🌷 #حلبچه و بمباران شیمیایی!؟
🌷عراق از موانع عبور کرده و در حال پیشروی بود. ما نیز باید در سیستم نظامی عراق اختلال ایجاد کرده و در عملیاتهای ایذایی حرکت میکردیم و مناطق را از آنها میگرفتیم. از جمله مناطقی که گرفته شد، شهر حلبچه بود. هیچکس فکر نمیکرد عراق چنین دیوانگی انجام دهد و مردم خود را با بمبهای شیمیایی به کشتن بدهد. عراق قبل از این نیز حملات شیمیایی داشت اما نه با این حجم؛ نه ما تجربهاش را داشتیم و نه انتظارش را کسی داشت. وارد شهر حلبچه شدیم و اتفاقات عجیب و تکان دهنده ای را دیدیم.
🌷یکی از آن اتفاقات عجیب این بود که ساعاتی بعد از حمله، پس از ورود به شهر، وارد یک غسالخانه خانه شدم. پنجاه یا شصت نفر در آنجا منتظر بودند تا مردهای را غسل کنند که در اثر حمله و برخورد بمب شیمیایی در آنجا، همگی در غسالخانه ایستاده، مرده بودند. در محلهای وارد شدیم که هیچکس در آنجا زنده نمانده بود و تنها یک خروس زنده مانده بود و به دنبال آن میدویدیم تا بتوانیم آن را بگیریم و هر کجا میرفت به دنبال آن میرفتیم و مکانهایی که احتمال داشت انسانها در آنجا زنده مانده باشند را به ما نشان میداد. عکسهای منتشر شده از حلبچه گواه جنایتهای صدام هستند.
راوی: رزمنده دلاور محمدرضا فتحیان
منبع: خبرگزاری برنا
❌ بمباران شیمیایی حلبچه در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گستردهای بهنام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام شد!
🌹 #شهیدسعیدجانبزرگی در عملیات کربلای 5 گلولهای از کنار سرش عبور کرد و او به طور معجزه آسایی زنده ماند. وی در عملیات والفجر 10 در منطقه حلبچه شرکت کرد و در روز بیست و هفتم اسفند ماه 1366 در حالی که در زیر بمباران شیمیایی در شهر مشغول عکسبرداری از وقابع و فجایع روی داده بود، خود نیز تحت تاثیر همان گازهای شیمیایی قرار گرفت.
🌹 عکسهای سعید جان بزرگی از حلبچه، یکی از تلخترین تصویرهای جنایات جنگی است.😢 جانبزرگی از لحظات اولیه بمباران شیمیایی حلبچه عکسهای بی نظیری گرفت و خودش هم شیمیایی شد.او در خاطراتش مینویسد:
📣 "با خودم میگفتم، لحظات ثبت شده توسط دوربین من باعث خواهد شد تا مردم دور دست در مورد مردانی که سالهای جوانیشان را دستخوش شعلههای نبرد سنگین زرهی کردهاند، بیندیشند و به این باور رسیدم که آدمهای درون قاب تصویر من هرگز نخواهند مرد و من به آنان عمر جاودان خواهم بخشید."
کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه
😈سنگ دل ترین همدست صدام
✨علی حسن المجید مسئول استفاده از بمب های شیمیایی علیه کردهای عراق و رزمندگان ایرانی در دهه هشتاد میلادی بود که به همین دلیل به لقب 👈 علی شیمیایی معروف شد 👽علی شیمیایی که بود ✨علی حسن المجید در سال 1941 در تکریت زاده شده، اما خود او میگوید که متولد سال 1944 است.او پسر عموی صدام دیکتاتور معدوم بود، پلههای ترقی نظامی را به سرعت طی کرد. و در دوران رژیم بعثی به یکی از مهرههای اصلی تبدیل شد. بر اساس گزارش که نشریه آلمانی اشپیگل در 26 ژوئن 2007 سرکوب خونین قیام شیعیان عراق در پی حمله ارتش بعثی به کویت در سال 1991 و شرکت در کشتار و آواره کردن شیعیان در سال 1999، دست داشتن وی در قتل آیت الله محمد صادق الصدر و دو پسرش توسط سازمان امنیت عراق در فوریه 1999 و کشتار صدها نفر از شیعیان معترض به این جنایت و جنایت وحشیانه کشتار هزاران کرد در حلبچه، علی شیمیایی را به سنگدل ترین و جنایتکارترین همدست صدام معدوم تبدیل کرده بود...
✨علی شیمیایی را بسیاری "سنگدل ترین همراه صدام" مینامند .او حاضر بود برای بقای رژیم دست به هر جنایتی بزند . او نخستین بار در ژوئن 2007 به عنوان مسئول حمله شیمیایی به روستای کردنشین حلبچه که به کشته شدن پنج هزار نفر انجامید، به اعدام محکوم شد. سپس دو بار به اتهام سرکوب قیام شیعیان پس از حمله ی عراق به کویت در سال 1991، و نیز به اتهام شرکت در کشتار و آواره کردن شیعیان در سال 1999، به اعدام محکوم شد. و نهایتا" در پنجم بهمن ماه 1388 (25 ژانویه 2010) اعدام شد...
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصر_کاوه