eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
217 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز:         روز جمعه ١۴٠٢/١٢/٢۵ ✍️ مناسبت روز: امروز چهارمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله به تبیین یکی از آیات جزء چهارم قرآن با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ سوره آل عمران، آیه ١٣٩: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» خداوند در این آیه شریفه می‌فرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا»: سست نشوید (و دربارۀ آینده نگران و ناامید نباشید) و اندوهگین نشوید (وبرای گذشته حسرت نخورید)؛ «وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»: چراکه شما همیشه برتر و پیروزید؛ (البته) به شرطی که مؤمن واقعی باشید. طبق این آیه و دیگر آیات و روایات اسلامی این برتری، سنت قطعی الهی است که اگر به خدا اعتماد و ایمان واقعی داشته باشیم و طبق دستورات او عمل کنیم، هیچکس نمی‌تواند ما را شکست دهد و همواره پیروزیم. قرآن کتاب زندگی است و با عمل به آن تمامی مشکلات ما حل می‌شودایمان به عنوان مهمترین مبحث در زندگی مؤمنانه، باید آگاهانه و همراه با عمل صالح باشد تا از نور هدایت قرآن بهره‌مند شویم، انشاالله امروزدرباره اثر ایمان واقعی در وجود انسان با شما سخن خواهیم گفت؛ و در تبیین این موضوع در محضر آیه ١٣٩ سـوره آل‌عمران هسـتیم و ابتدا برای توضیح و تبیین این آیه شریفه، خاطره‌ای عجیب از یکی از شهدای دفاع مقدس که در کتاب «خاک‌های نرم کوشـک» نوشـتۀ آقـای «سـعید عاکف» آمده را تقدیم شما می‌نمائیم: «رژیم بعثی تدارک عملیات سنگینی را دیده و تعداد زیادی از تانک‌های پیشرفته T 72 را وارد منطقه کــرده بــود؛ سه گردان مأمور شدند تا قبل از عملیات دشمن، با عملیات ایذایی و فریبنده جلو عملیات آنها را بگیرند؛ فرمانده گردان‌ ما، شهید عبدالحسین برونسی بود. عراقی‌ها روی این خط، با تجهیزات مدرن خود، دژ محکمی درست کرده بودند تا جایی که حمله دو گردان اول و دوم راه به جایی نبرد و عقب‌نشینی نمودند؛ حالا فقط چشم امید همه به گــردان ما بود؛ گردان در تاریکی شب آرام حرکت کرد ولی سی چهل متر مانده به خط، یک‌دفعه با منوّرهای دشمن، تاریکی دشت به هم ریخت و پشتبندش هم شلیک‌های پی‌درپی دشمن، منطقه را جهنم کرد! همه خیز رفته بودیم روی زمین و می‌دانستیم که با این وضع، عملیات غیرممکن و یک‌جور خودکشی به حساب می‌آید! به حاجی عبدالحسین گفتم: باید برگردیم! او سکوت کرد و صورتش را روی خاک‌های نرم منطقه گذاشت و شروع به گریه کرد؛ آنقدر اشک ریخت که خاک زیر صورتش گل شد! اما یکدفعه سرش را بلند کرد و گفت: سیدکاظم! اوضاع که آرام شد، به سر ستون برو و بیست‌وپنج قدم به سمت راست بشمار و همانجا را علامت بگذار و بچه‌ها را با خودت آهسته به آنجا ببر؛ سپس رو به عمق دشمن، چهل متر جلو بروید و منتظر من بشوید؛ خیلی تعجب کردم؛ اما دقیقاً همان کارها را انجام دادم و گــردان را به آنجا بــردم؛ پشت سر ما حاجی با چند آرپیجی‌زن آمدند و به آنها گفت: به مجردی که من الله‌اکبر گفتم، شما به همان سمتی که اشاره می‌کنم شلیک کنید و گردان هم بلافاصله عملیات را شروع کند؛ بعد از دقایقی با فریاد الله‌اکبر شهید برونسی، گلوله‌های آرپیجی شلیک شد و به اهدافی برخورد کردند و منفجر شدند! پشتبندش صدای تکبیر بچه‌ها زمین را به لرزه درآورد و حمله غافلگیرانه ما آغاز شد و قبل از اینکه دشمن به خودش بیاید، همه آنها را تارومار کردیم؛ آن شب، دو گردان زرهی تا بن دندان مسلح دشمن را کاملاً منهدم کردیم و بر کل منطقه مسلط شدیم؛ فردا صبح رفتم تا منطقە عملیاتی را ببینیم؛ خیلی عجیب بود، ما دیشب دقیقاً از بین انبوه سیم خاردارها، از یک معبر که در واقع عراقی‌ها برای رفت‌وآمد خودشان آماده کرده بودند، گذشته‌ بودیم! و سپس آرپیجی‌زن‌های ما نفربر فرماندهی دشمن و همچنین سنگر فرماندهی آنها را منهدم کرده‌ بودند! و هشت، نه نفر از فرماندهان اصلی دشمن را در داخل همان سنگر به درک واصل کرده بودند! همه چیز عجیب بود! لذا یک‌راست رفتم سراغ شهید برونسی و از او جریان را پرسیدم؛ او طفره رفت؛ ولی من محکم گفتم: تا قضیه را نگویی از جایم تکون نمی‌خورم! حاجی شروع به گریه کرد وگفت: به شرط آن‌که تا زنده‌ام برای کسی نقل نکنی، برایت می‌گویم! و ادامه دارد: دیشب وقتی عملیات گره خورد، توی همان حال‌وهوا متوسل به وجود مقدس حضرت زهـــرا شدم و در حالی که صورتم روی خاک بود، یکدفعه صدای بانویی به گوشم رسید و تمام چیزهایی را که دیشب به تو گفتم را به من فرمود!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز:         روز شنبه ١۴٠٢/١٢/٢۶ ✍️ مناسبت روز: امروز پنجمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ سوره نساء، آیات ١۵٠ و ١۵١ «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا» خداوند در این آیات می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»: همانا کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند (هرچند در ظاهر ادعای ایمان دارند اما واقعاً مؤمن نیستند)؛ «وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ‌اللَّهِ وَرُسُلِهِ»: و می‌خواهند بین خدا و پیامبرانش دوگانگی ایجاد کنند (یعنی بعضی از دستورات پیامبران را از سوی خدا نمی‌دانند؛ تا بتوانند از بعضی دستورات دین اطاعت نکنند)؛ «وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ»: (و در نتیجه) می‌گویند به بعضی از دستورات دین ایمان می‌آوریم و به بعضی کفر می‌ورزیم! (و هرجا دین به مذاقشان خوش نیاید آن را کنار میزنند!)؛ «وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا»: و به این صورت می‌خواهند بین ایمان و کفر مسیری برای خودشان دست و پا کنند؛ «أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا»: اينان در حقيقت کافرند (چون راهی میان ایمان و کفر وجود ندارد؛ یا انسان باید بنده خدا باشد و دین را در هر حالتی اطاعت کند و یا کافر است)؛ «وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا» و برای (این) کافران عذابی ذلیل کننده آماده کرده‌ایم. ✍️ نقل است که حکیمی فرزندی پرخور داشت و پیوسته او را از بسیار خوردن نهی کرده و نصیحت می‌نمود که سیری زیاد، شخص را رنجور می‌کند! فرزند گفت: ای پدر! نشنیده‌ای که خداوند در قرآن چنین دستور فرموده: «كُلُوا وَاشْرَبُوا»: «بخورید و بیاشامید» و اهل دقت و ظرافت هم گفته‌اند: «به سیری، مُردن؛ بِه که، گرسنگی بُردن»؛ پدر گفت: ای فرزند! اندازه نگه دار و دستور خدا را به طور کامل تلاوت کن، که فرموده: «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»: «بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید». (اعراف/٣١) كُلوا واشربوا، حلقهٔ گوش کرد؛ و لاتُسرفوا را فراموش کرد!!! آری! ایمان گزینشی نداریم! انسان نمی‌تواند خود را در دایره ایمان به خدا قرار دهد و مدعی ایمان آگاهانه به همراه عمل باشد اما فقط در برابر بخشی از دستورات خداوند سر تسلیم فرود آورد؛ آنجا که ایمان برای او منفعت دارد، مؤمن باشد! ولی آنجا که به ظاهر نفعی از ایمانش نمی‌برد و ایمان دست و پای او را برای به دست آوردن خواسته‌های نفسانیش می‌بندد، آن را نادیده بگیرد؛ اصلاً مؤمنِ گاه به گاهی و دل بخواهی در اسلام معنا ندارد و تعهدات مؤمن، بر اساس منفعت‌طلبی نیست! مؤمنی که می‌خواهد قرآنی زندگـی کنـد و از نتایج ایمانش بهـره بـرده و به سعادت دست یابد، باید در مقابـل همـۀ احکام خدا و در همه‌جا احسـاس تعهـد کند و به عبارت دیگر: تعهد مؤمن، همگانی، همه‌جایی و همیشگی است. نمی‌شود انسان در مسجد و هیئت، مؤمن باشد و نماز اول وقت بخواند، اما در مدرسه و محل کار در نماز جماعت شرکت نکند! به دلیل اینکه شاید بعضی بر او خرده بگیرند! و یا دختری در خانه و بیرون، دختر محجبە باحیـای خانـواده باشد، اما وقـت ورود به مدرسـه، چادرش را بردارد؛ چرا که شاید بعضی او را دسـت بیاندازنـد! چنین فردی ایمانش را وقت ورود به مدرسـه پشـت درب حیـاط می‌گذارد و هنگام برگشـتن به خانه دوبـاره برمی‌دارد! و یا فردی خودش را مؤمن به انقلاب و آرمان‌های امام راحل و شهدای جلیل‌القـدر نشـان بدهد، امـا آنجا که باید از آبرویش برای دفاع از نظام هزینه کند، خبری از ایمانش نباشد! آنجـایی کـه دفاع از نظام اسلامی و آرمان‌های انقلابی، میز ریاستش را تهدیـد می‌کند، به یکباره همـۀ ایمان انقلابیش فراموش می‌شود! بدیهی است چنین ایمانی در فرهنگ قرآنی، یک ریال هم ارزش ندارد! برخی از ما، خدای در مسجد را می‌بینیم ولی خدای در منزل را نمی‌بینیم! نماز جماعت اول وقتمان در مسجد ترک نمی‌شود و رفتارمان در بیرون با مردم، بسیار مؤمنانه است، اما در خانه، چنان بداخلاق هستیم که همسر و فرزندانمان از اخلاق بد ما به ستوه آمده‌ و چه بسا مثل گرگ از ما می‌ترسند!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «»         روز یکشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٧ ✍️ مناسبت روز: امروز ششمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ سوره نساء، آیه ١٧۴ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» َ خداوند در این آیه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ» ای مردم!دليل قاطعی از سوی پروردگارتان آمد؛ (یعنی قرآن برای اتمام حجت و هدایت شدنتان آمد تا بهانه‌ای برای شما باقی نماند) «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» و برای شما نور مورد نیاز را برای روشن ساختن مسیر زندگیتان نازل کردیم؛ «مُبِينًا» یعنی نوری واضح و روشن کننده که خداوند در این آیه، هدایت قرآن را به چنین نوری تشبیه کرده است که البته مسلماً این هدایت و نور که راه سعادت را روشن می‌سازد برای کسانی خواهد بود که ایمان واقعی داشته باشند. ✍️ بـرای ورود بـه بحـث امـروز، داسـتانی را زبان همسـر لبنانی شـهید دکتـر مصطفـی چمـران، خانـم «غـاده جابـر» برایتان نقـل می‌کنیم: «روزی امام موسی صدر از من برای همکاری در مدرسە صنعتی «جبل‌عامل» در شهر صور لبنان که مدیرش دکتر مصطفی چمران بود دعوت به همکاری کرد‌ و من جواب دادم هیچ علاقه‌ای به همکاری با ایشان ندارم و کلاً از جنگ و خون و کشتار و شخصیت‌های جنگی بیزارم! آقای صدر فرمودند: زود تصمیم نگیرید و ابتدا نزد دکتر چمران بروید و از نزدیک با مدرسه و کارهای خیر آن آشنا شوید؛ من ذهنیتی جز خشونت و جنگ از دکتر چمران نداشتم و از رفتن به آن مدرسه و دیدار با ایشان سر باز زدم‌؛ مدتی گذشت! یکی از دوستان خانوادگی، تقویمی را که سازمان «اَمَل» منتشر کرده بود به من هدیه کرد؛ شب‌هنگام تقویم را نگاه کردم؛ در هر صفحه آن، نقاشی زیبایی کشیده شده بود و در یکی از این صفحات نقش شمع کوچکی در تاریکی رسم شده بود که توجهم را به خود جلب کرد؛ نور کوچکی از آن شمع می‌تابید و در زیر آن با خطی زیبا نوشته شده بود: «من ممکن است نتوانم همه این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی اندک، فرق «ظلمت و نور» و «حق و باطل» را نشان می‌دهم! تا کسی که به دنبال نور است، با همین نور کوچک، در قلبش نوری بزرگ ایجاد کند»؛ این تصویر بر من تأثیر عجیبی گذاشت و شروع به گریه کردم؛ چند روز بعد برای نخستین بار به دیدار دکتر چمران رفتم، لبخندی بر لب داشت و آرامش و پاکی در چشمان او موج می‌زد؛ دقیقاً بر خلاف تصویری که در ذهنم از خشونت و جنگ‌طلبی او نقش بسته بود! او چنان با تواضع و تبسم سخن می‌گفت که گویا مدت‌هاست من را می‌شناسد. وقتی متوجه شدم آن نقاشی‌ و جملات زیر آن کار شخص دکتر چمران است، بیشتر حیرت کردم! چطور ممکن است فردی که در جنگ و خون شناور است، چنین روحیه هنرمندانه‌ای داشته باشد؟! بالاخره همکاری در مدرسه صنعتی که بخشی از جمعیت نیکوکاری برای آموزش و اشتغال ایتام و فقرا بود را پذیرفتم؛ من حجاب درست و حسابی نداشتم! یادم هست روزی که برای آموزش بچه‌ها به یکی از روستاهای اطراف رفته بودیم، دکتر چمران یک روسری گلدار زیبا به من هدیه کرد و با لبخند همیشگی‌اش گفت: بچه‌ها خیلی دوست دارند معلم خودشان را با این روسری ببینند؛ من هم بلافاصله آن روسری را سر کردم و از این‌گونه امربه‌معروف دکتر لذت بردم؛ کم‌کم حس کردم یک جاذبۀ خدایی در وجود دکتر چمران است که مرا به سوی خود جذب می‌کند و پس از گذشت چند ماه با ایشان ازدواج نمودم!» آری‌، یک نور کوچک در یک صفحه تاریک نقاشی و یک دست نوشته کوچک، می‌تواند جریان زندگی یک انسان را دگرگون کند تا جایی که همسر شهید چمران شده و یک زندگی عارفانه و عاشقانه الهی را تجربه کند! ✍️ حالا به نظر شما اگر خالق هستی بخواهد نوری مانند آن شمع در نقاشی را در تاریکی دنیا برای ما قرار دهد تا جریان زندگی ما را تغییر کند، آن نور چیست؟ خداوند آن نور را در این آیه به ما معرفی کرده است: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا»؛ علامه طباطبائی در تفسیر این آیه در «المیزان» می‌نویسد: مراد از نور نمایان، چیزی به جز قرآن کریم نمی‌تواند باشد؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۹۸ نهج‌البلاغه در بیان ویژگی‌های قرآن می‌فرمایند: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد و چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «گدایی از گدا؟!»         روز چهارشنبه ١۴٠٣/٠١/٠١ ✍️ مناسبت روز: امروز نهمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ٩، سوره اعراف، آیه ١٩۴ «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»: ای کسانی، که غیر از خدا را صدا می‌زنید و از آنها حاجت می‌خواهید؛ «عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ»: (بدانید که) قطعاً آنها مثل شما بنده و نیازمندند! «فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»: پس اگر راست مى‌گوييد، آنان را بخوانيد، تا آنان جوابتان را بدهند! (و حاجتتان را برطرف نمایند) ✍️ در «تفسیر نمونه» آمده است که این آیه اختصاص به مبحث توحید و مبارزه با شرک دارد؛ چنانچه پرستش غیر خدا را عملی سفیهانه و دور از منطق و عقل معرفی کرده و می‌گوید: آنهایی را که شما جز خدا می‌خوانید و پرستش می‌کنید و از آنان یاری می‌طلبید! بندگان ضعیفی همچون خود شما هستند که محکوم به قوانین طبیعت بوده و قدرتی برای برآورده کردن نیازهای شما ندارند! چنانچه هرگز در دنیا، گدایی در برابر گدای دیگر سر خم نمی‌کند! در مقابل او خضوع نمی‌نماید! در نگاه قرآن کریم، همه‌ی عالم هستی سرتا پا فقر و نیازمندند! بر این اساس هرکس سراغ دیگری رود، گویی گدایی سراغ گدای دیگر رفته و از او استمداد می‌طلبد و مسلماً چنین کاری عقلانی نیست! مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن در این‌باره می‌فرمایند: «بنابر اصل توحید، انسان‌ها حق ندارند از هیچکس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند؛ اطاعت آن قدرتی که از سوی خدا و نماینده خدا نباشد، اطاعت از آن مرکزی که آن مرکز از مرکز قدرت پروردگار الهام نگرفته باشد، در حد شرک یا خود شرک است». بنابراین هرکس که قرآنی زندگی کند، بندگی غیر خدا و اطاعت وپیروی از غیرخدا و ولی خدا را حماقت می‌داند؛ چون می‌داند آنها «عِبَادُ أَمْثَالُكُمْ» هستند و یقیناً قدرتی برای انجام هیچ کاری بدون اذن پروردگار قادر متعال ندارند! ✍️ اما نکته مهم در این مبحث این است که این بندگی و دریوزگی و اطاعت و عبودیت و پیروی در بسیاری از مواقع فقط از یک فرد خاص صورت نمی‌گیرد! بلکه گاهی بندگی ما و اطاعت و پیروی ما از یک فرهنگ غیرخدایی، و یا از یک سبک زندگی و شیوه تربیتی غیرالهی صورت می‌گیرد که این بندگی مشرکانه به مراتب خطرناک‌تر از اولی است؛ چراکه در بسیاری از مواقع این بندگی برای انسان، محسوس نیست!چنانچه به ذهن می‌رسد که مگر ممکن است کسی که نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد و به مسجد می‌رود و در جلسه جزءخوانی قرآن در ماه مبارک رمضان شرکت می‌کند، از فرهنگ و سبک زندگی و تربیتی غیرالهی پیروی کند؟! ✅ در جواب باید عرض کنیم که بله، متأسفانه در خیلی وقت‌ها این اتفاق می‌افتد ولی اصلاً متوجه آن نیستیم!