#استادصمدیآملی
#بدن_کوبیده_سیدالشهدا
#برگرفتهازجلسهسخنرانیشبششممحرمسال98
👈 حدیث دوم همین چهل حدیث در ابتدای فصل دوم باب اول کتاب نفس المهموم که مربوط است به آقای هارون بن مکفوف که امام صادق به او گفته است و فرمود که آن اشعاری که برای جدّم انشا فرموده ای انشاد کرده ای، آنها را بخوان.
که آن اشعار معروف است:
« أمرُر علی جَدَثِ الحسین و قل لأعظُمِهِ الزّکیّة یا أعظُما »
این حرف جناب ابی هارون مکفوف است، می گوید که:
« وقتی به کربلا داری می روی ، أمرُر علی جدث الحسین، برو ، « جدَث » یعنی آن قبر. برو روی قبر حسین، « أمرُر » از آنجا عبور کن؛ حالا مسیرت افتاده می خواهی این وری بروی، برو از کربلا برو.
حالا شاید تعبیر امام، راه قدس از کربلا می گذرد، می گوید حالا اگر قصد دارید احیاناً قدس را از دست دشمن آزاد بکنید، خب راهش را از کربلا بروید چرا از راههای دیگر بروید؟ از اینجا برو.
« أمرُر علی جدث الحسین »
برو به این استخوانهای پاک حسین خطاب کن.
معلوم میشه در قبر آقا جز تکه استخوانهایی چیزی آنجا وارد نشده، چون همه تان بارها شنیده اید که وقتی رسیدند آقا را إرباً إرباً کردند دیگر. تکه تکه کردند. اینکه داعشی ها تکه تکه می کردند این همان روش داعشی های کربلا از بنی امیه است دیگر؛ اینها از نسل بنی امیه اند، از نسل عمر سعد و یزید و ابن زیاد و شمر و امثال اینهایند دیگر. همینجور که آنها تکه تکه می کردند اینها هم می کنند.
اینها چیزی غیر از همانی که آنها کردند یاد نگرفته اند.
ولذا بدن تکه تکه شد. بنا بر نصّ آنچه که معتبر است در کتب تاریخی، بعد هم بدن مبارک زیر سمّ ستوران قرار گرفت، ده تا حرامزاده که در فیلم مختار هم آنها را ترسیم کردند، نمادین ساختند، ده تا حرامزاده با اسبهای نعل بسته ی تازه بر روی بدن تاختند طوری که خودشان آمدند گفتند عمر سعد باید تا رکاب اسب ما را باید پر از طلا و زر کند. چرا؟ برای اینکه ما انقدر این بدن را با رفت و آمد رویش در هم کوبیدیم که استخوانهای سینه ی حسین را با استخوانهای پشت حسین را با هم دیگر « رَضَّ »، این را قشنگ کوبیده ایم. « رضّ » کوبیدن است.
شما اگر یک کارد را بگیرید اینطوری دست را ببرید این قطع است، بریدن است. اینرا عرب نمی گوید « رضّ »؛ اما وقتی بکوبید یک چیزی را، می شود « رضّ». اینها هم، بعد این شمر لعین آمد سر آقا را برید نمی گویند « رضّ»؛ می گویند « قطع»، سر بریده.
اما اینها آمدند با سمّ اسب، مثل یک گوشتکوبی شما چطور بکوبی، اینرا می گویند « رضّ ».
ولذا شما وقتی با گوشتکوب گوشت را می کوبی نمی گویی گوشت را بریدم؛ می گویی گوشت را کوبیدم.
ادامه👇👇👇👇
#استادصمدیآملی
#بدن_کوبیده_سیدالشهدا
#برگرفتهازجلسهسخنرانیشبششممحرمسال98
👈 حدیث دوم همین چهل حدیث در ابتدای فصل دوم باب اول کتاب نفس المهموم که مربوط است به آقای هارون بن مکفوف که امام صادق به او گفته است و فرمود که آن اشعاری که برای جدّم انشا فرموده ای انشاد کرده ای، آنها را بخوان.
که آن اشعار معروف است:
« أمرُر علی جَدَثِ الحسین و قل لأعظُمِهِ الزّکیّة یا أعظُما »
این حرف جناب ابی هارون مکفوف است، می گوید که:
« وقتی به کربلا داری می روی ، أمرُر علی جدث الحسین، برو ، « جدَث » یعنی آن قبر. برو روی قبر حسین، « أمرُر » از آنجا عبور کن؛ حالا مسیرت افتاده می خواهی این وری بروی، برو از کربلا برو.
حالا شاید تعبیر امام، راه قدس از کربلا می گذرد، می گوید حالا اگر قصد دارید احیاناً قدس را از دست دشمن آزاد بکنید، خب راهش را از کربلا بروید چرا از راههای دیگر بروید؟ از اینجا برو.
« أمرُر علی جدث الحسین »
برو به این استخوانهای پاک حسین خطاب کن.
معلوم میشه در قبر آقا جز تکه استخوانهایی چیزی آنجا وارد نشده، چون همه تان بارها شنیده اید که وقتی رسیدند آقا را إرباً إرباً کردند دیگر. تکه تکه کردند. اینکه داعشی ها تکه تکه می کردند این همان روش داعشی های کربلا از بنی امیه است دیگر؛ اینها از نسل بنی امیه اند، از نسل عمر سعد و یزید و ابن زیاد و شمر و امثال اینهایند دیگر. همینجور که آنها تکه تکه می کردند اینها هم می کنند.
اینها چیزی غیر از همانی که آنها کردند یاد نگرفته اند.
ولذا بدن تکه تکه شد. بنا بر نصّ آنچه که معتبر است در کتب تاریخی، بعد هم بدن مبارک زیر سمّ ستوران قرار گرفت، ده تا حرامزاده که در فیلم مختار هم آنها را ترسیم کردند، نمادین ساختند، ده تا حرامزاده با اسبهای نعل بسته ی تازه بر روی بدن تاختند طوری که خودشان آمدند گفتند عمر سعد باید تا رکاب اسب ما را باید پر از طلا و زر کند. چرا؟ برای اینکه ما انقدر این بدن را با رفت و آمد رویش در هم کوبیدیم که استخوانهای سینه ی حسین را با استخوانهای پشت حسین را با هم دیگر « رَضَّ »، این را قشنگ کوبیده ایم. « رضّ » کوبیدن است.
شما اگر یک کارد را بگیرید اینطوری دست را ببرید این قطع است، بریدن است. اینرا عرب نمی گوید « رضّ »؛ اما وقتی بکوبید یک چیزی را، می شود « رضّ». اینها هم، بعد این شمر لعین آمد سر آقا را برید نمی گویند « رضّ»؛ می گویند « قطع»، سر بریده.
اما اینها آمدند با سمّ اسب، مثل یک گوشتکوبی شما چطور بکوبی، اینرا می گویند « رضّ ».
ولذا شما وقتی با گوشتکوب گوشت را می کوبی نمی گویی گوشت را بریدم؛ می گویی گوشت را کوبیدم.
ادامه👇👇👇👇