد کل در خانه اش است! نتانیاهو باید تصمیم بزرگی را عملی کند: یک هفت اکتبر علیه تهران. باور کنیم دشمن ابله نیست. «هواپیما را روشن کنید و برویم که ایران را نابود کنیم و برگردیم» بعد با پاسخ موشکی بیایند به غلط کردن و آتش بس! این روایت های تحمیقی را رها کنید. شب 23 خرداد احتمالا مهمترین شب زندگی نتانیاهو بوده است.دشمن نه با یکی، با ده ها نقشه وارد معرکه ای چنین مرگبار میشود و برای صدها کشته آماده میشود. مهمترین تصمیمی که شروع کننده جنگ در ابتدا میگیرد نحوه پایان جنگ در انتهاست. خود نتانیاهو از جنگ چندماهه تا یکسال گفت. قاعدتا بدبینانه ترین سناریو. بهترین حالت هم، سقوط نظام در کمتر از یک هفته و سپس شروع سوریه سازی از ایران بود. اما در میان انواع برنامه های زمانی احتمالا یک نمونه مطلوب «وارد کردن ضربه بی‌نظیر، حذف توان هسته ای و دانشمندان، مهار برنامه موشکی، ورود آمریکا برای فردو، یک مقاومت دو هفته ای در اسرائیل و نهایتا فرار از فاز انتقامی ایران» بود. وال استریت ژورنال مینویسد اسرائیل برای یک دوره دو هفته ای آماده شده است. چیزی که با گزارش های پدافندی اسرائیل هم مطابقت دارد. برنامه ایده آل شان شکست خورد اما برنامه مطلوب با موفقیت نسبی اجرا شد و ادامه دارد. موضوع آتش بس کذایی نیست، عمیق تر است: ترامپ و نتانیاهو نمی دانند برنامه هسته ای ایران با چنین حمله ای نابود نمیشود؟! پس چرا قبلا حمله نکردند؟! آنها بخوبی میدانند تعرض به تاسیسات شفاف و صلح آمیز ایران میتواند منجر به تاسیسات غیرشفاف و غیر صلح آمیز شود. ایرانی که سالها «بمب نساختن» را با "جنگ نشدن" معامله کرده، پس از جنگ چه مانعی جلوی خود خواهد دید؟! حذف فریدون عباسی بازنشسته هرچند راسخ تا مینوچهر استاد دانشگاه برای نگرانی از چنین تصمیمی است. دشمن ابله نیست. تلخ است اما پر واضح که بدون اطمینان نسبی از واکنش ایران این جنگ شروع نمیشد. اطمینانی که با عدم خروج ایران از NPT و مهار تنش حتی بعد از بمباران پایگاه های هسته ایش تایید شد. بخش مهمی از این اطمینان به دلیل "مکانیزم ماشه" میراث ظریف، روحانی، عراقچی و لاریجانی بود. ایران حالا یک مرحله بالاتر از جنگ و بمباران هم میدید: مکانیزم ماشه. این دلیلی است که عراقچی را زیر تجاوز به اروپا میکشاند، پای میز آلمانی که بیشرمانه ترین توهین را به ایران کرد :"اسرائیل وظایف کثیف ما را انجام میدهد". این دلیلی است که مجلس از ان پی تی خارج نشد. یعنی نه تنها جنگ با مذاکره تمام نمیشود بلکه گاهی خروجی مذاکره است. همان روزی که برای ماشه جشن گرفتند آمریکا بمب سنگرشکن فردو را توسعه میداد. ما در مسیری بودیم که مذاکره جنگ می آورد و جنگ مذاکره و ... دو روی یک سکه، پوست کنی گام به گام بازدارندگی ایران. بالاتر، یادتان باشد جنگ اخیر با 370 موشک و 1500 سورتی پرواز و بمباران ب 2 با سنگرشکنی که 14 سال ویژه فردو طراحی میشد نتوانست حذف ۴٠٠ کیلو اورانیوم و تکلیف فردو را قطعی کند. اما برجام ظریف-روحانی-لاریجانی ١١ تن اورانیوم را قطعی خارج، در اراک بتن ریزی، فردو را تعطیل و تحقیقاتی کرد. به دست خودمان و با تایید قویترین نظارت تاریخ جهان. هیچ بمبی نتوانسته اندازه برجام برنامه هسته ای ایران را مهار کند. میدانند جنگ دیروز باید با توافق امروز تکمیل شود. قاعدتا از روز اول حمله، طرح تسلیم آماده و چه بسا کل جنگ زمینه چنین مذاکراتی بوده و برعکس. پذیرندگان مکانیزم ماشه هم که پشت میز. همانطور که قبلا دوگانه هسته ای-تحریم بالا آمد، حالا کم کم دوگانه غنی سازی-جنگ داغ میشود و در بمباران بعدی موشکی-جنگ و .... شاید به همین دلیل است که رهبر روز پنجم جنگ و وسط دعوا از چیزی به نام "صلح تحمیلی" رونمایی کرد. حالا سوال مهم اینجاست: آنها که مذاکره فریب را توجیه، زیر آتش التماس مذاکره و روز دوم تضمین بمب نساختن دادند، فیلمنامه نویسان مصاحبه کارلسون، دیگرانی که گرای ترور رهبر و جانشینی روحانی (صاحب ماشه) را داغ کردند صرفا احمق بودند؟! خدا کند. @salmaneshoon
جولان در ایران جنگ ادامه دارد و هر روز شعبده ای رو میشود. نزدیک دو سال از خون پاشی و تیغ تراشی غزه میگذرد و در حالیکه لال ها شفا گرفتند دو چهره در سکوتی عجیب بودند: احمدی نژاد و موسوی. اگر احمدی بخشی از هویتش با اسرائیل ستیزی و چپنمایی شکل گرفته بود اما موسوی تمام هویتش با استکبار ستیزی و چپگرایی بود. چطور ممکن است این دو ضد در چنین صحنه ای تماشاگر باشند؟ انگار نه انگار نسل کشی در جریان است، به سکوتشان ادامه دادند در حالیکه می توانستند بدون حمایت از ج.ا به راحتی اسرائیل را محکوم کنند. نه بی خبر بودند و نه بی زبان. انتخاب کردند که در این هنگامه مخالف اسرائیل نباشند و در این سکوت نشانه هایی است برای آنها که می اندیشند. اما پس از حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران دیگر جای هیچ توجیهی نبود. محمود همان اول یک بیانیه حداقلی پر کرد و زهرا رهنورد سه روز بعد، متنی که زیر تجاوز دشمن چند لگد به حکومت میزد و آخرش هم خواستار پایان سریع جنگ (تسلیم) از سمت ایران شد! اما میرحسین حتی اینجا هم ساکت ماند. شاید پس از تجربه بیانیه رهنورد منتظر وقت بهتری بود. حالا دو روز پیش و دو هفته بعد از آتش بس و آرامش نسبی پیام او را به طورگسترده پخش کردند. بیانیه ای که به جز سه جمله عمومی، درباره حکومت بود نه دشمن! حتی به صراحت تجاوز را تقصیر خودمان و "نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ" دانست. جالب اینکه پس از تبرئه ضمنی آمریکا و اسراییل اعلام کرد " ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست" و مردم برای "تجدیدنظر در آن خطاها" نیاز به "مجلس موسسان" دارند! رفراندومی که پس از آن دیگر جنگ و "دخالت" توسط دشمن نخواهد بود. این یک پیام معمولی نیست، شاید خیلی ها ندانند حصر میرحسین موسوی نه بعد از انتخابات، نه بعد از ٨ ماه جنگ خیابانی، نه بعد از تحریم سازی، نه بعد از ایجاد بزرگترین شکاف اجتماعی، بلکه یکسال و نیم بعد در بهمن ٨٩ اتفاق افتاد. جایی که همزمان با موج بهار عربی در مصر و تونس و دمشق و لیبی خواستار ایرانی سازی آنها شد. مسیری که بعدها به لیبی و سوریه امروز رسید. سوریه در دنیای موسوی کلیدی است. او حتی 11 سال بعد از بهمن ٨٩ که نتیجه بهار را در ویرانه های شام دید هم باز دیوانه وار نوشت : "حاکمیت نام بهار عربى را به بیدارى اسلامى تغییر داد، تا حرکت معطوف به آزادى و عدالت ملت‌هاى به ستوه آمده از دیکتاتورى و گرسنگى و فقر و بى‌عدالتى و مجالس قلابى را از حقیقتش خالى کند." دلیل سوریه سازی تغییر نام و دخالت ایران بود نه پروژه غرب! امروز که فقط چند ماه بعد از سقوط سوریه اسراییل به خاک ایران رسیده است اهمیت مدافعان حرم را میفهمیم، اما موسوی نوشته بود:"دفاع از حرم که به معنای حراست از قلب مومن در مقابل کمترین گرایش به ستمگران است، به خون ریختن در سرزمین‌های بیگانه برای تحکیم پایه‌های رژیمی کودک‌کش اطلاق می‌شود"! یعنی شعار "نه غزه نه لبنان" دقیقا در قلب جریان ریشه داشت. با حقد و کینه، درباره شهید همدانی که در حلب جانش را فدای ایران کرد و جنگ را 14 سال از "جانم فدای ایران گویان" دور کرد نوشت: "سزای آن سردار بی‌افتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود" حالا اگر متن پیام بعد از جنگش را هم بخوانید ردی از سوریه در آن پیدا میکنید: اعلام جایگزین حکومت، تشکیل مجلس موسسان، تکرار نکردن خطاهای پیشین که حمله آمریکا و اسراییل را لازم کرد. این پیام یادآور شخصیتی در اعلامیه های تشکیل تحریر النصره 2012، تحریر الشام 2017 است: جولانی. احمد الشرع از رهبران "بهار عربی" محبوب موسوی اسم خود را جولانی گذاشت که اشاره به ارتفاعات اشغال شده جولان توسط اسرائیل داشت. این انقلابی اصیل استکبار ستیز بعد از سر بریدن به تعداد کافی کت شلوار پوشید، مجلس موسسان قانون نویسی تشکیل داد. اسراییل و آمریکا هم بعد از نابودسازی ارتش و زیرساخت و اشغال خاک جز ماهی یکی دوبار حمله نمیکنند. تحریم هم لازم ندارند و باقی با دستور انجام میشود. حالا سوریه‌ی جولانی، اتوبان حمله به ایران، که "آزادی" اش را تبریک میگفتند دارد داعش را برای "آزادی" عراق و ایران آماده میکند. تبعات اصلی این پیام در بیرون از مرزهاست. برخلاف های و هوی مجازی موسوی امروز شخصیت مهمی نیست، اما این بیانیه از زبان او اعلام موجودیت جریان «جولانی ایران» است. جای تعجب نیست که همان شبکه کثیفی که در پایان جنگ ترور رهبر و جانشینی روحانی را مطرح کرد، به طور گسترده این بیانیه را پخش کرد. همانها که پس از هجمه بی دلیل به صداوسیما، سفیدسازی ناگهانی تاجزاده و زندانیان را شروع کردند. دقیقا در این متن و نامه 180 استاد هم روی دو درخواست آزادسازی زندانیان و تحویل صداوسیما تاکید شده است، انگار همه از یکجا بیرون می آیند. کجا؟ @salmaneshoon