eitaa logo
سلمان رئوفی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ؟ / 2️⃣ ❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله پیشین مطالعه شود! 🔷 رهبر معظم انقلاب ، عرفان و سلوک حقیقی را در مسلک عرفانی مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی متجلی می دانند: « عرفان، همان مرحوم قاضى است، مرحوم ملا حسينقلى همدانى است، مرحوم سيد احمد كربلائى است؛ عرفان واقعى اينهاست.» 🔻 (23/ 11/ 1391) بيانات در ديدار اعضاى مجمع عالى حكمت اسلامى «مرحوم آقاى قاضى- ميرزا على آقاى قاضى- يكى از حسنات دهر است؛ يعنى واقعاً شخصيت برجسته ى علمى و عملى مرحوم آقاى قاضى، حالا اگر نگوييم بى نظير، حقّاً در بين بزرگان كم نظير است. ... خب، ايشان علاوه بر و عرفانى خودشان، شاگردان زيادى را هم تربيت كردند كه اين خيلى با ارزش است؛ شخصيتهاى بزرگى كه ما بعضى از اينها را ملاقات كرديم، زيارت كرديم. ... مهمترين مسئله در اين باب، اين است كه ما در بين سلسله ى علمى فقهى و حِكمى خودمان در حوزه هاى علميه ـ در اين صراط مستقيم ـ يك گذرگاه و جريان خاص الخاص داريم كه مى تواند براى همه الگو باشد، هم براى علما الگو باشد ـ علماى بزرگ و كوچك ـ هم براى آحاد مردم و هم براى جوانها؛ مى توانند واقعاً الگو باشند. اينها كسانى هستند كه به پايبندى به ظواهر اكتفاء نكردند، در طريق معرفت و طريق سلوك و طريق توحيد تلاش كردند مجاهدت كردند كار كردند، و به مقامات عاليه رسيدند. و مهم اين است كه اين حركت عظيم سلوكى و رياضتى را نه با طرق من درآوردى و تخيّلى ـ مثل بعضى از سلسله ها و دكانهاى تصوّف و عرفان و مانند اينها ـ بلكه صرفاً از طريق شرع مقدّس آن هم با خبرويت بالا، به دست آوردند. ... هيچ اهل بُروز مكاشفات و مانند اينها هم نبودند؛ خب خيلى چيزها از آنها نقل شده ... لكن اصلًا اينها در زندگى اين بزرگوارها اهميتى ندارد، نقشى ندارد. » 🔻 (26/ 04/ 1391) بيانات در ديدار اعضاى ستاد برگزارى كنگره ى بزرگداشت فقيه متأله حضرت آيتالله سيد على قاضى (قدّس سرّه) 🔷 درباره طریق معرفتی آخوند ملا حسینقلی همدانی و شاگردان ایشان ، سخن بسیار است. بروز تمام و کمال این نحله بی نظیر ، در استاد کل ، مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی است که سالکان بسیاری در مسلک خود پروراند. مرحوم آیت الله العظمی بهجت ، مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی ، مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی ، مرحوم آیت الله میرزا ابراهیم شریفی زابلی ، مرحوم آیت الله سید علی اکبر مرندی ، مرحوم آیت الله سید محمد حسن الهی طباطبایی و ... از شاگردان نامدار و وامدار ایشان اند. به تایید بسیاری از شاگردان مرحوم آیت الله سید علی قاضی ، کسی که مکتب عرفانی و تربیتی ایشان را پس از او قوام بخشید و زنده نگاه داشت ، مرحوم علامه طباطبایی بود. شاید شاگردان تربیتی مرحوم علامه طباطبایی ، به فراوانی شاگردان سلوکی مرحوم آیت الله قاضی نباشند ، ولی سبک و سیاق تربیت ، دقیقا همان است و خروجی های مسلک تربیتی علامه ، چیزی کم از خروجی های مسلک تربیتی مرحوم قاضی ندارند. مرحوم آیت الله خوشوقت ، مرحوم آیت الله حسینی طهرانی ، مرحوم آیت الله شیخ محمود تحریری ، مرحوم آیت الله شیخ علی پهلوانی تهرانی و مرحوم آیت الله سید عبدالله جعفری تهرانی ، برخی از شاگردان سلوکی نام آشنای مرحوم علامه طباطبایی هستند. در این میان ، آن کس که تمام زندگی خود را برای تربیت شاگردان سلوکی فارغ کرد و همه وقت خود را وقف سعادت پروری کرد ، مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بود. البته این به معنای آن نیست که سایر نامبردگان گرامی در این جهت ضعف یا قصوری داشته اند. منزل مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، محمل و محفلی برای عرض حال بود. شاگردان ، نامه می دادند و برنامه می گرفتند. با حضور در آن بیت نورانی و شرکت در جلسات ، حالات خود را عرضه و تقویت می کردند. این جلسات ، به فراخور مراتب رشد افراد ، مختلف بود. هر روز هفته جلسه ای برای طیفی برگزار می شد که مهم ترین آن جلسات ، جلسه روز پنج شنبه بود. افراد حاضر در جلسات پنج شنبه ، در مراتب نهایی مراقبه بودند. مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، برای تربیت سالکان پس از خود ، قریب به 20 نفر از حضار جلسات پنج شنبه را به عنوان مربی سلوکی معرفی فرمودند و به آنها «اجازه نامه تربیتی» دادند. حضرات اساتید مویدی ، وطنخواه ، وزیری ، مجاهدی ، فیاض بخش ، رجالی ، ایوبی ، نجفی و ... برخی شاگردان صاحب اجازه از آن پیر طریقت اند. اما سخن درباره حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری ، فصل جداگانه ای است که مقاله بعدی از آن سخن خواهد راند. ⬅️ ادامه دارد .... ✅ @Aminikhaah
💠 ؟ / 3️⃣ ❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله های پیشین مطالعه شود! 🔷 حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری ، در نوجوانی به واسطه والد عارف و معظم خود ـ مرحوم آیت الله شیخ محمود تحریری ـ با مسیر شوریدگی و شیدایی آشنا می شوند. ولی شیخ محمود ، به ظاهر ایجاد شوق و طلبی برای شیخ محمد باقر ندارد ؛ تا خود ، به خواهش و تمنای حقیقی رسد. این امر سبب آن شد که شیخ محمد باقر ، دست طلب مجدانه به دامن سلطان طوس زند و با عنایت امام رضا ـ علیه السلام ـ با استاد کم نظیر تربیت ، مرحوم آیت الله شیخ علی پهلوانی تهرانی ـ سعادت پرورـ آشنا شود. مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی زمینه و استعداد ویژه شیخ محمد باقر تحریری را که می بیند ، تمهیدات تربیت او را فراهم می آورد و بدون آنکه خود ، دستور و برنامه ای ارائه دهد ، او را به مرحوم علامه طباطبایی رهنمون می سازد. اینگونه ، شیخ محمد باقر تحریری از معدود شاگردان تربیتی و سلوکی مرحوم علامه طباطبایی می شود و در مدت کوتاه و عنفوان جوانی (پیش از بیست و چهار سالگی) تمام دستورات و مراتب مراقبه را از محضر مرحوم علامه طباطبایی فرا می گیرد. در تمام این سالها و سالهای بعد از آن نیز ارتباط وثیق خود با مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی را در بالاترین حد نگه می دارد و بیشترین استفاده ها را از ایشان می برد. مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی که خود ، لقب «فخر المحققین» را از مرحوم علامه طباطبایی کسب کرده بود و از اکابر شاگردان تربیتی ایشان به حساب می آمد ، به حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری عنایت ویژه داشت و می فرمود: «هر کس قصد رسیدن به هر مرتبه از معنویت و تربیت را که دارد ، اگر دست در دست تحریری داشته باشد ، خواهد رسید!» پختگی تربیتی و عملی آیت الله تحریری ، اعتماد ویژه آیت الله پهلوانی تهرانی را به ارمغان آورده بود ؛ تا آنجا استاد پهلوانی تهرانی ، در دوران حیات مبارک خود بسیاری از شاگردان را به استاد تحریری احاله می دادند و در سالهای پایانی که به ندرت کسی را برای شاگردی می پذیرفتند ، به متقاضیان تربیت ، از ابتدا استاد تحریری را معرفی می فرمودند. تمام شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی ، به عنایت ویژه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی به استاد تحریری اذعان دارند. برخی از این اعزه ، شاگردان خود را در مراتب ابتدایی مراقبه سیر می دهند و برای مراتب بالاتر ، او را به محضر استاد تحریری راهنمایی می کنند. برخی بزرگان قم ، مانند حضرت علامه مصباح یزدی ـ که از شاگردان پر افتخار حضرت امام و مرحوم علامه طباطبایی هستند ـ طالبان حقیقت و تربیت را به استاد تحریری ارجاع می دهند و میان استاد تحریری و حضرت علامه مصباح ، ارادت دو طرفه و رمز آمیزی برقرار است. در میان تاییدات گوناگون و فراوان حضرت استاد تحریری ، عنایت ویژه رهبر معظم انقلاب به ایشان ، جلوه و جلای دیگری دارد. رهبر معظم انقلاب در حکم نصب حضرت آیت الله تحریری به تولیت مدرسه مروی ، ایشان را اینگونه معرفی می فرمایند: 🔶 «جنابعالی را که بحمدالله حائز مقام علمی و معنوی می‌باشید به تولیت آن مرکز مهم علمی و ملحقات آن منصوب می‌کنم. انتظار دارم تلاش خود را متمرکز بر تربیت علمی و اخلاقی طلاب بنمائید و جایگاه آن پایگاه دیرین فقه و فلسفه را ارتقاء بخشید.» 🔻 ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ دو تعبیر «مقام علمی» و «مقام معنوی» که در این حکم به کار رفته ، محل تامل دقیق است. بنا به وقف نامه مدرسه علمیه مروی ، کسی باید تولیت آن مدرسه را به عهده داشته باشد که مجتهدی جامع الشرایط باشد. نفس منصوب شدن حضرت استاد تحریری در این کسوت ، حکایت از آن دارد که رهبر معظم انقلاب ، ایشان را مجتهدی جامع الشرایط می دانند و این رمز عبارت «مقام علمی» است. اما درباره «مقام معنوی» ، اولین نکته حائز اهمیت این است که پس از تتبع و تفحص فراوان ، این عبارت را در هیچ یک از احکام صادره از طرف رهبر معظم انقلاب نیافتیم! و با بررسی شایان پیرامون عبارت «مقام معنوی» ، این عبارت را در منظومه ادبیاتی رهبر انقلاب ، واژه ای راقی و ویژه یافتیم. رهبر معظم انقلاب همیشه در سخنرانی های خود ، تعبیر «مقام معنوی» را با حساسیت و دقت ویژه ای به کار برده اند و عند التحقیق ، پس از اهل بیت عصمت ، دو نفر را با این عبارت یاد کرده اند. یکی مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی (که متن سخنان ایشان در مقاله پیشین درج شد.) و یکی حضرت امام ـ رضوان الله علیه ـ که مقام معنوی ایشان را همان مقام عرفانی ویژه ایشان دانستند. 🔻ر.ک: (12/ 03/ 1378) بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با ميهمانان داخلى و خارجى دهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره) 🔷 درباره قضایای چند ساله اخیر که ما بین استاد تحریری و جناب غفاری واقع شده ، سخنانی قابل طرح است که ان شاء الله در مقاله واپسین به آن خواهیم پرداخت. ⬅️ ادامه دارد .... ✅ @Aminikhaah
💠 ؟ / 4️⃣ ❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله های پیشین مطالعه شود! 🔷 نظر به سوال مطروح و ضرورت پاسخ ، چند جمله ای درباره جناب آقای عباسی (غفاری) نکاتی عرض خواهد شد. ایشان از شاگردان مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بوده اند که در یکی از جلسات خصوصی ایشان در میانه هفته ـ که برای شاگردان متوسط برگزار می شده ـ شرکت می کرده اند. پس از رحلت مرحوم استاد پهلوانی نیز بنا به توصیه موکد ایشان که اهالی تمام جلسات طول هفته را به استاد تحریری می سپارند ، به محضر ایشان شرفیاب می شوند و به مدت سه سال (1383 - 1386) در یکی از جلسات استاد تحریری ـ که استمرار همان جلسات متوسطین بوده ـ شرکت می کردند. ایشان نه تنها از زمره شاگردان صاحب اجازه استاد پهلوانی به حساب نمی آیند بلکه حتی به جلسه پنج شنبه های آن استاد بزرگ هم راه پیدا نکرده بودند. لذا اساسا قیاس مرتبت و تراز ایشان در امر خطیر استادی ، با حضرت آیت الله تحریری قیاسی مع الفارق و به قول علما ، قیاس «حجت» و «لا حجت» است. چه اینکه اجماع تمامی شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بر صلاحیت تربیتی آیت الله تحریری است و همگی اذعان دارند که جناب آقای غفاری ، از طرف آن استاد بزرگ اذنی مبنی بر این کار نداشته اند. آقای غفاری ، در بدو امر از مریدان دلباخته استاد تحریری بوده اند که از هیچ فرصتی برای ابراز ارادت فروگذار نمی کردند و حتی از فرط علاقه به ایشان و به زعم حمایت از ایشان ، مدتی به بدگویی و عداوت با جناب استاد رجالی (یکی از شاگردان مبرز و صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی) مبادرت می ورزند. این مساله ، جدای از ناراحتی استاد تحریری ، خشم و نگرانی شدید مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی را به همراه می آورد و مرحوم استاد که از شنیدن این واقعه غضبناک شده بودند با نشان دادن دست لرزان خود به اطرافیان فرموده بودند: «عباسی همین را می خواهد؟ بین شاگردان من اختلاف می اندازد تا تن من اینگونه لرزان شود؟» جناب آقای غفاری با آن تراکم محبت ، متاسفانه به روزهایی رسیدند که علنا به استاد تحریری دشنام می دهند و شاگردان خود را علیه ایشان تحریک می کنند. در خاطر دارم یکی از سحرهای ماه رمضان گذشته در مازندران ، همراه دو تن از شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی به میهمانی می رفتیم. آن دو بزرگوار ـ که رضایت به اعلان نام خود ندارند ـ در قسمت جلوی ماشین نشسته بودند و بنده در معیت یکی از شاگردان بزرگوار مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، در قسمت عقب نشسته بودیم. یکی از آن دو بزرگوار که پشت فرمان نشسته بودند خطاب به عزیز کناری فرمودند: سخنانی که آقای عباسی به تازگی درباره آقای تحریری داشته اند را شنیده اید؟ آن بزرگوار با ناراحتی سر تکان دادند و با تاسف فرمودند: بله. عزیزی که پشت فرمان بود ادامه داد: یادتان می آید از همان ابتدایی که خدمت مرحوم استاد رسیدیم ایشان تاکید به مقامات بالای آقای تحریری داشتند و همیشه ایشان را تایید می فرمودند؟ حال چگونه کسی به خود جرات می دهد درباره این شخصیت اینطور هتاکانه سخن بگوید؟ این حقیر طی سالها شاهد بوده که استاد تحریری با کسی کینه و کدورت شخصی نداشته و همیشه حتی نسبت به کسانی که کاملا در جهت مخالف بوده اند با احترام یاد کرده اند. در این زمینه سخن بسیار است؛ ولی به نقل همین خاطره بسنده می کنم. خط و مشی تربیتی مرحوم سید حسن ابطحی ، مسیری بود که ابدا از جانب مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی و استاد تحریری تایید پذیر نبود و ایشان هیچ تایید و سازگاری با این ممشا نداشتند. با همه اختلاف طریقت ، شبی که خبر رحلت آقای ابطحی را به استاد تحریری رساندم ، غم خاصی در چهره ایشان هویدا شد و با افسوسی خاص می فرمودند: فاتحه ای برای ایشان بخوانیم. جدای از این مورد ، مرحوم هاشمی رفسنجانی را می توان نام برد که موضع سیاسی استاد تحریری درباره ایشان همیشه اظهر من الشمس بوده. با این حال ، هنوز که هنوز است وقتی یاد آن مرحوم به میان می آید ، ایشان برای او طلب مغفرت می کنند و به نیکی یاد می کنند. ذکر این موارد از آن رو بود که متاسفانه عده ای از علاقمندان به جناب غفاری ، مخالفت مبنایی استاد تحریری با ایشان را حمل بر کینه و کدورت شخصی می کنند. عجبا! که رفتار کینه توزانه از یک مومن معمولی نیز خلاف تقوا و عدالت است ، چه رسد به کسی که رهبر معظم انقلاب بر «مقام معنوی» او صحه گذاشته اند! این مقاله ، آخرین مقاله از سری مقالات ؟ خواهد بود. نگارنده برای برخوردهای نامهربانانه احتمالی آماده است و در برابر حملات محتمل ، زره ای از توکل خواهد داشت. ✅ @Aminikhaah
رنج نامه.mp3
7.65M
🐶 هاپ هاپ! جناب غفاری خطاب به یکی از شاگردان برجسته آیت الله #پهلوانی: "شما هی #هاپ_هاپ کن!" @naghdeghaffari
هدایت شده از سلمان رئوفی
باسمه تعالی از سه شنبه ۱۵ آبان به مدت سه شب در مسجد امام خمینی ره پردیسان منبر خدمت عزیزان هستم نشانی پردیسان، بلوار آزادی(کانال) خیابان شهید احمد کوچکی، مسجد امام خمینی(ره) @salmanraoofi
۱۱ (نشر بدون لینک کانال جایز نیست) فی نهج البلاغة و من كتاب له ع إلى أبي موسى الأشعري و هو عامله على الكوفة، و قد بلغه عنه تثبيطه الناس عن الخروج إليه لما ندبهم لحرب أصحاب الجمل. «مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْكَ قَوْلٌ هُوَ لَكَ وَ عَلَيْكَ فَإِذَا قَدِمَ [عَلَيْكَ رَسُولِي] رَسُولِي عَلَيْكَ فَارْفَعْ ذَيْلَكَ وَ اشْدُدْ مِئْزَرَكَ وَ اخْرُجْ مِنْ جُحْرِكَ وَ انْدُبْ مَنْ مَعَكَ فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتُؤْتَيَنَّ مِنْ حَيْثُ أَنْتَ وَ لَا تُتْرَكُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُكَ بِخَاثِرِكَ وَ ذَائِبُكَ بِجَامِدِكَ وَ حَتَّى تُعْجَلَ عَنْ قِعْدَتِكَ وَ تَحْذَرَ مِنْ أَمَامِكَ كَحَذَرِكَ مِنْ خَلْفِكَ وَ مَا هِيَ بِالْهُوَيْنَى الَّتِي تَرْجُو وَ لَكِنَّهَا الدَّاهِيَةُ الْكُبْرَى يُرْكَبُ جَمَلُهَا وَ [يُذَلُ] يُذَلَّلُّ صَعْبُهَا وَ يُسَهَّلُ جَبَلُهَا فَاعْقِلْ عَقْلَكَ وَ امْلِكْ أَمْرَكَ وَ خُذْ نَصِيبَكَ وَ حَظَّكَ فَإِنْ كَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَى غَيْرِ رَحْبٍ وَ لَا فِي نَجَاةٍ فَبِالْحَرِيِّ لَتُكْفَيَنَّ وَ أَنْتَ نَائِمٌ حَتَّى لَا يُقَالَ أَيْنَ فُلَانٌ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقٍّ وَ مَا [يُبَالِي] أُبَالِي مَا صَنَعَ الْمُلْحِدُونَ وَ السَّلَام .» از نامههاى آن حضرت عليه السّلام است به ابو موسى اشعرىّ كه از جانب امام عليه السّلام بر كوفه حاكم بود زمانيكه بحضرت خبر رسيد كه مردم را از آمدن بكمك آن بزرگوار باز مىدارد و آنها را به مخالفت وامىدارد هنگاميكه ايشان را براى جنگ با اصحاب جمل (طلحه و زبير و عايشه و پيروانشان) خواسته بود (و ابو موسى مىگفت: اين فتنه و تباهكارى است كه بين مسلمانان افتاده و بايد از آن كناره گرفت، و اخبار از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله نقل مىنمود كه هرگاه بين امّت فتنه هويدا گرديد شما كناره گيريد ) از بنده خدا علىّ امير المؤمنين به عبد اللّه پسر قيس : اما بعد سخنى از تو به من رسيده كه هم به سود تو و هم به زيان تو است (زيرا واداشتن مردم را به كنارهگيرى از فتنه و نقل فرمايش حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بحسب ظاهر درست و به سود تو است چون منظورت آنست كه مردم را از همراهى من باز دارى ، ولى چون در حقيقت جنگ من با اصحاب جمل فتنه و تباهكارى نيست بلكه جلوگيری از فتنه و سبب آسايش است پس مخالفت تو و آنرا بنا حقّ فتنه پنداشتن به زيان تو است، چرا كه در دنيا به كيفر من و در آخرت بعذاب الهىّ گرفتار خواهى شد) پس هرگاه آورنده پيغام من نزد تو آمد دامنت را به كمر زن و بندت را استوار ببند و از سوراخ و جايگاهت (كوفه) بيرون بيا و آنها كه با تو هستند را بخوان و بر انگيز ( بيارى ما وادار) پس اگر كار ما را راست پنداشته باور نمودى بسوى ما بيا، و اگر ترسيدى (در پيروى از ما سست بودى) دور شو (از حكمرانی و لشگر كناره گير) و سوگند بخدا هر جا باشى ترا مىآورند و رها نمىكنند تا اينكه كره تو با شيرت و گداختهات با ناگداختهات آميخته گردد (اين جمله مثلى است اشاره باينكه ترا زير و زبر كنم) و تا اينكه فرصت نشستن نيافته از پيش رويت بترسى مانند ترسيدن از پشت سرت و فتنه اصحاب جمل فتنهاى نيست كه تو آنرا آسان پندارى، بلكه مصيبت و دردى بسيار بزرگ و سختى است كه بايد شتر آنرا سوار شده دشواريش را آسان و كوهستانش را هموار گردانيد ( از اين پيشآمد نمىتوان غفلت ورزيد و آنرا آسان پنداشت، بلكه بايد تلاش كرد تا آتش آن فرو نشيند) پس خردت را مقيّد نما، و بر كارت مسلّط شو، و نصيب و بهرهات را بياب (در صلاح و فساد كارت درست انديشه كن) اگر نمىخواهى (ما را يارى كنى) دور شو بجاى تنگى كه رهائى در آن نيست (برو به جائى كه رستگارى نبينى) كه سزاوار آنست كه ديگران اين كار را بسر رسانند و تو خواب باشى بطوريكه گفته نشود: فلانى كجا است؟ (كناره گير كه اين جنگ بى كمك تو انجام يابد، و بودن و نبودنت آنجا يكسان است) و سوگند بخدا كه اين جنگ و زد و خورد بحقّ و درستى است بدست كسى (امام عليه السّلام) است كه بر حقّ است، و باك ندارد از آنچه كسانيكه از دين و راه حقّ دورى گزيدهاند بجا مىآورند (زيرا كسيكه بر حقّ است از باطل و نادرست هراسى ندارد) و السلام . @salmanraoofi
باسمه تعالی 👈بارها درباره استاد اخلاق یا استاد سلوک مورد سوال قرار گرفته ام و بعضی افراد معروف را معرفی کرده ام و پاسخ این بوده که این افراد سرشان شلوغ است و به راحتی نمی توان از آنها استفاده کرد. 🔆خوب چاره چیست؟ 🔆مطلب دیگر اینکه معمولا طلابی که از عرفان اطلاعی ندارند دنبال استاد اخلاق می گردند و نوعا هم به اساتید سلوک مراجعه داده می شوند 👈و متوجه تفاوت تعامل اساتید سلوک و تعامل اساتید اخلاق 🔆در تعامل نزدیک و استادُ و شاگردی با افراد و طلاب نیستند و لذا به مشکلاتی بر می خورند. 🔆لذا به ذهنم رسید این مطالب را خدمتتان عرض کنم. 👈چند نکته برای ورود در موضوع 🔆نکته اول: تفاوت استاد اخلاق و استاد سلوک 🔆استاد اخلاق نوعا به صورت کلی یا جزئی موعظه می کند و هدف او حداکثر رفع رذایل اخلاقی و تثبیت فضایل اخلاقی و دادن مشاوره اخلاقی به شماست و به طور طبیعی انتظار اطاعت کامل از شما ندارد گرچه انتظار گوش دادن به نصایح طبیعی است. 🔆مثال این نوع اساتید استاد آیت الله مجتهدی ره، حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین زاهد، آیت الله شیخ مرتضی زاهد رحمت الله علیهم هستند در مقایسه با مثلا آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه اگر کسی میخواست رابطه استاد و شاگردی با این دو طیف داشته باشد و همچنین از قدما آیت الله ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده مشی و نوشته استاد اخلاق گونه و علامه سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی که رساله سیر و سلوک منتسب به ایشان است مشی و نوشته عارف منشانه دارند. 🔆اما استاد سلوک اولا هدفش نشاندن توحید و عشق الهی در شماست 🔆ثانیا گرچه نگوید اما انتظار تبعیت از دستورات را دارد و عدم تبعیت مسلما نزد او تنبیه خاص خود را دارد. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
🔆نکته دوم: انواع اساتید سلوک 👈در عرفان استاد و مباحث سلوکی مربوط به استاد تقسیمات مختلفی بسته به جهات مختلف دارد 🔆اما آنچه به درد همه افراد و طلاب میخورد این مباحث است 🔆۱. استاد خاص که همان معصوم است و تمامی مباحث درباره تفاوت معصوم با غیر معصوم درباره او صادق است مثل عدم سهو و نسیان و همچنین وصی منصوص پیامبر بودن و ... 🔆۲. استاد عام که بر چند قسم است 🔆۲.۱ استادکامل مُکَمِّل: استادی که مراحل نهایی توحید را شهود کرده و به کمال رسیده و توانایی به کمال رساندن و تربیت نفوس را هم دارد که از او تعبیر به استاد سلوک هم می شود. 🔆۲.۲ استاد کامل غیر مُکَمِّل: او کامل است اما توانایی رهنمایی سالکان را به دلایلی ندارد و بنا به مَثَل منقول از آیت الله العظمی بهجت ره مثل آب قلیل است که طاهر است ولی مُطَهِّر نیست. 🔆۲.۳ استاد صحبت: 👈استادی که اگر فردی عارف است، و ملازم او می شود 👈 به دستورات سلوکی او احتیاجی ندارد و همراهی با او را برای تثبیت حالات یا پیشرفت مقامات ( حال و مقام به اصطلاح عرفانی) خود می خواهد 👈و اگر فردی سالک است قصد تبعیت تام از او را ندارد 🔆اما می خواهد با ملازمت با او، در حالات سلوکی پیشرفت نماید و همچنین از دستورات او طبق شرایطی تبعیت میکند 👈و لذا قصد تبعیت تام ندارد 🔆 بلکه قصد ملازمت دارد 👈این نوع استاد در عرف عرفان به استاد صحبت معروف است. 🔆نسبت آیت الله سید مرتضی کشمیری و همچنین بنا به نقلی آیت الله العظمی سید احمد کربلایی برای آیت الله قاضی چنین بوده است یعنی آیت الله قاضی ملازم این افراد بوده اند به قصد استاد صحبت نه استاد سلوک. 🔆نکته سوم: آنچه بنده تا به حال در این زمان دیده ام و احتمالا در زمانهای دیگر به این وسعت کم سابقه بوده این است که 🔆نوع اساتیدی که به عنوان استاد سلوک معروف و مورد تایید هستند، بسته به کمال خود با شما تعامل دارد 👈یعنی چون نوعا کامل نیستند دستوراتشان بعضا مثل پزشک های عمومی کلی و با روند مشخصی است ابتدا دستور توبه و محاسبه و مراقبه و اعلام امور روزانه بعد از آن بسته به پیشرفت، دستور رفتن به قبرستان و اذکار خاص و اجرای اعمال ماهانه هر ماه، و بعد دستورات دیگر که نوعا یکسان هستند. 👈اما استاد کامل اگر هم برنامه های یکسان به شاگردان بدهد دستورات خصوصی اش با اشراف بر تمام حالات درونی سالک است و لذا دستورات خصوصی بسیار متفاوت خواهد بود برای دیدن این نمونه ها به زندگی نامه آیت الله العظمی قاضی و همچنین کتاب نور مجرد مراجعه کنید. 👈👈بنا بر این اکثر افرادی که حتی به عنوان استاد عرفان و سلوک در عصر حاضر معروف هم هستند و مورد تایید همه نیز می باشند و حرفِ درستی پشت سر آنان، مبنی بر زیر سوال بودن عرفان و سلوک آنان نیست 👈بنا به اعتراف خودشان استاد کامل نیستند بلکه به مقتضای عمل به علم خود و مراجعه زیاد طلاب و نیاز شدید امروز به فعالیتِ این افراد، 🔆تربیت نفوس را با توجه به تکلیف بر عهده آمده و مرتبه معنوی خود، بر عهده گرفته اند 👈لذا در سایت دو استاد معروف عرفان دیدم که خود به اینکه استاد کامل سلوک نیستند اعتراف کرده اند گرچه شاگردان بسیاری را تحت تربیت خود دارند و جلسات موعظه و سلوک نیز دارند 👈👈و به دلیل همین مواعظ و جلسات و داشتن شاگرد توهم بسیاری از افراد حتی مسن که به ایشان مراجعه کرده اند این است که این افراد استاد کامل هستند حال اینکه افراد خبره می دانند که چنین چیزی نیست و خود آن اساتید هم بدون وجه تواضع معترف به این مساله هستند. 👈👈نکته مهم اینکه 🔆🔆البته و صد البته این مطالب بدین معنی نیست که بنده و امثال بنده طلبه های مبتدی و مانده در انجام کامل واجبات و ترک محرمات وقتی به این اساتید مراجعه میکنیم از دستورات آنها تبعیت کامل نداشته باشیم 🔆بلکه منظور این است که اگر در کار سلوک جدی هستید و با این اساتید ارتباط دارید باز هم باید دنبال استاد کامل بگردید و دست از طلب و جستجو بر ندارید در عین اینکه پایبندی کامل و تام به دستورات این اساتید دارید و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
🔆نکته چهارم: دو نوع علوم 👈شاید بدانید ولی علوم دو دسته هستند 🔆یک دسته علوم ظاهری که با تعلیم و تعلم به دست می آیند 🔆و یک دسته علوم باطنی که با عمل حاصل می شوند. 👈👈دین اسلام و علم توحید هم به صورت ظاهری قابل تحصیل هستند و هم به صورت باطنی. 👈ابتدای مضامین مهم و شریف حدیث عنوان بصری اشاره به همین امر دارد «فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَهدِيَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِكَ حَقِيقَةَ الْعُبُودِيَّةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ يُفَهِّمْك.» (مشكاة الأنوار في غرر الأخبار؛ النص؛ ص ۳۲۶) 🔆در اینجا صریحا تعلیم علم را با تعلّم و فراگیری نفی می کند که مقصود همین علوم باطنی است و دلالتهای غیر صریحی در حدیث نیز همین گفته را تایید می کند. 🔆البته مضمون انداختن علم در قلب به صورت استفاضه از رسول الله وارد شده که در ذیل آیه ۱۲۵ سوره مبارکه الأنعام « فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ» آمده: فِي الْمَجْمَعِ قَدْ وَرَدَتِ الرِّوَايَةُ الصَّحِيحَةُ أَنَّهُ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ شَرْحِ الصَّدْرِ مَا هُوَ فَقَالَ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ الْمُؤْمِنِ فَيَشْرَحُ صَدْرَهُ وَ يَنْفَسِحُ قَالُوا فَهَلْ لِذَلِكَ أَمَارَةٌ يُعْرَفُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَ الْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ التَّجَافِي عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج۶۵ ؛ ص۲۳۵ و ص: ۲۳۶) 👈👈بنا بر این دو نوع علم داریم و دو نوع روش فراگیری 🔆۱. شاگردی کردن و 🔆۲. عمل کردن 👈علوم ظاهری با روش اول و 👈علوم باطنی با روش دوم قابل تحصیل هستند. 🔆لذا توجه به این نکته لازم است که در علوم معنوی محور اصلی عمل است 👈و بعد هم قاعده (قَوْلِ النَّبِيِّ ص مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَم الفصول المختارة.ص۱۰۷) هر کس به علمش عمل کند خداوند علم آنچه ندارد را به او به طور وراثتی میدهد 🔆که این وراثت توضیحات زیادی دارد که مقام گنجایش ندارد و بعد استاد و تحصیل عرفان و .... 🔆نکته مهم آخر 👈اگر به علم خود محکم عمل کنیم 👈و در طلب جدیت داشته باشیم 🔆خدای متعال استاد را به سالک عامل مُجِّد، سوخته و عاشق دلخسته خواهد رساند. 👈👈اگر در نماز شب و واجبات و ترک محرمات مانده ایم فرضا که با خوش قسمتی استاد کامل هم پیدا کنیم 👈👈وضعمان بدتر خواهد شد نه بهتر 👈چرا که به علومی دسترسی پیدا میکنیم و عمل نمی کنیم 🔆و لذا نفاق و قساوت قلب ما بیشتر خواهد شد و حال ما بدتر و از هدایت دورتر 🔆چه بسا افرادی که به همین علت عاقبت به خیر نشدند 🔆🔆پس به ارتباط و شرکت در مواعظ همین اساتید معروف و مورد اجماع اکتفا کنیم و بی جهت کار خود را سخت تر و حال خود را خراب تر نکنیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
👈اما پاسخ 🔆 ۱. همانطور که حافظ فرموده و آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیه در نامه ای فرمودند: 🔆قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می کنند 🔆هیچ چیزی در معنویات به اندازه عمل انسان، در رشد انسان تاثیر ندارد. 🔆چه بسیار افرادی که سالها در کنار آیت الله العظمی قاضی بودند ولی هیچ بهره ای نبردند همانطور که علامه طهرانی اشاره داشته اند. 👈بنابر این عمل خود و عمل به دانسته های خود را، مساله اول و اساسی و محوری بدانیم 👈و کسالت و تنبلی خود را بیهوده توجیه نکنیم. 🔆تا وقتی خود، در عمل کاهلیم هیچ چیزی دادرس ما نخواهد بود، حتی اگر ملازم امام معصوم باشیم، استاد سلوک که جای خود را دارد. 🔆 ۲. از درس گرفتن، مباحثه کردن و خصوصا گعده گرفتن با اساتید و طلاب غافل به شدت بپرهیزیم. 🔆در انتخاب هم حجره نهایت دقت را داشته باشیم و اگر مجبور به هم حجره شدن با چنین افرادی شدیم،برنامه خود را برای آنها در عمل روشن کنیم و با جدیت مشغول درس و بحث و استفاده از اساتید اخلاق باشیم. 🔆از نزدیک شدن به طلاب اهل غیبتِ اساتید، مراجع و عارفانی چون و آیت الله بهجت و امثال آنها و و فرار کنیم 👈که متاسفانه طلاب غافل زیادند و طلاب فاجر کم نیستند خدا می‌داند که یک موسیقی مثلا حلال چه تاثیر بدی دارد چه برسد به همنشین شدن با اهل دنیا و معصیت و غفلت 🔆اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا 👈در وقت کسالت معنوی از امور زیر غافل نباشیم 🔆 ۳. از نقش موعظه غافل نباشیم. چه بسا در تابستان، ماه مبارک رمضان و ایام تعطیل و ... دروس اخلاق تعطیل باشد 🔆یا در جایی هستیم که دسترسی به اساتید نداریم 👈حداقل سعی کنیم پای منبر یک منبری که به مواعظ خود عامل است و موعظه می کند حاضر شویم. 🔆 ۴. از استفاده از صوت اساتید اخلاق و سلوک غافل نباشیم 🔆صوت اساتید هم بسته به عامل بودن، آنان موثر است و بعضا تاثیرات عجیبی از همین مواعظ صوتی دیده شده است. 🔆 ۵. از استفاده و مطالعه کتب اساتید عرفان و اخلاق، غافل نباشیم و به فراخور حال این کتب را بخوانیم 👈👈و همانطور که برای درس و مباحثه، برنامه داریم برای خواندن این کتب برنامه داشته باشیم. 🔆خصوصا از کتابهایی مثل منیة المرید شهید ثانی، معراج السعادة ملا احمد نراقی، کتب سلسه ملاقلی جولا مثل تذکرة المتقین و المراقبات و رساله لقاء الله و همینطور کتب امام راحل عظیم الشان رحمت الله علیه استفاده ببریم. 🔆 ۶. از خواندن زندگی نامه علمای ربانی مثل ره ، ، و کتبی که در این باره نوشته شده استفاده ببریم 🔆همینطور از خواندن زندگی نامه شهدا و اگر پیدا کردیم وصیتنامه های آنان استفاده کنیم 🔆 ۷. به خاطر مباحثی که گفته شد خود را از اساتید اخلاق و عرفان محروم نکنیم 🔆مراوده، حضور و استفاده از مواعظ آنان را جزء اصلی برنامه های خود قرار دهیم، 👈👈عیب گذاری بر اساتید و کم دیدن آنان مقابل امثال و نواقص دیگری که هر استادی حتی نیز ممکن است داشته باشد 🔆باعث نشود که از هیچ کسی و هیچ درسی و هیچ موعظه ای استفاده نکنیم، 👈که این خود از مکائد بزرگ شیطان است و تفصیل این مساله، خود شرح مفصلی دارد. 🔆 ۸. اگر واقعا طالب معنویات هستیم عرفان بخوانیم 🔆و بدانیم همانطور که در فقه خیلی جزئیات و ریزه کاری ها، هست که باید حتما خوب در درس خارج شرکت کرد تا نکات مهم و کلیدی را در فهم احکام و شناختِ بزرگان فقه به دست آورد 👈بدانید در عرفان هم همینطور است و باید عرفان خواند تا بسیاری ریزه کاریها را در شناخت عارفان و ظرائف عرفان درک کرد و به علم خودسازی و ظرائف آن آگاه شد 🔆البته واقعا عمل و مراقبه در این علم جایگاه ویژه ای دارد. 👈👈👈نکته مهم آخر 🔆از مراجعه به افراد 👈غیر معروف 👈و جوان (کمتر از پنجاه سال) بپرهیزیم 👈و دقیق و با حوصله درباره استادی که میخواهیم به او مراجعه کنیم تحقیق کنیم. 👈👈مساله در استاد اخلاق و سلوک فقط نماز شب و گریه در حال نماز و سوز در حال موعظه و خبر از غیب نیست 👈چه بسا افرادی که مقید به نماز شب هستند و واقعا از غیبِ ما، مطلع اما حب دنیا و مرید بازی در آنان بیشتر است 🔆بدانیم که این مساله با دنیا و آخرت ما سر و کار دارد و بسیار حساس است پس خوب تحقیق کنیم 👈و عامل بودن استاد به گفته هایش را 👈دقیق و 👈درست 🔆در عمل بسنجیم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين @salmanraoofi
🏴شب‌شهادت‌اول‌حاکم‌حکومت‌اسلامی 🏴آغازانحراف‌امت‌و‌حکومت‌اسلامی/۲ 💠امام خمینی: ‼️انحرافاتی که بعد از غدیر خم پیدا شد اسباب این همه گرفتاری در سراسر جهان است! ۶۵/۶/۲ 💠رهبرانقلاب: ‼️همیشه بیاد داشته باشید چیزی که در صدر اسلام توانست جهاد پیامبر و مومنان را معطل بگذارد، دشمنان نقابدار بود! ۷۷/۷/۲۶ 💠آیت الله بهجت: ‼️سقیفه هر روز تکرارمیشود و باید هر روز موضع خودرا مشخص کنیم که آیا اهل حقیم یا باطل! در محضر بهجت ۳/۳۶۲ @Jahade_tabeini
🏴شب شهادت پیامبر رحمت 🏴وآغاز افتراق قرآن و عترت/۱ 💠امام خمینی: ‼️ستمی که طاغوتیان بر ثقلین کردند از بیان قلم عاجزست، مسائل تاسف انگیزی که باید برآن خون گریست! 💠رهبرانقلاب ‼️واقعیت تلخ جامعه ما این است که همه به قرآن عشق می‌ورزند اما عده کمی در آن تدبر میکنند! ۶۸/۷/۲۰ ‼️ما دوریم از قرآن، از این دوریِ ما دشمن استفاده میکند و در ما بی‌ایمانی را تزریق میکند! ۹۶/۲/۷ ‼️من اطمینان دارم که اگر قرآن در کشور گسترش یابد پایه‌های نظام چنان محکم میشود که هیچ قدرتی نمیتواند اندک تزلزلی در آن بوجود آورد! ۷۸/۸/۵ @Jahade_tabeini