eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
210 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
/ یادداشت نخست [سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش] شیخ و نهضت تنباکو اختصاصی|| علی احسان‌زاده 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد. [ادامه دارد....]
.👈ادامه (ع) در منا 🔴وضع ! 👈از این بیانات نورانی خوب می‌توانیم بفهمیم که اگر در جامعه‌ای راه دفاع به روی مردم بسته شد و مردم نتوانستند به‌ دنبال حقوق خود بروند و در کوچک‌ترین حقوق، مردم با مانع مواجه می‌شوند، وجود دارد. یکی از حقوقی که متهم دارد، این‌ است که می‌تواند از خود دفاع کند، وکیل بگیرد ولی اگر این حق گرفته شد و شخصی را متهم کنند ولی ‌نتواند دفاع کند! رسانه‌هایی که در اختیار حکومت‌هاست، می‌توانند شخصی را مورد اتهامات مختلف قرار بدهند و او حق پاسخگویی ندارد، این بدون دفاع ماندن است. این برای مراحل قبل از رسیدگی قضایی است و بعد از صدور حکم که شخص نمی‌تواند از خودش دفاع کند یا اصلاً تصمیم‌گیری‌ها در اختیار نهاد قضایی نباشد و افرادی پشت صحنه برای سرنوشت افراد تصمیم‌گیری کنند. کوچک‌ترین آن این است که شخص متهم بخواهد وکیل بگیرد ولی می‌گویند نه، تو حق نداری این‌ها را وکیل کنی، هرکه را ما می‌گوییم و قبول داریم، باید وکالت تو را داشته باشد. بی‌دفاع شدن این ا‌ست «وَ لا سَبِیلاً إِلَی دِفَاع»! به کلام اباعبدالله الحسین(ع) در این خطبه برگردیم. حضرت فرمودند: این‌ها قدرت را به دست گیرند و چنین روزگار تلخی و سیاهی برای مردم به وجود می‌آورند که کسی نمی‌تواند دفاعی داشته باشد. «فَمِنْ بَیْنِ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ ذِی سَطْوَهٍ عَلَى الضَّعَفَهِ شَدِیدٍ مُطَاعٍ لَایَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِیدَ»» آن‌چه که در جامعه هست، حکمرانانی جبار و ستمگر که قدرت‌ و شدت عمل‌شان فقط در برابر مردم مظلوم است. کسانی‌که باید مورد اطاعت قرار بگیرند ولی خدایی نمی‌شناسند. نه مبدأی، نه آخرتی، نه گذشته‌ای، نه آینده‌ای، چیزی نمی‌فهمند! «فَیَا عَجَباً! وَ مَا لِی لَاأَعْجَبُ » امام حسین(ع) اظهار شگفتی می‌کنند! چه شگفت‌آور است! و باید از این وضع شگفت‌زده بود! در تعجبم از این زمان و زمانه!‌ در شگفتی‌ام از این روز و روزگار و این وضع مردم! حضرت فرمودند: «وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ» زمین را که دغل‌کاران ستمگر گرفتند («غشّ در معامله» یعنی فریب دادن و «غشوم» هم یعنی ستمگر). ستمگرانی فریب‌کار که ظاهرشان ستم را نشان نمی‌دهد و خیلی هم ادعای اخلاق و دیانت و عدالت دارند! این یک. دو: «وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ» متصدّق کسی ا‌ست که به دیگری جیره و صدقه می‌دهد. حضرت می‌فرمایند: این‌ها که قدرت را به دست گرفته‌اند، حکمرانانی هستند که مردم را جیره‌خوار و صدقه‌گیرنده‌ی خود قرار دادند و البته ستمکار هم هستند یعنی حق مردم را رعایت نمی‌کنند و در حد بخور و نمیر، چیزی به مردم می‌دهند. جامعه‌ی اسلامی را جامعه‌ی و پرورش دادند. مردم را متکدی کردند و هرکجا بروی، آثار این تکدی‌گری و گدایی و صدقه‌خواری را می‌بینید و ظلوم و جفاکار هم در حق مردم هستند. این دو. سوم: «وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ غَیْرِ رَحِیمٍ» انسان‌های سنگدل و مأمورانی بر مردم مسلط می‌شوند که بر انسان‌های باایمان رحمی ندارند و دست‌شان به هر جنایتی باز می‌شود. نه از ریختن خون مردم، دل آن‌ها تکان می‌خورد و نه از و بی‌عدالتی در حق مردم شفقتی پیدا می‌کنند. حضرت می‌فرمایند: این وضع چه شگفت‌آور است! آن فریب که توأم با ستم است، آن جیره‌هایی که صدقه است و به مردم می‌دهند، آن‌هم همراه با ظلم و ستم است و آن قساوت‌هایی که در حق مردم می‌کنند که ستم و ظلم عریان و آشکارست.
⭕️ در گرو اطاعت از قوانین الهی 🔹 و و تنها در گرو از است که توسط انبیاء به بشر ابلاغ شده است، و و سقوط ، به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسانهاست و بنا بر این، باید علیه این بندها و زنجیرهای اسارت و در برابر دیگران که به اسارت دعوت می‌کنند، قیام کند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگی و بنده باشند. و از این جهت است که ما علیه و آغاز می‌شود. بیانات‌ حضرت‌ امام در مصاحبه با روزنامه «تایمز» درباره تبیین مواضع اسلام و سیاستهای آینده ایران‌ ۵۷/۱۰/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)