🌹فرق اندوه و حسرت چیست🌹
🍁حزن یا اندوه برای اتفاقات قابل جبران و گذراست.
✍️مثال کسی در خانه فرشش میسوزد. پس از مدتی غصه بیخیال میشود چون میداند اگر کمی پسانداز کند میتواند یکی مانند آن و بهتر از در بازار هست و میتواند آن را بخرد.
⛔️ اما در حسرت چنین نیست. ⛔️
✍️ مثال انگشتر پدرتان که مرحوم شده است، سالیان درازی است که به یادگار در دست شماست. و شما آن را در رودخانه پر آبی از دستتان میافتد و گم میشود و آب میبرد. دیگر به دست آوردن و جبران این انگشتر محال است و رسیدن به آن چون پدری دیگر ندارید، غیر ممکن است، به این حسرت گفته میشود.
💥یکی از نامهای روز قیامت یومالحسرت است، چرا که دیگر، زندگی دنیوی برای جبران و انجام عمل نیک وجود ندارد.
@samen_meraj
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خبرنگار: آقای مطهری شما گفته بودید بخاطر قرار داشتن در لیست سیاه FATF نمیتوانیم واکسن وارد کنیم! الان چجوری وارد میکنیم پس!؟
علی مطهری: مفصله! تو یک دقیقه نمیتونم بگم! نیم ساعت طول میکشه!
خبرنگار: اشکال نداره تو نیم ساعت بفرمایید!
علی مطهری: من وقت ندارم!
@samen_meraj
✨حکایت مرد صابونی و ملاقات با امام زمان(عج)!✨
شخص عطاری از اهل بصره
می گوید:
روزی در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند.
من اصرار می کردم؛ ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار صلی الله علیه و آله و سلم و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:
ما از ملازمان درگاه حضرت حجت علیه السلام هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو بخریم.
همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید.
گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده اند، جرأت این جسارت را نداریم.
گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم والا از همان جا بر می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ اما باز هم امتناع کردند.
بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم.
متوجه من شدند و گفتند: نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو.
این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد.
اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم.
وقتی باران را دیدم، به یاد صابونها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می ماندم. آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت علیه السلام قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.
بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند: تمام مقصود در این خیمه است و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند:
« ردّوه فانه رجل صابونیّ »
یعنی او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه اش بگذارید؛ تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید؛ زیرا او مردی است صابونی.
این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگیهای دنیوی خالی نکرده است تا محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد.
این سخن را که شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگیهای دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد.»
📚 این حکایت را علامه طهرانی(ره) در جلد اول کتاب «مطلع انوار» ص 119، نقل فرمودند.
✍
@samen_meraj
❣معروف است كه خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند !
موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد !
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند !
من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟
«به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه»🍃🍃🍃🍃
✍🏼 #دکتر_الهی_قمشه_ای
🍃🍃@samen_meraj
5.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رویکرد رسانههای دشمن در ماجرای افغانستان چه بود
🔹مهدیان، کارشناس رسانهای: سیاست رسانههای معاند در موضوع افغانستان، به جای مخابره اخبار آنجا، ایجاد بیاعتمادی مردم به حاکمیت ایران بود. اینها با قرینهسازی سعی داشتند القا کنند که طالبان همان جمهوریاسلامی است اما موفق نشدند.
🔹سپس سعی کردند القا کنند که ایران حامی طالبان است اما رهبر انقلاب گفتند ما از مردم افغانستان حمایت میکنیم. درنهایت هم به بهانه پنجشبر گفتند ایران به افغانستان لشکرکشی کند.
@samen_meraj
🕊 محـک ایمـــان اسـت
🍃🌹 هر کس که نام آقا امام حسین (ع) را بشنود از میزان انقلاب خاطری که پیدا میکند پایه ایمانش را می توان فهمید. کسانی که نام این بزرگوار را میشنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند باید جدا نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین (ع) محک ایمان است. 🌹🍃
🖊 شیخ جعفر مجتهدی (ره)
@samen_meraj
✅داستان مردی که میخواست صدقه دهد ولی وسوسه مادر شیطانها مانع او شد!
⚡️در يك سال قحطی شد، در همان وقت واعظی در مسجد بالای منبر میگفت:
كسی كه بخواهد صدقه بدهد، هفتاد شيطان به دستش میچسبند و نمیگذارند كه صدقه بدهد.
⚡️مؤمنی اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت:
صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد، من اكنون مقداری گندم در خانه دارم، میروم آن را به مسجد آورده و بين فقرا تقسيم میكنم.
⚡️با اين نيت حركت كرد و به منزل خود رفت. وقتی همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او، كه در اين سال قحطی رعايت زن و بچه خود را نمیكنی؟
شايد قحطی طولانی شد، آن وقت ما از گرسنگی بميريم و...
خلاصه به قدری او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مؤمن دست خالی به مسجد بازگشت.
⚡️از او پرسيدند چه شد؟
ديدی هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند!
⚡️مرد مؤمن گفت:
من شيطانها را نديدم ولی مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام دهم!
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: يا علی!
آيا میدانی كه صدقه از ميان دستهای مؤمن خارج نمیشود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه میكنند تا صدقه ندهد.
📚وسايل الشیعه ج6، ص567
@samen_meraj
💠 بسته خبری 💠
🔴ضربه وزارت اطلاعات به یک تیم تروریستی
🔹️روابط عمومی وزارت اطلاعات:
با اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) در یک اقدام عملیاتی، یک تیم تروریستی وابسته به سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم، شناسایی و مورد ضربه قرار گرفت.
🔴مسابقات هندبال قهرمانی بانوان آسیا
🔸️ایران (۲۰) – ژاپن (۲۳)/ کامبک ملی پوشان هندبال کامل نشد
🔹️تیم هندبال بانوان ایران امروز در اولین دیدار خود در رقابتهای هندبال قهرمانی بانوان آسیا به مصاف ژاپن رفت و در پایان با نتیجه ۲۳ بر ۲۰ مغلوب تیم ملی هندبال بانوان ژاپن شد.
🔴 افزایش سقف وام ساخت و خرید مسکن از محل اوراق گواهی حق تقدم
🔹️بانک مرکزی در مکاتبهای با بانک مسکن، افزايش سقفهای تسهیلات ساخت و خرید مسکن، از محل اوراق گواهی حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن را به بانک مسکن ابلاغ کرد.
🔴 شنیده ها حاکی از آنست که سردار محمد باقر ذوالقدر یکی از گزینه های جدی برای دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است
تاکنون سردار محسن رضایی دبیر این مجمع بوده است
#بسته_خبری
@samen_meraj