🔰 مرور مهم ترین آثار علامه حسن زاده آملی ره در موضوعات عرفانی، فلسفی، کلامی، تفسیری، روایی، رجالی، فقهی و ادبی بمناسبت ایام رحلت این عالم جلیل القدر
🔻عرفانی
الهی نامه
تصحیح رساله مکاتبات
تصحیح و تعلیق تمهید القواعد
تصحیح و تعلیق رساله تحفه الملوک
تصحیح و تعلیق شرح فصوص خوارزمی
تصحیح و تعلیق شرح فصوص قیصری
رساله انّه الحق
رسالهای در سیر و سلوک
رساله لقاءالله
رساله مفاتیح المخازن
رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور
شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ
شرح فصوص الحکم
عرفان و حکمت متعالیه
قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارد
کلمه علیا در توقیفیت اسماء
مشکات القدس علی مصباح الأنس
منشئات
وحدت از دیدگاه عارف و حکیم
ولایت تکوینی
دروس معرفت نفس (۱۵۳ درس در نفسشناسی)
🔻فلسفی
الاصول الحکمیه
الحجج البالغه علی تجرد النفس الناطقه
النور المتجلّی فی الظّهور الظّلّی
ترجمه و تعلیق الجمع بین الرّأیین
ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات
تصحیح و تعلیق شفا
تصحیح و تعلیق اشارات
تقدیم و تصحیح و تعلیق آغاز و انجام
تقدیم و تعلیق راسله اتحاد عاقل به معقول
دررالقلائد علی غررالفرائد
دروس اتحاد عاقل به معقول
رساله اعتقادات
رساله العمل الضابط فی الرّابطی و الرابط
رسالهای در اثبات عالم مثال
رساله جعل
رساله رؤیا
رساله مثل
رساله نفس الأمر
رساله نهج الولایه
رساله فی التضّادّ
صد کلمه
عیون مسائل نفس و سرح العیون فی شرح العیون
گشتی در حرکت
گنجینه گوهر روان
معرفت نفس
مفاتیح الأسرار لسلّاک الاسفار
من کیستم
نثرالدّراری علی نظم اللئالی
نصوص الحکم بر فصوص الحکم
🔻کلامی
تقدیم و تصحیح و تعلیق رساله قضا و قدر محمد دهدار
تقدیم و تصحیح و تعلیق کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد
رساله حول الرؤیه
رساله خیر الاثر در رد جبر و قدر
رساله فی الامامه
فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب ربّالارباب
🔻تفسیری
انسان و قرآن
تصحیح خلاصه تفسیر المنهج الصادقین
🔻روایی
انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه
تصحیح سه کتاب ابی الجعد، نثراللئالی، طبّ الائمه
تصحیح نهج البلاغه
تکمله منهاج البراعه
رسالهای در اربعین
شرح چهل حدیث در معرفت نفس
مصادر و مآخذ نهج البلاغه
🔻رجالی
اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال
وجیزهای در ترجمه و شرح زندگی علامه طباطبایی قدس سرّه
🔻فقهی
تعلیقات علی العروه الوثقی
مجیزهای در مناسک حج
🔻ریاضی و هیئت
استخراج جداول تقویم
تصحیح و تعلیق اکر مانالاوس
تصحیح و تعلیق الدّر المکنون و الجوهر المصون
تصحیح و تعلیق تحریر اقلیدس
تصحیح و تعلیق تحریر اکر ثاوذوسیوس
تصحیح و تعلیق تحریر مجسطی
تصحیح و تعلیق تحریر مساکن ثاوذوسیوس
تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر بیست باب
تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک
تصحیح و تعلیق شرح چغمینی
تعلیقه بر رساله قبله مولی مظفر
دروس معرفت اوفاق
دروس معرفه الوقت و القبله
دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی
رسالهای پیرامون فنون ریاضی
رسالهای در مطالب ریاضی
رساله ظلّ
رساله میل کلی
رساله تعیین سمت قبله مدینه
رساله تکسیر دائره
رساله فی الصبح و الشفق
رساله فی تعیین البعد بین المرکزین و الاوج
شرح زیج بهادری
شرح قصیده کنوزالاسماء
سی فصل در دائره هندیه
🔻ادبی
دیوان اشعار
امثال طبری
تصحیح کلیله و دمنه
تصحیح گلستان سعدی
تصحیح و اعراب اصول کافی
تعلیقه بر باب توحید حدیقه الحقیقه
تعلیقه بر قسمت معانی مطوّل
دیوان اشعار (کتاب «تنظیم و تصحیح دیوان اشعار علامه حسنزاده آملی» مجموعهای است از اشعار وی که توسط سید سعید هاشمی جمعآوری شده و انتشارات «الف. لام. میم» آن را منتشر کردهاست.)
قصیده ینبوع الحیات
مصادر اشعار منسوب به امیرالمؤمنین علیه السّلام
تقدیم و تصحیح و تعلیق نصاب الصبیان
🔻آثار متفرقه
تقدیم و تصحیح و تعلیف خزائن
ده رساله فارسی
کشکول
مجموعه مقالات
مصاحبات
هزار و یک نکته
هزار و یک کلمه
رساله رموز کنوز
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
اعوانی: علامه حسنزاده آملی برهان، عرفان و قرآن را باهم آشتی داد
استاد فلسفه در خصوص عملکرد علامه حسنزاده آملی در عرفان گفت: عالم ربانی وارث اخلاق نبوی است و مانند بیداری است میان خفتگان که به حق بیدار است. علامه حسنزاده آملی برهان، عرفان و قرآن را باهم آشتی داد و همه را واحد معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نخستین سالگرد رحلت علامه ذوالفنون حسنزاده آملی، عصر امروز سهشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان اسناد و کتابخانه ملی با حضور جمعی از اهالی علم و ادب و آیت الله محقق داماد، علی لاریجانی، آیتالله صادق آملی لاریجانی، حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری، غلامعلی حدادعادل، سیدعباس صالحی و علیرضا مختارپور مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
محقق داماد:
بنده به علامه افتخار میکنم
در ابتدای این برنامه آیت الله محقق داماد، ضمن عرض خوشامدگویی درخصوص علامه حسنزاده آملی گفت: من به عنوان یک طلبه میگویم که وی از معدود افرادی بود که میتوان به او افتخار کرد. به عنوان هم سلک و هم لباس در همین زمان پرشور میتوانستیم بر او افتخار کنیم. چون او یک روحانی نمونه و عالم به علمهای الهیات بود.
وی افزود: مهمترین نکته درخصوص علامه، جامعیت وی بود. بنده از جوانی خدمت علامه میرسیدم. او ادبیات عرب را عمیق و همچنین ادبیات فارسی را نیز در سطح بالایی میدانست و نیز فلسفه، عرفان، تفسیر، فقه و اصول را میدانست. جامعیت نکتهای بود که در میان افراد موجود کمتر وجود دارد. علامه نمونه بود و حافظهای قوی داشت و با اشعار سعدی و حافظ مأنوس بود و در جای خودش استفاده میکرد و بنده به علامه افتخار میکنم.
حضرت نوح بر قلب علامه بودند
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
در ادامه فرزند بزرگ علامه، حجت الاسلام عبدالکریم حسنزاده گفت:
یکی از شاگردان علامه میگفتند که طبق روایت حَمَله عرش، هشت نفر هستند که یکی از آنها حضرت نوح است و به تعبیر وی حضرت نوح بر قلب علامه بودند؛ چه در مکتوبات علامه و چه شاگردان وی که نفوسی بودند که به فعلیت رسیدند همه تحت لوای همان حَمَله عرش و به گفته امام صادق(ع) عرش یعنی علم. آن جناب میگفت که حضرت نوح بر قلب علامه بود و آنچه در طول اینسالها پرورش داد همه نور بود و نورافشانی کرده بود.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
آیت الله علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از این برنامه با اشاره به عارف بودن علامه حسنزاده آملی بیان کرد: وی علامه و حقیقتا ذوفنون بود. او علوم حصولی را در ذهن خود ذخیره نکرده بود. علامه عارف و اهل سلوک بود. او عارف ذوفنون یا عارف به معنای حقیقی بود. عارف تک ساحتی عارف نیست و بشر عادی نمیتواند فقط از یک منبع معرفت برخوردار باشد و به همه حقایق دست پیدا کند و این کار فقط از معصومین برمیآید. کار انسانهای عادی این است که که همه حقایق را از مسیر همه منابع کسب کنند؛ یعنی از فطرت، عقل، کتاب و سنت و شهود که همه مصدرشان ساحت الهی است و منبع الهی دارند و جز خدا نمیتواند کسی علم و معرفت را ایجاد کند و همه علوم ازساحت الهی به سپهر انسانی تنزل میکند.
عرفان اهل بیتی که علامه کسب کرده بود، عرفان جامعی بود
وی افزود: علامه عارف به عرفان نظری و عارف بود، مفسر و عارف بودند و حتی به علوم ملکی و فیزیک هم عارف بودند؛ یادم است یک روز برای نماز ظهر در منزل وی بلند شدیم. علامه دست بر دوش من گذاشت و گفت حال الان رو به روی کعبه هستی. ایشان عارف بودند. ادیب فارسی و عرب بودند و یک ادیب بزرگ بود و اگر فقط ادیب بودنش را در نظر بگیریم یکی از بزرگترین ادبای تاریخ معاصر خواهد شد. علوم جدید تک منبعی است و فقط به حس و تجربه اکتفاء میشود؛ در صورتی که منبع نیستند. تک منبع بودن علم آفت علم جدید است و در عرفان متعارف هم آفت است و عرفان اهل بیتی که علامه کسب کرده بود، عرفان جامعی بود و باید برای کسب آن از همه ابزارها استفاده کنیم. کار عارف، فرار از ملک و رسیدن به ملکوت است و بناست که به آیات بینهایت راه پیدا کند و این میشود که برای عرفان باید از همه منابع استفاده کنیم.
من صورت خود را کف پاهای استادم میمالیدم
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
افشین علاء شاعر در بخش دیگر برنامه ضمن نقل خاطرهای از علامه اظهار داشت: در دوران جوانی به روستای اهلم بر مزار مادرشان میرفتیم؛ چرا که مزین به قدوم علامه بود و از اشعار علامه در زبان فارسی و عرب و حتی طبری بعد از نیمایوشیج روانی خاصی داشت.مرحوم طیبه تربتی همسر محیالدین الهی قمشهای میگفت که هرگز نشد ببینم که علامه در برابر استادش چهار زانو نشسته باشد؛ بلکه همیشه دو زانو بود و حتی لحظهای تکیه به دیوار هم نمیداد و در مراسم ختم پسر بزرگ محی الدین قمشهای علامه را دیدم و مدتی باهم صحبت کردیم که وی میگفت من صورت خود را بر کف پاهای استادم میمالیدم.
علاء در پایان شعری را که زمان ارتحال علامه سروده بود، بازخوانی کرد که به شرح زیر است:
ایرا! صبور باش…
آمد خبر که خرمن دانش تباه شد
عرفان و فقه و فلسفه بیتکیه گاه شد
رود از میان شکافت و کوه از کمر شکست
از زخم این تبر، طبرستان تباه شد
پیری رهید از قفس تن که در غمش
پیراهن جوانی و غیرت سیاه شد
پیری که آسمان به عبایش چو وصله بود
پیری که از مهابت او کوه، کاه شد
پیر ارچه بود، لشکر همت ز هم گسیخت
یک تن اگرچه بود، خرد بیسپاه شد
تاج دلاوری ز سر مهتری جدا
تخت سخنوری تهی از فر و جاه شد
علامهای، سپهردلی، کیمیاگری
کز او خزف چو لعل و شفق چون پگاه شد
یعقوب دهر بار دگر جامه را درید
زیرا که دید یوسف حکمت به چاه شد
سلطان اشک، بار دگر بار عام داد
پس خیل دیده راهی آن بارگاه شد
برداشت عقل، افسر فرزانگی ز سر
دستار عشق سوخت، جنون بیکلاه شد
باور نمیکنم که حسنزاده رفته است
مازندران؟ نه! ملک جهان بیپناه شد
آمل گریست، بحر خزر سینه چاک کرد
جنگل خمید، بیشه پر از دود آه شد
البرز شاهد است دماوند خون گریست
آسیمه سر، هراز بر این غم گواه شد
ایرا! صبور باش حسنزاده چون برفت
فردا تو را به حشر، شفیع گناه شد
در سینهات جواهر اسرار خفته است
هرچند دیدهات تهی از آن نگاه شد
خاموش شد اگرچه صدای عصای او
پژواک آن عجین به رگ هر گیاه شد
ایرا به خود ببال که فرزند خطهات
مقصود دیر و مدرسه و خانقاه شد
ایرا به خود ببال که بال فرشتگان
تا پا نهد به عرش برین، فرش راه شد
ایرا به خود ببال که در اربعین شاه
دردانهات روانه به دیدار شاه شد
ایرا ببین که دوخت فلک دیده سوی تو
خاک ره تو قبله گه مهر و ماه شد
ابیات ناشیانه سرودم، مرا ببخش
تقصیر گریه بود، اگر اشتباه شد
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
در ادامه غلامرضا اعوانی استاد فلسفه ضمن بیان خاطراتی از علامه در خصوص ویژگی عالم ربانی بیان کرد: عالم ربانی با توجه به آیه مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُون است که خداوند خطاب به علمای بهود توصیه میکند که در تعلیم ربانی باشید و در درس خواندن و میزان در دین است و علمای دین باید وارث انبیاء باشند. در فقه به کسی که قرابت نداشته باشد، ارث تعلق نمیگیرد و باید در علوم الهی هم قرابتی میان عالم و انبیاء باشد؛ وگرنه وارث نیست. عالم ربانی وارث اخلاق نبوی است و مانند بیداری است میان خفتگان که به حق بیدار است.
اعوانی در پایان گفت: صفت استادی بیمعنا شده است و دیگر کسی نمیرود زانو بزند در برابر استاد تا یاد بگیرد. البته کتاب علم است، اما علم غیر زنده؛ در صورتی که استاد همه مشکلات در برابر تو را میگشاید و علامه حسنزاده آملی، برهان، عرفان و قرآن را باهم آشتی داد و همه را واحد معرفی کرد.
علامه حسنزاده آملی عارف، فیلسوف، مفسر قرآن و عالم به ریاضیات و نجوم بود
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
آیتالله آملی لاریجانی با بیان اینکه مرحوم آیت الله حسنزاده آملی شخصیت کم نظیری بود، اظهار داشت: ایشان عارف، فیلسوف، مفسر قرآن و عالم به ریاضیات و نجوم بود و علاوه بر همه اینها شب زندهدار بود. شب بیداریهای مرحوم حسنزاده آملی و ادعیه و مناجات سحری ایشان و آنچه از خود باقی گذاشتند، آثار همینها است.
آیت الله آملی لاریجانی بیان کرد: معرفت نفس به معنای آن است که نفس دیده شود. مرحوم حسنزاده آملی از سالهای گذشته در پی این مسأله بود. ایشان اشارات بسیاری به معرفت شهودی نفس دارند و دو نفر از بزرگانی که در این زمینه مطالب مهمی آوردند، یکی مرحوم علامه طباطبایی و دیگری میرزا جواد ملکی هستند.
وی افزود: مرحوم میرزا جواد ملکی در مراقبههای مربوط به ماه ذی القعده راجع به کعبه میگوید: کعبه حقیقی چیز دیگری است. مرحوم طباطبایی در جلد ششم المیزان توضیح میدهد که چرا ما به اهمیت معرفت شهودی نفس توجه میکنیم.
آیت الله آملی لاریجانی اضافه کرد: اهل الله وقتی شاگردان سلوکی خود را راه میاندازند، سعی دارند انسان را بیدار کنند. چه کسی گفته تصاویری که ما میبینیم در مغز ماست و نفس در بدن ما است؟ معرفت نفس مانند غواصی کردن و شنا کردن است.
وی گفت: توجه به اینکه آنچه میبینیم در خود ماست با این معنا که صور در مغز ما نیست به معنای این است که مغز ما در خلق صورتها خلاق است. وقتی در تصور خود یک کوه بزرگ را تصویرسازی میکنیم یعنی وجودی که با خیال ایجاد میشود یک حقیقت عظیم است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: نفس آدمی در موطن و موقف عادی نیست. راهیابی به معرفت نفس نیازمند تمرین است. برای مثال تصور آنچه دیده نمیشود و ایجاد آن و یا محو کردن صور و فکر در عدم. در این شرایط انسان خود را بیماده و بیصورت میبیند و آنجا انسان به حقیقت نفس دست یافته است.
آیت الله آملی لاریجانی گفت: قدم نهایی شناخت انسان و نفس به فقر است و آنجا محل ظهور حق تعالی است. در اینجا سالک و مسلک یکی است. هر اندازه روح عظیمتر شود، تسلطش به عوالم دیگر ظاهرتر و بارزتر میشود.
وی اضافه کرد: انسان اگر عظمت خود را یافت، نمیتوان گفت حقیقت خود را یافته است. هر جا خود را دیگر ندید، ظهور حق بر او اتفاق میافتد. چیز دیگری در این عالم جز ظهور حق نیست. هیچ عدمی به ظهور حق راه ندارد و حق این است که اگر انسان به این مرحله دست یابد نور میشود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مرحوم حسنزاده آملی در باب معرفت نفس مجموعهای را تدوین کرده، اظهار کرد: یکی از بهترین کتابها در باب نفس، کتاب عیون ایشان است که انسان از آن لذت میبرد. ایشان با علاقه و نظم زیبایی این کتاب را نوشتند.
آیت الله آملی لاریجانی در پایان گفت: حقیقت روح آدمی جام جم است و اگر معرفت شهودی نفس را پیدا کنیم بسیاری از حرفها برای ما و نگاه انسان به عالم و آدم تفاوت پیدا میکند و کتاب نفس انسان باز میشود. مرحوم حسنزاده آملی مکرر میفرمودند عمل انسان ساز است. آنهایی که چشم دارند همین جا برزخ و قیامت خود را میبینند.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | علامه ذوفنون
🔺 رسانه خامنهای. ای ار به مناسبت سالگرد رحلت آیةالله آقای حسنزادهی آملی رحمةاللهعلیه، بخشهایی از دیدار حضرت آیتالله خامنهای و این دانشمند روحانی را در نماهنگ "علامه ذوفنون" را مرور میکند.
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹وارث یکتا
🖋️شاعر:
ابوالقاسم رحمانی
باصدای دلنشین:
حجت الإسلام عبدالله حسن زاده آملی (دامت برکاته)
ای که در شیرین زبانی نطق تو شیواستی
نغز گفتاری شنو گر جان تو شنواستی
کنیه ختم رسالت ازچه بوالقاسم بود
گفته اند از آنکه پورش قاسم رعناستی
این دلیل ظاهرش بود و نهانش دیگر است
آشکارا گویم آن را بی کمی و کاستی
زان محمد شد ابوالقاسم
که فرزندش علی است
کو قسیم نار و جنت مر قیامت راستی
شد امیرالمؤمنین فرزند سر مصطفی
نور علم احمدی را آیت عظماستی
حال دانی کنیه ثامن چراشد بوالحسن
چون حسن زاده حسن فرزند آن مولاستی
او چو حیدر آب علم
از چشمه عصمت چشید
درچنین ارثی رضا را وارث یکتاستی
باطنی ظاهر نمودی، عیب نی بوالقاسما
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
کاری از:
آقای سید احسان حسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابد...
ویدیو نور
فرمایشات عرشی حضرت استاد
مولانا نجم الدین علامه ذولفنون
حسن حسن زاده آملی(روحی فداه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 دوست کتاب
🎙بیانات آیتالله العظمی جوادی آملی حفظهالله درباره علامه حسنزاده آملی رضواناللهتعالیعلیه
«کتابشناس و دوست کتاب بود. با کتاب دلبسته بود.»
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تکرار این سخنان دلنشین و روح بخش
🎥 نظر علامه حسن زاده آملی در مورد رهبر انقلاب
⭕️ علامه حسن زاده آملی: قرائن و شواهد نشان میدهد انقــلاب اسـلامی و نـظام مقدس جمهـوری اسلامی ایران ظهور صغرای حضرت بقیهالله الاعظم و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه میباشد.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
✍ #علامهحسنزادهآملی
✅تا با اصل خود انس نگرفتى، انسان نيستى. انسان چون با اصل خود انس گرفت آن مي شود.
✅ تا گم نشدى، چيزى در تو پيدا نشود.
✅ تا بيننده و گيرنده نشدى، انسان نشدى.
✅ تا محجوبى دعوى دوستى مكن، كه سرّ دوست بر دوست مستور نيست.
✅ تا بارت را ننهى، بار نيابى.
📚 #هزارویکنکته
نکته ۹۸۷
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقاشی شنی پرتره علامه حسن زاده آملی (ره)
◾️غروب پنج شنبه است برای شادی روح علامه #صلوات
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
علامه حسن زاده تا آخرین روزهای عمرشان عکس همسرشان را بر روی میز مطالعه داشتند تا از یاد و مغفرت برای ایشان فراموش نکنند.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #تذکر برای این روزها
تذکر حضرت علامه حسن زاده آملی به خانومی که در جلسه صدايش را برای فرستادن #صلوات بلند می کند
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🛑 #بخوانید_و_نشردهید
✅حقیقت حجاب از دیدگاه حضرت استاد صمدی آملی شاگرد برجسته حضرت علامه حسن زاده آملی
هو
🔸کل عالم ومقام عصمت عالم اگر به صورت یک شکل ویک بافت و صورتی در بیاید قهرا به بافت انسان در می آید .همانطور که قوه خیال حقایق آنسویی را مطابق با مناسباتی که بینشان است با اشکال این سویی برای انسان پیاده می کندقوه خیال عالم عصمت نظام عالم را در نشئه طبیعت به صورت انسان شکل می دهد و چون عصمت بیشتر با اسم شریف #الباطن سازگار است لذا به صورت زن شکل می دهد نه صورت مرد.
چون مرد بیشتر با اسم #الظاهر و زن بیشتر با اسم شریف #الباطن در ارتباط است.
لذا همان مقام اسم شریف #الباطن آمده در شریعت و برای زن به صورت حجاب مطرح شده است این حجاب در حقیقت صفت خدا داشتن زن است خداوند هم محجوب است خودش فرمود:(من هم حجاب کل عالم و مقام عصمت عالم اگر به صورت یک شکل و یک بافت وصورتی در بیاید قهرا به بافت انسان در می آید. همانطور که قوه خیال حقایق آنسویی را مطابق با مناسباتی که بینشان است با اشکال این دارم وشما از پشت هفت هزار حجاب دارید من را می بینید)
اگر عدد را بالاتر ببرد باز هم حق است. نه این که دین اگر به زن می گوید (تو حجاب را نگه داشته باش) این العیاذ بالله جسارت به زن است این در
حقیقت یک احترامی به زن است. به او می گوید:
(چون تو مطابق اسم شریف #الباطن الهی پیاده شده ای ما نمی خواهیم که تو در معرض دید هر کسی قرار بگیری لذا محجوب باش. بگذار اگر دیگران می خواهند تو را ببینند از پشت حجابها ببینند) این حجاب برگرفته از حجاب حق است لذا حجاب دژ زن است چه اینکه برای خداوند دژ است فرمود هر چه کوشش کنید نمی توانید حقیقت غیبیه ذات مرا ببینید آنقدر محجوبم
آنقدر در حجابم هر چه کوشش کنید و حجابهای را خرق کنید و پاره کنید باز هم همچنان مرا در پشت حجاب باید ببینید هرگز من کشف تام نمی کنم حتی در قران هم کشف تام ذاتی نکرد قر آن هم اگر چه خدا را به ما معرفی کرد اما یا با الفاظ یا با معانی یا با صور.
🔸هم الفاظ حجابند وهم هم هم صور حجابند. از پشت حجاب ها خدا معرفی را معرفی کرد والا حق آنطوری که حق است برای خلق جلوه نمی کند که اگر بخواهد بکند لازمه جلوه گری حق برای خلق بساط خلق را جمع کردن است.
زن تا موقعی که در حجاب است است حق است موقعی که از حجاب در آمده است وجهه ی خلقی پیدا می کند. وقتی وجهه ی خلقی پیدا کرد
دیگر تواناییش شکسته می شود. این است که حجاب برای زن یک احترام است که زن بیشتر شبیه به خداوند شود. و اگر می خواهند #عصمت_اعظم را به صورت شکل زنی در بیاورد ظاهرا به بهترین شکل در می آورد که بهتر و زیباتر از این چهره در نظام هستی پیدا نمی شود.
لذا مشابه چهره جناب صدیقه طاهره در عالم هرگز زنی پیدا نمی شود چه اینکه مشابه چهره پیغمبر و امیرالمومنین هرگز در عالم
بافتی پیدا نمی شود.
🔸حال که این عصمت کبرای الهی را در حضرت صدیقه طاهره تجلی کرده است او آنچنان در حجاب قرار می گیرد که فقط امیر المومنین لیاقت دیدار همچنین جمالی را خواهد داشت.
که به او گفتنند: (زهرای عزیز اگر علی ابن ابیطالب نبود برای تو هرگز در عالم کفوی پیدا نمی شد) چون زن وشوهر باید کفو هم دیگر باشند.
در مسائل فقهیه فرموده اند: شوهر وزن سعی کنند در سن و مسائل خانوادگی ومسائل اخلاقی هم کفو باشند هم کفو که باشد با همدیگر در امور زندگی دچار مشکل نمی شوند. جناب امیر المومنین کفو صدیقه طاهره است وحضرت فاطمه زهرا ء (س)کفو علی (ع ) است.
✅ لازم به ذکر است که مراد حجاب حجاب اسلامی وقرآنی چادر است.
(اشهد ان سید تنا فاطمه الزهراء عصمه الله الکبری حجه الله علی الحجج)
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤 #علامه_حسن_زاده_آملی_ره
🔸 خودشناسی، خداشناسی است
🔸ای انسان، قدر خود را بدان...
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #درس_ادب
🔸عبارت جناب شیخ الرئیس را در آخر نمط هشتم اشارات آورده گفت: شیخ الرئیس چه خوب گفته است.
🔸استوسع رحمت الله، شما سر سفره خدا چرا بخل می ورزید
🔸استوسع رحمت الله، بگذارید همگان مشمول رحمت الهیه بوده باشند
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه جدی علامه حسن زاده آملی به پدر و مادرها
نیت شما، لقمه شما، اعمال شما و حالات شما در فرزند اثر میگذارد. فرزند میوه درخت وجود شماست. مراقب باشید!
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
نگاه عمیق #زن از دیدگاه #ابن_عربی و #علامه_حسن_زاده_آملی
عبدالله صلواتی:
مرتبت وجودی زن در عرفان اسلامی/ زن مظهر جمال، لطف و محبت الهی است
صلواتی، عضو هیأت علمی دانشگاه رجایی معتقد است در عرفان اسلامی به ویژه در عرفان ابن عربی، زن و مرد در اصل انسانیت مشترک اند و زن بودن و مرد بودن امور عارضی و بیروت از ذات انسانیت است.
به گزارش خبرنگار مهر، من زیر با عنوان مرتبت وجودی زن در عرفان اسلامی، یادداشتی است که عبداله صلواتی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران به مناسبت روز زن نوشته است:
در تفکر غربی مفاهیم دوگانه و متقابلی درباره زن و مرد وجود دارد؛ این دوگانه ها از طرفی محصول سیاست و فرهنگ جامعه هستند و از طرف دیگر، جهت گیری جامعه و ایماژهای زیستن و مدیریت و فرهنگ و هنر و حقوق و در یک نگاه همه شئون زندگی را در چنبره خویش دارند. این دوگانه ها عبارتند از: سوژه/ ابژه؛ فعال/ منفعل؛ فرهنگ، جامعه/ طبیعت؛ عمومی/ خصوصی؛ انسان/ حیوان؛ کلی و جهان شمول/ خاص؛ عقلی/ عاطفه؛ سیاست، حقوق، اخلاق/ شخصی، خانوادگی، زیست شناختی؛ منطق/ شهود؛ حضور/ غیبت؛ خودیت، موجود/ غیریت، ناموجود؛ روشن/ تاریک؛ استقلال/ وابستگی؛ خیر/ شر.
بسته به اینکه کدام طرف این دوگانه ها غلبه پیدا کند یا بسته به اینکه این دوگانه ها در حالت تعادل و تعامل باشند یا در حال ستیز، سرنوشت زنان و مردان و در کل، سرنوشت جامعه و مسیر حرکتش متفاوت می شود. فمینیستها اما به لحاظ تاریخی معتقدند: در این دوگانه ها معمولا طرف مردانه جنبه مثبت تری یافته و طرف زنانه به نوان امر طفیلی و تابع معرفی شده است و این سبب ظلم ها و ناعدالتی های گسترده ای در قبال زنان شده است.
غالباً از میان این دوگانه ها طرف مغلوب، یعنی طبیعت، خاص، عاطفه، غیریت، تاریک، شهود، شخصی، حیوان، ابژه، شر، و منفعل از آن زن تلقی می شود و طرف غالب از آن مرد است. (رک: بیسلی، چیستی فمینیسم، ص ۳۲-۳۴)
در عرفان اسلامی هم برخی از طرفهای مغلوب چون طبیعت، عاطفه، و منفعل به زن اختصاص می یابد. حال پرسش این است که آیا اسناد این مفاهیم به زن نشان از رتبت پایین زن در نگاه عرفان اسلامی دارد؟ و قبل تر از آن این پرسش مطرح است که زن در آثار عرفانی به ویژه مکتب ابن عربی و نظرگاه #علامه حسن زاده آملی چه جایگاه وجودی ای دارد؟
در سخنان صوفیه توصیه می شود که: زن را باید به مثابه امانت الهی و با نگاه شفقت دید نه با نگاه شهوت. (رازی، جواهر التصوف، ص۱۷۰؛ سلمی، جوامع آداب الصوفیة، ص ۲۱۱؛ خرکوشی، تهذیب الاسرار فی أصول التصوف، ص۳۸۲) و یکی از راه های نگاه انسانی به زن، پیشنهاد ابن عربی است. او در نظریه علم الاسمای خویش، زن را مظهر جمال و لطف و آینه محبت الهی می داند.
در عرفان ابن عربی، زن و مرد در اصل انسانیت مشترک اند و زن بودن و مرد بودن امور عارضی و بیرون از ذات انسانیت است. بنابراین، چنین نیست که مردان به حسب انسانیت بالاتر از زنان باشند. (ابن عربی، الفتوحات المکیة؛ ج۳ ؛ ص۸۷؛ جهانگیری، زن در عرفان ابن عربی در حدود شریعت، ص ۶)
از نظر #ابن عربی، مقام و منزلت کمالی ای وجود ندارد مگر اینکه زن می تواند بدان دست یابد و صفتی نیست در مردان مگر آنکه زنان به آن دسترسی دارند (=و ما من صفه للرجال إلا و للنساء فیها مشرب) زنان می توانند به مقام های رفیعی چون ولایت، نبوت تعریف (نه نبوت تشریعی)، و قطبیت دست یابند. (همان، ج۱ ؛ ص۴۴۷؛ ج۲، ص: ۳۵؛ ج۳، ص ۸۹) فقط مردان می توانند به رسالت و بعثت برسند اما زنان به این دو امر دسترسی ندارند. (همان، ج۳، ص ۸۸)
#علامه حسن زاده آملی، نسبت زن و مرد را نسبت زمین به آسمان می داند و بر این اساس، زن را در وجود متأخر از مرد تلقی می کند. (حسن زاده آملی، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص۶۱۰- ۶۱۱) اما این به معنای، موقعیت وجودی پایین تر زن در نسبت با مرد نیست. بنابر آنکه او کمالات انسانی را در ارتباط با نفس ناطقه می داند نه خصوصیتی با نام زن یا مرد. ایشان موافق با ابن عربی، نبوت مقامی را مختص مردان نمی داند و معتقد است: «صاحب نبوت انبائی خواه زن باشد و خواه مرد به جایی می رسد که مکاشفات و مشاهدات آنسویی و مصاحبات با ارواج و مکالمات با موجودات غیبی و تشرف به حضور انسان های ملکوتی از سفرای الهی و غیرهم، به او روی می آورد،» (همو، فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، بخش۱۷)
#استاد علامه حسن زاده آملی در موضعی، تصریح میکند که قله انسانی یعنی انسان کامل هم در انحصار مرد نیست و زن هم می تواند انسان کامل باشد؛ چنانکه حضرت فاطمه (س) از مصادیق اتم انسان کامل بوده است و «انسان کامل، خواه مرد، خواه زن، میوه درخت وجود است یعنی انسان کامل غایت دو حرکت ایجادی و وجودی است. پس راز مطلق آفرینش بلکه راز ویژه آفرینش انسان پیدایش این میوه از درخت وجود است
پس، زن کارگاه صنع الهی است. پس غرض از آفرینش انسان و مطلق آفرینش آن است که حق که واجد کمالات ذاتی ازلی و ابدی است، به کمال اسمائی که متوقف بر ظهور است تجلی کند. پس زن مانند شجره طیبه ای است که ریشه آن محکم و شاخه های آن در آسمان است در همه اوقات به اذن پروردگارش میوه می دهد (همان، ص ۶۶۶- ۶۶۵ )
او با استناد به روایتی از امام صادق(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) را لیله قدر معرفی می کند؛ لیله قدری که از هزار شب بهتر است. (همو، هزار و یک کلمه، ج۳، ص: ۴۴؛ همو، فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، بخش ۱۳)
همچنین، او با مؤلفه عرفانی حضرت فاطمه (س) به مثابه نفس کل به تحلیل کنیه «ام ابیها» پرداخته و مینویسد: «چون عقل کل، پدر است و نفس کل، مادر و موجودات از آن دو ظهور یافتند، و مادر انوار و فضایل، فاطمه، عقیله رسالت و مظهر نفس کلیّه بر وجه اتم است. پس بنابراین تفسیر انفسی قویم از روایت، آن جناب مادر پدری است
اما پاسخهای اجمالی به دو پرسش در آغاز این یادداشت:
یکم. زن به مثابه طبیعت، زن به مثابه زمین، زن به مثابه امر منفعل، و زن به مثابه نفس نه عقل در کلمات ابن عربی و شارحان او وجود دارد، اما گفتنی است: طبیعت، انفعال، و زمین در شبکه زبانی ابن عربی و علامه حسن زاده یکسره متفاوت از معنای این واژگان در شبکه زبانی فمینیسم است.
دوم. مراد ابن عربی و شارحان او از طبیعت، نفس رحمانی است (ابن عربی، فصوص الحکم، ج۱، ص۲۱۹)؛ نفس رحمانیای که همه پدیده های امکانی از دامن او نشو و نما می یابند و منظور از انفعال، نه ظلم پذیر و تابع که به معنای مظهریت لطف و مهر است و این مهر و لطف هم در تعارض با عقلانیت و تمدن و سیاست نیست. بنابرآنکه ابن عربی تصریح می کند: هیچ کمالی نیست که دور از دسترس زن باشد و معنای زمین بودن زن، نه موقعیت پایین دست داشتن او که به معنای آن است که زن کارگاه صنع الهی است و زن مانند شجره طیبه ای است که ریشه آن محکم و شاخه های آن در آسمان است در همه اوقات به اذن پروردگارش میوه می دهد و مراد از نفس در شبکه زبانی، نفس کل در برابر عقل کل است و زن به مظهر نفس کل است.
سوم. از نظر ابن عربی و علامه حسن زاده آملی، مقام و منزلت کمالی ای وجود ندارد، مگر اینکه زن می تواند بدان دست یابد و صفتی نیست در مردان مگر آنکه زنان به آن دسترسی دارند، مگر رسالت و بعثت.
چهارم. به لحاظ مقام تعریف و مقام تحقق، انسان کامل منحصر به مرد نیست و زن هم می تواند انسان کامل باشد.
پنجم. زن در فضای عرفانی انسانی بی هویت یا با هویت سرگشته و دنباله رو نیست، بلکه هویتی الهی و اثربخش دارد و حتی می تواند به درجه ای دست یابد که مادر فضایل و کمالات و منتهای آمال دیگر انسانها در ساحت امکانی گردد.
ششم. ابن عربی از مقامات عالی زنان و مرتبت وجودی شان سخنان ارزشمندی دارد، اما علامه حسن زاده به عنوان عارفی شیعی در این فقره گامی جلوتر نهاده و حضرت فاطمه (س) را به عنوان انسان کامل معرفی می کند و حضرت فاطمه(س) را واجد همه ویژگیها و کمالات انسان کامل میداند. این گام رو به جلوی علامه حسن زاده آملی، قله انسانیت را برای زن نه فقط به عنوان امر ممکن یا ایده آل و قابل دسترسی که به عنوان امر محقق معرفی می کند. او نشان می دهد که رسیدن به قله انسانیت هم ممکن است و هم وجود مقدس حضرت فاطمه(س) بدان دست یافته است و به همین دلیل این وجود نازنین عالی ترین اسوه برای زنان است.
هفتم. بنابر نگاه عرفانی در سنت شیعی حضرت فاطمه (س) مادر فضایل و کمالات است. بنابراین از منظر وجودی یاد شده فضایل و کمالات رنگ و بو و رگ و ریشه فاطمی دارند.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی
🆔 @samad100011
🔸حجت الاسلام والمسلمین « #احمد_عابدی» طی گفت و گویی به سیره علمی و عملی #علامه_حسن_زاده_آملی پرداخته است که مشروح آن بدین شرح است
🔸حجت الاسلام والمسلمین « #احمد_عابدی» طی گفت و گویی به سیره علمی و عملی علامه حسن زاده آملی پرداخته است که مشروح آن بدین شرح است
1⃣♻️پیرامون چهره علمی، عرفانی و فلسفی علامه حسن زاده آملی، واژه و عناوین متعددی بیان شده که مهمترین عنوان، ذوالفنون است. اگر امکان دارد توضیحی درباره این عنوان و همچنین سیره زندگی ایشان بفرمایید
✅لقب ذوالفنون بودن برای آیت الله حسن زاده آملی، بهحقیقت کلمه صحیح است. ایشان واقعاً جامع علوم مختلف بودند. خیلی از علما بودند که در رشتههای مختلفی صاحب نظر بودند و تخصص داشتند؛ مانند شیخ بهایی. ولی کسی که خود آیت الله حسن زاده آملی، از آن زیاد نام میبردند، مرحوم آملی، صاحب کتاب نفائس الفنون بود. صاحب کتاب نفائس الفنون، کتاب حاضر را در توضیح ۶۰ علم مختلف نوشته؛ یعنی ایشان در ۶۰ علم، مانند یک کسی که متبحر و متخصص باشد، اظهار نظر کرده. در کتاب حاضر از علم تجوید، ریاضیات، هیأت، طب، فقه، اصول و ... بحث کرده است. مرحوم آملی برای آیت الله حسن زاده بهعنوان یک الگو مطرح بود.
آیت الله حسن زاده در علوم مختلف نیز صاحب نظر بودند. ایشان علوم مختلف را بهخوبی خوانده بود، از ادبیات فارسی بگیرید که ایشان برخی از بابهای کتاب کلیله و دمنه را که ترجمه نشده بودند، به فارسی ترجمه کرد. ایشان در ادبیات عربی باز بههمین شکل، بسیار دقیق و فصیح مینوشت و حتی شعر عربی بسیار قراء و بلندی سرودهاند.
ایشان نهتنها در فقه و اصول مجتهد بود، بلکه #مرجع تقلید بود و مقلد داشت. سالها بود که رسالۀ ایشان و مناسک حجشان چاپ شده بود و از ایشان تقلید میکردند. آیت الله حسن زاده آملی هم در #فلسفه اشراق، هم مشاء و هم در حکمت متعالیه در بالاترین سطح علمی قرار داشت. علامه حسن زاده، کتاب شفاء را تدریس میکردند و در جایجای کتاب اظهار نظر میفرمودند. در کتابهای حکمت متعالیه، در بالاترین سطح علمی چه در زمینه فلسفه #صدرایی، چه در زمینه کتابهای سهروردی و اشراقی قرار داشتند.
آن مرحوم در زمینه عرفانی، کتاب مصباح الانس را تدریس میکرد. مصباح الانس، کتابی بود که مرحوم آشتیانی در زمانی گفته بود که الآن در کره زمین کسی نیست که بتواند این کتاب را در دستانش بگیرد و بگوید من این کتاب را میفهمم. آیت الله حسن زاده در سطحی بود که این کتاب را تدریس میکرد و حتی امام خمینی(ره) نیز تعلیقهای بر این کتاب دارند.
آیت الله حسن زاده در علوم ریاضی و کتابهای نجومی تبحر داشت. میتوان گفت شاید بیشترین تخصص و کار آیت الله حسن زاده، درعلوم ریاضی و نجوم بود. اگر کسی بهتاریخ علم نگاه کند، بیشترین کتابهایی که علمای مسلمان در طول تاریخ نوشتهاند، کتابهایی درباره نجوم و هیأت است. آیت الله حسن زاده در هر دو علم، واقعاً متخصص بودند. شاید حدود ۳۰۰ آیه شریفه قرآن در این باره وجود دارد. بخش عمدهای از بحارالانوار، روایاتی است که درباره نجوم و هیأت نقل شده است.
حتی در ساخت آلات کروی یا نجومی، در قدیم علمی تحت عنوان اُکَر وجود داشت. آیت الله حسن زاده با وسایل مختلف کره یا اسطرلاب میساخت. اسطرلاب یک آلت نجومی است؛ اما خود ساختن اسطرلاب نیازمند علم است که کتابهای فراوانی درباره آن نوشته شده. در یکی از نکتههای کتاب هزار و یکنکته، چهل نوع آلت علوم هیأت و نجوم را نام میبرند که آیت الله حسن زاده همه اینها را خودش ساخته است. البته اینها از ابتکارات ایشان نیست، از قدیم این ابزارها ساخته میشد؛ اما اگر تنها یک کسی فقط کاربرد اسطرلاب را یاد بگیرد، هنر کرده است! خود علامه حسن زاده میفرمودند این ابزار مرتبط با ریاضی، نسخ شدن و قدیم و جدید ندارند.
طب قدیم، یکی دیگر از علومی است که علامه حسن زاده در آن تبحر داشتند. ایشان در علومی از قبیل علوم قرآن، تفسیر، تجوید، قرائت و بلکه علوم مختلفی که مرتبط با قرآن است صاحب نظر بودند. آیت الله حسن زاده در علم رجال بسیار متخصص بودند که حتی کتابی در این زمینه نوشتهاند. علامه حسن زاده علوم مختلفی را میدانست، قلم زده بود و کتابهایی نوشته که همه کتابهای ایشان ارزشمند و عالمانهای هستند. اگر کسی تنها فقط دو کتاب هزار و یکنکته و هزار و یک کلمه را در نظر بگیرد، به جامعیت و ذوالفنون بودن ایشان پی میبرد
2⃣♻️ یک بحثی که درباره علما مطرح میشود، این است که میگویند علما در میان مردم نیستند و آثار اجتماعی از آنها دیده نمیشود، بعضاً شنیده میشود که علامه حسن زاده در عالم خود بهسر میبرد و التفاطی به مباحث اجتماعی ندارد. اگر میشود در این زمینه صحبتهای خودتان را بفرمایید.
✅باید ببینیم در میان مردم بودن بهچه معنا است؟ اینکه کسی به فکر مردم باشد، مشکلات مردم را بداند و بهمردم سرکشی کند. اوایل انقلاب، آیت الله حسن زاده، امام جمعه آمل بودند. در آن ایام ارتباط زیادی با مردم داشتند. آن زمان، کمونیستها و چریکها به آمل حمله کردند و آمل به شهر هزار سنگر تبدیل شد، فرمانده اصلی مبارزه با کمونیستها و دفاع از شهر و مردم آمل، آیت الله حسن زاده آملی بود؛ نه اینکه ایشان را از سمت حکومت تعیین کرده باشند، بلکه آیت الله حسن زاده در آمل بودند و ایشان خود به میدان آمدند و لباس رزم پوشید و به دفاع از شهر پرداختند.
آیا این در میان مردم بودن است یا در عالم ملکوت بودن و عدم التفاط به احوال مردم است؟آیت الله حسن زاده تا آخر عمرشان از فداکاریهای شهدای آن موقع، فرماندهان و رزمندگان با عظمت یاد میکردند. ایشان واقعاً در میان مردم بود و همچون فرماندهای نظامی از شهر و مردم دفاع کرد.
آیت الله حسن زاده همیشه برای مردم جلسات مختلف برگزار میکرد. کتاب درسهای معرفت نفس ایشان که در سه جلد و بهزبان فارسی منتشر شده، درسهایی است که ایشان در شهر آمل یا تهران برای مهندسان و دانشجویان بیان کردهاند. این کتاب و جلسات نشان میدهد که ایشان در میان مردم بوده و برای آنها کلاس درس، عرفان و اخلاق داشتهاند.
یکی از کارهایی که شاید کمتر درباره آیت الله حسن زاده آملی بیان شده، این است که ایشان هر سال، خودشان با حق التألیف و این قبیل پولهایی که به دستشان میرسید، از آمل، چند کامیون برنج خریداری میکردند و آن را در قم و در میان فقرا توزیع میکردند. معمولاً اول ماه مبارک رمضان، منزل خود را پر از برنج میکردند و به افراد نیازمند میدادند. آیت الله حسن زاده، افرادی را داشت که شبها در شهرقائم که در اطراف قم و یکی از محلات مستضعف، افراد بیبضاعت را شناسایی و کمک میکردند.
آیت الله حسن زاده همیشه در میان مردم بود، به فقرا و مشکلات مردم رسیدگی میکرد. بخش عمدهای از کارهای مردمی ایشان به کسانی که به مریضیهای روانی و جسمی مبتلا بودند، مربوط میشد. من خودم کسانی را خدمت حضرت آیت الله حسن زاده بردم، آنقدر با این مریض صحبت کردند و بهقدری این مریض را خنداندند که آن مریض بعد از بازگشت از منزل آیت الله حسن زاده به من گفت: «اگر آیت الله حسن زاده یک جلسه دیگر با من صحبت کنند، من خوب میشوم.» ایشان به این شکل با مردم ارتباط داشت، مشکلات مردم را میدانست و با آنها صمیمیت داشت.
آقای حسن زاده آن بحثهای عرفانی، چله نشینیها را داشت؛ اما در میان مردم بود. خیلی از علما هستند که کمتر در میان مردم هستند؛ برای مثال در یک تاکسی بنشیند و از او درباره زندگیاش بپرسد. آیت الله حسن زاده این گونه زندگی میکرد؛ راننده و محافظی نداشت و با همین ماشینهای عبوری میرفت و با مردم ارتباط داشت.
نکته بعدی این است که ایشان روزی چند درس داشت و درس آیت الله حسن زاده از شلوغترین درسهای قم، بود. ایشان پیاده به درس میآمد و باز میگشت و با طلاب و مردم ارتباط داشت.
آیت الله حسن زاده شخصاً به مغازه میرفت و احتیاجات منزل را تهیه میکرد. من میدانستم که ایشان ساعت ۴ بعدازظهر در کوچه ممتاز یک لبنیاتی وجود دارد و خرید را انجام میدهد. معنای این حضور در میان مردم این است که میبیند مردم چه مشکلاتی دارند.
3⃣♻️درباره رابطه رهبر معظم انقلاب و علامه حسن زاده توضیح میدهید؟ از ظاهر امر این است که رابطه حسنهای با همدیگر داشتند. رابطهای دو طرفه که هم علامه ارادت به رهبری داشتند و همچنین رهبری نیز ارادت ویژهای نسبت به علامه حسن زاده داشتند. توضیحی درباره شکل این رابطه بیان میفرمایید؟ همچنین آیا ارتباط داشتن یک عالم دینی با رهبر جامعه خودش، جای مذمت دارد؟ برخیها هستند که فکر میکنند اگر کسی از رهبری و مسؤولین دفاع کرد، او دیگر مسیرش از مردم جداست. آیا این تفکر صحیح است؟
🔸کشور همیشه نیازمند یک حکومت و رهبر است. هر کشوری نیازمند یک بزرگی است که باید حرف آخر را بیان کند. نیاز انسان به امنیت، از هر نیازی بالاتر است. انسانی که بترسد، خوابش نمیبرد؛ اما انسانی که گرسنه باشد، بخوابد، خوابش میبرد. نیاز انسان به امنیت، حتی از نیاز او به غذا بیشتر است. این موضوع به حکومت، نظام، رهبری و امثال این چیزها نیاز دارد. کشورهای دیگر شاید نگویند رهبر؛ اما همان اختیاراتی که ما برای رهبر قائل هستیم، آنها برای رئیس جمهور خود قائل باشند.
رابطه با حکومت اینگونه است که یک وقت یک کسی عضو حکومت است و بخواهد کارهای حکومت را توجیه کند، خیلی خوب نیست؛ اما این که هر کسی، در کنار حکومت باشد، هم نصیحت و راهنمایی کند و هم یک جاهایی باید مشکلات را گوشزد کند، خوب است؛ بهعنوان مثال آیت الله بهجت، همین نقش را داشتند. حتی غیر از عرفا، علمای بزرگی مانند آیت الله گلپایگانی، یک مرجع تقلید بود، چنین اخلاقی داشت. هرچند با حکومت نبود؛ اما علیه حکومت هم نبود. رابطه خوبی با امام(ره) داشت، انتقاد خود را بهجای خود داشت و تأیید را نیز به جای خود داشت.
رابطه آیت الله حسن زاده یا آیت الله جوادی و بقیه بزرگان با رهبر معظم انقلاب اینگونه است. اینها همه الگوهای ما هستند.
زمان جنگ، یک وقتی من خدمت آیت الله گلپایگانی بودم. خیلیها تصور میکردند که ایشان با انقلاب و امام همراه نیست. به ایشان گفتم که جبهه یک زمان در خانههای مردم است. در خانههای اینها میتوان نماز خواند یا غصبی است؟ اول جنگ، غذا در جبهه نبود. پرسیدم که در این منازل غذاهایی وجود دارد، آیا میشود از اینها استفاده کرد؟
آیت الله گلپایگانی در آن زمان فرمود که صاحبان منازل راضی هستند. به رزمندهها بگویید که در همان خانهها نماز بخوانند و از خانهها بیرون نیایند تا مجروح نشوند، هر چه هست در خانهها بخورند، بجنگند و دفاع کنند. اگر هم صاحب منازل راضی نیستند، من از باب ولایت اجازه میدهم.
چندوقت دیگر خدمت آیت الله گلپایگانی رسیدم. یک کسی آمده بود و گفته بود که میخواهیم برای گلپایگان، امام جمعه تعیین کنیم. نظر شما چیست؟ آیت الله گلپایگانی فرمود که این را بروید به آقای خمینی عرض کنید و هرچه ایشان فرمود عمل کنید. اظهار نظر بر من در این زمینه حرام است. آنجا در مسأله جنگ اظهار نظر کرد ولی در اینجا فرمودند که من اظهار نظر نمیکنم و جایز هم نیست اظهار نظر کنم.
در آنجا فتوای اول برای تأیید امام بود، برای همین اظهار نظر میفرمودند؛ اما اینجا در تعیین امام جمعه، منجر به تضعیف امام میشود. همه علما، همینطور هستند. تضعیف حکومت را جایز نمیدانند؛ چرا که کشور حکومت میخواهد و حکومت نیز باید تقویت شود؛ چون به نفع خود مردم است. در جاهایی نیز اظهار نظر میکنند تا تأیید کنند، هرجایی هم که انتقاد میکنند خوب و موجب میشود کشور ساخته شود. آیت الله بهجت نیز در جاهایی چنین اخلاقی را داشت. این مدت نیز آیت الله حسن زاده با رهبری این گونه بود. واقعاً رهبر معظم انقلاب را دوست داشت.
یک زمانی من خدمت آیت الله تبریزی بودم. نظر ایشان را درباره رهبر انقلاب جویا شدم و فرمودند: «من این آقا را صالح میدانم، در جای خودش هم انتقاد خودم را دارم.» عرض کردم که چرا این را صریحاً بیان نمیکنید؟ فرمودند: «صلاح نمیدانم که این را در میان مردم بگویم.» این آقایان و چه آنهایی که حرفی نمیزنند، ته دلشان همین است. در حکومت و هر حکومتی که باشد، ممکن است اشتباهاتی رخ بدهد و کسی به مردم ظلم کند، آن عالم نیز باید همیشه جانب مردم را بگیرد، اشتباهات را گوشزد کند؛ اما این علما دشمنان حکومت نیستند، حکومت را دوست دارند و میخواهند این حکومت قدرت داشته باشد تا به مردم خدمت کند.
4⃣♻️ خود علامه حسن زاده در برخی از مباحث فلسفی و عرفانی، تفکرات خاصی داشتند، مانند وحدت وجود که در یک زمان خیلی سروصدا در قم داشت. درباره نظریات ایشان توضیح میدهید؟
🔸آیت الله حسن زاده در فلسفه نوآوری داشتند
برای مثال ممکن است بگوییم ملاصدرا، علامه طباطبایی و ... اینها واقعاً نقطههای عطفی در فلسفه هستند و ابتکاراتی دارند. ولی دیگران مانند آیت الله حسن زاده، شارح و مفسر همان حکمت متعالیه هستند و گاهی نوآوریهایشان به این معناست که تقریر جدیدی دارند؛ برای یک مطلبی فرض کنید که ملاصدرا یک دلیل آورده، تفسیر و تحلیل جدیدی از این دلایل ارائه میدهند.
برای مثال آیت الله حسن زاده کتابی درباره اتحاد عاقل و معقول مینویسند. قبلاً این موضوع وجود داشته، ولی ایشان، تحلیل بهتر، تفسیر بیشتر و شواهد بیشتری برای این موضوع میآورند. ایشان کتاب دیگری که درباره جعل یا درباره عالم خیال مینویسند، همینگونه است. آیت الله انصاری شیرازی بحث اینکه فلسفه اسلامی همان فلسفه یونانی است یا خیر را بحث میکردند. مکرر بههمراه آیت الله حسن زاده آملی به منزل آیت الله انصاری شیرازی میرفتیم و ایشان نیز به منزل آیت الله حسن زاده میآمدند.
آیت الله انصاری شیرازی میفرمود: «فلسفه یونان شاید حدود ۱۰۰ مسأله فلسفی بوده که وارد عالم اسلام شده؛ اما الآن فلسفه در حال حاضر حدود ۷۰۰ مسأله دارد.» یعنی چیزی حدود ۶۰۰ مسأله توسط فیلسوفان مسلمان، ایجاد شده. بسیاری از این مباحث اصلاً در فلسفه یونانی مطرح نبوده. نوآوریهای مسلمانان درباره فلسفه، چندین برابر آن چیزی است که در کل فلسفه یونان بوده است.
در بعضی روایات وجود دارد که امام صادق(ع) ارسطو را با عظمت یاد کرده است. کتاب توحید مفضل، منسوب به امام صادق است و در اینجا امام صادق ارسطو را با عظمت یاد میکند. در کتاب محبوب القلوب دیلمی، روایاتی درباره سقراط، افلاطون و ارسطو نقل میکند که خود اینها شاگردان پیامبر بودهاند.
فلسفه نکاتی دارد که مورد اختلاف هستند؛ مانند اصالت وجودی یا اصالت ماهوی. یک کسی حرکت جوهری را قبول دارد؛ اما کسی دیگر آن را قبول ندارد؛ برای مثال ابن سینا مشایی است، سهروردی اشراقی است؛ اما این گونه نیست که این دو تفکر، ضد هم باشند. ابن سینا در مقام تعلیم و تربیت، مشایی است؛ چرا که در کلاس درس، تعلیم و تربیت باید به بحث، استدلال مناظره و دلیل بپردازند. البته مشاء تنها راه تعلیم و تربیت نیست. شاید روش اشراق را قبول داشته باشیم؛ اما این روش برای کلاس درس نیست. او باید سر کلاس مشایی باشد؛ اما در جای دیگر باید روش اشراقی باشد. این دو چیز ضد هم نیستند؛ هر کدام جای خود را دارند. بنابراین خود اینها باهمدیگر تعارض و تضادی ندارند.
کتاب الاتجاه الاشراقی عند ابنسینا در لبنان چاپ شده است. کتاب حاضر نشان میدهد که خود ابن سینا رویکردی اشراقی دارد. کتاب اشارات، اصلاً کتابی مشایی است؛ اما ابن سینا فراوان میگوید که «تحت هذا سرّ» یعنی میگوید با این وجود که من مشایی سخن میگویم؛ اما در اینجا یک سرّی وجود دارد که آن سرّ نکته اشراقی بحث است. بنابراین اینها باهم تضادی ندارند، بلکه مراتب مختلف یک چیزند.
حتی اگر میبینید موضع میگیرند و یکی موافق میشود، دیگری مخالفت و آن یکی تکفیر میکند، همه اینهایی که دم از مخالفت فلسفه میزنند معمولاً فرمایشات آیت الله خویی را قبول دارند. کسی آقای خویی را بهعنوان فیلسوف مطرح نمیکند، ایشان یک فقیه و اصولی بسیار توانمند است. ولی همین وحدت وجود را که در کتابهای آقای خویی نگاه کنید، پیدا میشود. اینگونه نیست که بگوییم آن آقا یک فیلسوف است، چنین حرفی زده و این آقا که فقیه است و فیلسوف نیست، آنها را قبول ندارد!
وحدت شهود هیچ مشکلی ندارد؛ اما درباره وحدت وجود، اگر کسی وحدت وجود مفهومی بگیرد، اینطور که در کتابهایی مانند بدایه، نهایه و اسفار اربعه بیان کند، هیچ مشکلی ندارد. آقای خویی نیز در کتابهای خودشان چنین مسألهای را دارند، قابل انکار نیست و بسیار بحث بدیهی است. وجود یک لفظی است که بر مصادیق متعددی صدق میکند. اگر کسی حرف و اشکال دارد، بر روی وحدت شخصی وجود و وحدت مصداقی وجود است.
اگر کسی، خدا را انکار کند، این کفر است؛ اما آیا اگر کسی دیوار را انکار کند کفر است؟ انکار خدا، نبوت و معاد یا چیزی که مستلزم انکار اینها هم که باشد، کفر است؛ اما انکار غیر خدا، کفر نیست. حالا اگر کسی غیر خدا را انکار کند که کفر نگفته است. این که سخن عرفا چیست، از قدیم مشهور بوده؛ آنها بیشتر سخنان را رمزی بیان میکردند. همه دیوان حافظ به رمز نوشته شده. از همان بیت اول تا آخر آن رمز وجود دارد. حتی خود قرآن کریم رمز دارد. اگر یک کسی، یک حرفی را بیان میکند؛ اما رمزی است، ما باید ظاهر کلام را بگیریم یا اینکه باید به آن رمز پی ببریم؟
5⃣♻️کدام جنبه شخصیتی علامه حسن زاده به نظر شما برجستهتر است و اگر شما بخواهید علامه حسن زاده را معرفی کنید، با این جنبه از شخصیت معرفی میکنید؟
🔸با دو جنبه؛ یکی این که علامه حسن زاده واقعاً عالم بود. بهاین معنا که دوست داشت تمام وقت خودش را برای مطالعه بگذارد. خودش میفرمود که اگر خدای متعال بخواهد من را به جهنم ببرد، من را به یک کتابخانه میبرد و میگوید به این کتابها دست نزن. پشت جلد را نگاه کن ولی آن را نخوان. ایشان واقعاً عاشق کتاب و مطالعه بود. جنبه دیگر آیت الله حسن زاده بحث سیر و سلوک و معنویت ایشان بود. کتابهای دعا، اخلاقی و عرفان را واقعاً خوانده بود و بدان عمل کرده بود. چلهنشینیها، اذکار و نکاتی که در روایات آمده را عمل میکرد. برای مثال فرض کنید در روایتی آمده که اول ماه مبارک رمضان تا شب بیست و سوم، هر شب ۱۰۰ مرتبه سوره دخان را بخوانید. سوره دخان حدود ۳ صفحه قرآن است. ۱۰۰ بار بخوانید میشود ۳۰۰ صفحه قرآن که تقریبا نصف قرآن است. اقلاً هفت ساعت وقت نیازدارد تا شما ۱۰۰ مرتبه سوره دخان را بخوانید. این بزرگوار از ابتدای ماه مبارک رمضان، این کار را میکرد.
آیت الله حسن زاده کل قرآن را در نمازهای مستحبی یا نافله می خواند. ایشان بهشدت انسان متعبد اهل نافله، تهجد، ذکر، چله نشینی و سیر و سلوک بود. ایشان در هر دو جنبه علم و عمل سرآمد بود.
6⃣♻️ بهعنوان آخرین مطلب درباره علامه حسن زاده چه نکتهای را بیان میفرمایید؟
🔸آقای حسن زاده یک روز میفرمود: «من برای درس اسفار خدمت آقای رفیعی قزوینی رسیدم. اولین جلسهای که رفتم، ایشان به من گفت که آقای حسن زاده، قبل از شما یک سیدی به درس من میآمد. به او میگفتند «آقا روح الله» او خیلی آدم زیرک و چیز فهم بود و او در آینده یک کارهایی خواهد کرد.» آقای حسن زاده آملی، هر چیزی که ابتکار و نوآوری خودش بود را هرگز و هرگز به خودش نسبت نمیداد. در کتابهای دیگران میگشت چیزی را پیدا میکرد و بعد میگفت مقصود او، این بوده است.
ایشان هیچ وقت به دیگران اشکال نمیکرد. کلمات دیگران را میآورد، توجیه میکرد و میگفت مرادشان، این است تا یک وقت به بزرگان اشکال نگیرد. اگر کلامی اشتباه بود، توجیه میکرد و میگفت مراد، این بوده است؛ یعنی هرگز به کسی اشکال و اعتراضی در زمینه علم نمیکرد. در علم این توصیهای به ماست.
آقای حسن زاده در عمل هم خیلی به مردم کمک و رسیدگی میکرد. اینکه بعضی مواقع کسی را به منزل راه نمیداد، در آن مواقع مشکل داشت. یا کسالت و مشکلاتی داشتند که قابل بیان نیستند. ایشان واقعاً به فکر مردم و خدمت به مردم بودند.
____
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
@samad100011
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3