4_5936184512957384436.mp3
4.9M
⚫️ #علامهحسنزادهآملی
⚫️ #لحظه_شهادت
⏳زمان: ۴:۵۳ دقیقه
________________
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🔴⚫️ #علامه_حسن_زاده_آملی
🔴⚫️ #لحظه_شهادت
نقل دیگر دارد که وقتی نماز ظهر خوانده شد، تنی چند بیش نماندند، امام به آنها فرمود، به آن سه یا چهار نفری ( سه یا چهار مضمون به نقل است، سه تن یا چهار نفر بیشتر نماندند)
به آنها فرمود شما در پیش روی من باشید، شما مواظب من باشید من شمشیر فرود می آورم.
بنا به بعضی از نقل ها دم به دم می فرمود :
الله اکبر لا حول و لا قوة الا بالله.
امیه ابن مسلم وقایع نگار سرزمین کربلا می گوید:
من ندیدم آدمی دلشکسته ،این همه مصیبت دیده، بدنش آنهمه مجروح ، آنهمه جراحت ، بدان صورت مجروح ، با این وجود وقتی به هر سو روی میآورد ، لشکر تار و مار می شدند .
تابه رجّاله ها، پیاده ها، فرمان دادند که اطراف اباعبدالله را بگیرید؛ گرفتند.
فرمان دادند گفتند سنگ بزنید؛ به
رجّاله ها.
سنگ از شش جهت می آید .
به سواره ها گفتند که اطراف پیاده ها را بگیرید گرفتند .
سنگ ابوالفتوح آمده به پیشانی امام حسین
( تا چه اندازه دیگر صحیح بوده باشد )
آیا دیدید یا ندیدید پردهای که، پارچه ای در یکی از موزه های خارج است و چند سال پیش از او عکس برداشتند، هست.
یکی از آنها را یکی از آقایان ( خدا رحمتش کند) به ما داده بود .
می گویند آن شبی که سر اباعبدالله الحسین مهمان آن راهب بود در بین راه، آن راهب، این سر را چهره اش را می بیند.
عکس او را، تصویر او را، چهره ی او را در پردهای مرتسم می کند، رسم می کند، ترسیم میکند و پرده ای الان هست که سر امام حسین است، عکس سر اباعبدالله در یکی از موزه های خارج است و می گویند پرده آن شب راهب است.
این حرف را هم دارند، عکسی هم از آن برداشتند، خیلی خیلی گیراست این عکس.
نه اینکه به گلویش زده است جلوی گلو بالا آمده یک مقدار ، نیزه فرو رفته بالا آمد و از آنجا که پیشانی سنگ خورده، در آن تصویر و نقشه، عکس، خون که کشیده شد آمده از گوشه های چشم تا به گونه اباعبدالله الحسین رسیده مسیر آن خون را عکس آن خون را هم در آن پرده پیاده کردند.
عرض کردم نسبت می دهند این پرده ی آن شب راهب است و ترسیم او.
سنگ ابوالفتوح آمده به پیشانی او. امام پارچه گرفته مثلاً دستمالی گرفته که خون را از چشمش پاک کند خون گرفت.
سنگ ابوالفتوح محکم به پیشانی اش آمده خواست خون را پاک کند که در این هنگام حرمله وقت را مغتنم شمرده تیر آورده به قلب نازنین اباعبدالله الحسین، که آقا فرمود : بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله .
مردم حمله آوردند و هجوم کردند.
عقیله بنی هاشم در این حال طوری بیرون آمد که تو را طاقت نباشد از شنیدن،
طوری بیرون آمد، فرمود:
« یابن سعد، أیُقتلوا ابو عبدالله و انت تنظر الیه؟»
حسین نازنین را دارند می کشند؛
حسینم را دارند می کشند.
ابوجعفر نوشت که پسر سعد سر برگردانده جوابش را نداده.
بی بی فریاد بر آورد: « ألا فیکم مسلم ؟»
یک نفر مسلمان نیست در میان شما جواب مرا بدهد؟
نخیر مسلمان ندارند.
__________________________
✅شرح کتب علامه حسن زاده آملی ره
https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3