5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وعده هر صبح
همه با هم این دعارو بخوانیم
🌸✨اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج✨🌸
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
🌺۞اَللّهُمَّ۞
🌺۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
🌺۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
🌺۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
🌺۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
🌺۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
🌺۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
🌺۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
🌺۞طَویلا
🌺🤲التماس دعای
🤲🤲
☀️گوشت بدنش را بریدند
#شهید_مسعود_فراهانی
#نهم_آذر_سالگرد_شهادت
🌷مسعود تازه دیپلمش را گرفته بود که جنگ شروع شد. چون سربازی نرفته بود، دنبال این بود که راهی جبهه شود. با دوستانش از طریق سپاه شاهینشهر اصفهان در اواخر مهر ۵۹ عازم جبهه غرب شد. در اوایل آذر ماه وقتی همراه با همرزمانش از سردشت به سنندج رفت، طی حمله کوملهها، آقا مسعود از ناحیه گلو دچار جراحت سطحی شد. دوستانش که قصد داشتند او را به درمانگاهی ببرند، در کمین کوملهها قرار گرفتند و به این ترتیب آقا مسعود اسیر کوملهها شد. خیلی او را شکنجه کردند، حتی گوشت بدنش را بریدند تا به خیال خودشان از او اطلاعات بگیرند، در نهایت روز ۹ آذر ماه ۵۹ تیر خلاص را به قلبش زدند و بعد از شهادتش او را در کنار جاده رها کردند. مسعود در زمان شهادتش تنها ۱۹ سال داشت. زمانی که پیکر برادرم را برای دفن به خمین آوردند، به دلیل شدت جراحت فقط گذاشتند صورتش را ببینیم.
☀️برادرم مسعود در سال ۵۹ شهید شد. مادر و خواهرم هم ۷ سال بعد در خمین بر اثر اصابت موشک های بعثی ها شهید شدند
منبع: #خبرگزاری_فارس
🌹آن شب توی همان صحن همیشگی که به امام رضا(ع) توسل می کرد. با مولا قرار گذاشت چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و باهر قدم یک بیت برای آقا امام رضا (ع) بگوید. قدم برمیداشت، اشکهایش میریخت و زیر لب زمزمه میکرد...
هنگامی که عاشقان و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش میگذارند، از پیر و جوان، از شهری و روستایی، همگی تا چشم شان به گنبد طلایی امام رضا (ع) و کبوترهای حرم میافتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این اشعار را در زیر لب زمزمه میکنند:
قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت
از روزی که با تو آشنا شدم
مورد مرحمت خدا شدم
گفتهایی هر کی بیاد به پا بوسم
تو گرفتاری بدادش میرسم
منم امروز به زیارت اومدم
به امیدی در خونهات اومدم
گفتهایی هر کی بیاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر میزنم
توی قبرم رضا جون منتظرم
که بزاری کف پاتو رو سرم
از گناه بال و پرم سوخته شده
چشم من به حرمت دوخته شده...
شاعر این اشعار کسی نیست جز شهید غلامعلی رجبی از مداحان اهل بیت(ع) که در 6 مرداد سال 67 در عملیات "مرصاد" با ذکر یازهرا (س) ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت.
💢انتشار تصاویری از اجساد پنج نوزاد در بیمارستانی در شمال نوار غزه که پس از اجبار ارتش رژیم صهیونیستی به تخلیه بیمارستان و خروج کادر درمان به حال خود رها شدند، افکار عمومی جهان را شوکه و خشمگین کرد.
💢به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه خبری الجزیره، از همان روز اول برقراری آتشبس میان جنبش حماس و رژیم صهیونیستی در غزه، جنایات مختلف رژیم صهیونیستی در این شهر برای افکار عمومی جهان برملا شد، آخرین مورد آن هم انتشار تصاویری تکاندهنده از اجساد در حال تجزیه پنج نوزاد در بیمارستان کودکان النصر واقع در شمال نوار غزه بود.
💢این نوزادان پس از آنکه سربازان ارتش رژیم صهیونیستی کادر بیمارستان و بیماران را مجبور به تخلیه بیمارستان کردند، در این بیمارستان رها شدند و این رژیم حتی اجازه نداد اجساد آنها از بیمارستان بیرون آورده و دفن شوند.
🔺«محمد بعلوشه»، خبرنگار شبکه ماهوارهای «المشهد» که در روز چهارم آتشبس موقت توانست وارد بیمارستان النصر شود، در آنجا با دیدن اجساد در حال تجزیه نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه غافلگیر شد.
🔺ویدیویی که این خبرنگار در پلتفرم «ایکس» به اشتراک گذاشت، به سرعت فراگیر شد و مخاطبان را شوکه و خشمگین کرد.
💢 راست میگفت #مصطفی_چمران که دل نردبانیست که آدمی را به آسمان می رساند. من سالها نماز خواندم و اشک ریختم اما نمی دانستم 👈 دعای عاشق و عارف دلشکسته سریع العجابه تر از عابد بی احساس است.
🌷از امروز من نمازم را میخوانم اما نه در مقام یک عابد بی احساس بلکه در مقام یک عاشق که معشوق ندیده دل به ظلمات زده تا به نور مطلق برسد