eitaa logo
ثامن ۱
543 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
502 فایل
نهضت علمی ثامن، الگوی «ارتقاء بصیرت» جوان مومن انقلابی در برابر «جریان تحریف» است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 بدون نگاه امضا زد...‼️ ✅ حتما ببینید | ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇮🇷 | شبکه سایبری ثامن |🇮🇷 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 قالیباف در حاشیهٔ بریکس با پوتین دیدار کرد 🍃🌹🍃 🔻رئیس مجلس ایران امروز در حاشیهٔ اجلاس بریکس با رئیس‌جمهور روسیه دیدار و گفت‌وگو کرد. 🔹قالیباف در دیدار دوجانبه با پوتین تأکید کرد: یک‌جانبه گرایی غرب حتما متوقف خواهد شد. 🔺پوتین هم گفته که رئیس دومای دولتی روسیه در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور ایران هدایت هیئت روسی را برعهده خواهد داشت. | ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🇮🇷 | شبکه سایبری ثامن |🇮🇷 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
❌❌ درسی از تاریخ آمریکا و سازمان ملل عامل کشتار ۸۰۰۰ مسلمان❗️👇 ▪️حدود ۳ دهه قبل، در چنین روزهایی، در طول ۳ روز، بیش از ۸۰۰۰ نفر از اهالی در کشته شدند. یعنی روزانه حدود ۲۶۰۰ نفر یعنی در هر ساعت حدود ۱۱۰ نفر! ‌‌ ✖️ ‌‌ - را تحویل دهید؛ - شما در امان هستید؛ - سازمان ملل، امنیت شما را تضمین می‌کند؛ - جامعه جهانی همراه شماست؛ - آنها نمی‌توانند به شما نزدیک شوند! ‌‌- چرا دنبال هستید، خوب است! ▪️این‌ها شعارهایی بود که از بیرون به گوش مردم شهر می‌رسید. ‌‌ - ما نمی‌توانیم؛ - «آن‌ها» قوی‌تر اند؛ - اگر شویم نمی‌مانیم؛ -اگر وارد شهر شوند هیچ چیز برای‌مان نمی‌ماند؛ ‌‌ 🔕 و این‌ها حرف‌های «تعدادی از مردم شهر» بود. حرف‌هایی که توانست بذر را در دل دیگر همشهری‌ها بکارد. مردم مسلمانی که هم داشتند و هم توان دفاعی... ‌‌ 👿 با این شعارهایی که از خودی‌ها و ناخودی‌ها شنیدند، اسلحه‌ها را تحویل دادند و وارد کمپ شدند. کمپی که و حمایت از مردم در آن جا را ضمانت کرده بود. ‌‌ 🔴🔴 و را جدا کردند. مردان از ۱۲ تا ۸۰ سال ماندند و بقیه افراد را با اتوبوس به شهرهای دورتر از کمپ فرستادند. «تعدادی از مردم شهر» به «بقیه» گفتند: دیدید کار خوبی کردیم که تسلیم شدیم؟ دیدید حل شد؟ ‌‌ 🔴⚫️ «بقیه» فقط نگاه می‌کردند. بعد از ۳ روز نیروهای سازمان ملل و همان جامعه جهانی از کمپ رفتند. انگار نه انگار باید پای تضمینشان می‌‌ماندند. «آنها» (صربها) وارد کمپ شدند و مردها را دسته دسته کشتند. «بقیه» طوری به «تعدادی از مردم شهر» نگاه می‌کردند که انگار با چشم‌هاشان عمیق‌ترین ناسزاهای تاریخ را نثارشان می‌کنند. 🔺این ماجرای واقعی کمتر از ۳۰ سال پیش در مهد و ! همان ی افسانه‌ای! در کشور مسلمان و در شهر اتفاق افتاد. ▪️مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند..!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا 🔹حاج محمد مرزوق حائری حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به ۱۳۰ سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی‌فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد. خود او می‌گوید که در خواب امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند که به او می‌گوید هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال ۱۲۷۰ به ایران می‌آید. او پدر نوحه‎خوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است. سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی(ع)بودند. حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود. هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه‌خوانی امام حسین (ع) به او دادند، اما او به جای قطع روضه‌خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهم‌تر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین(ع) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت. یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب. گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم، فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله…، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان … کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند. یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت جالب عباس چایی خور در یزد کسی که چایی روضه امام حسین براش اندازه یه دنیا می ارزید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ صحنه به دار کشیدن آزادیخواهان تبریزی بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا 🔻 هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند. عده ای زنجیر زن، عده ای سینه زن و عده ای قمه زن... فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما می آمد !! اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند. زنجیر و سینه و قمه زدند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند. آری این است نتیجه اسلام سکولار، این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که به شدت به دنبال ان است و برای آن هزینه های میلیاردی می‌کند. براستی در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل و آمریکا نباشد ابن زیاد هم سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه می‌زند... آری این است نتیجه بی بصیرتی و هیئت سکولار!