eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
216 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
92 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
@ostad_shojae3345394490.mp3
زمان: حجم: 5.82M
16 آدمای کینه ای؛ دل خطرناکی دارند! چشماشون خوبیها رو نمی ببینه، قلبهاشون توان بخشیدن نداره، وعادتشون،تمرکز برخطاهای دیگرانه! باهاشون رفاقت نکــــن. 🎤 @samen_meraj
🖼 🔺 حضور امام زمان در بین مردم 👤 : 🔸 امام زمان حضور دارد و بین مردم است انتظار یعنی این آینده حتمی و قطعی است؛ بخصوص انتظارِ یک موجود حیّ و حاضر. این خیلی مسئلهٔ مهمی است، اینجور نیست که بگویند کسی متولد خواهد شد، کسی به وجود خواهد آمد؛ نه، کسی است که وجود دارد ، حضور دارد، دربین مردم است. در روایت دارد که مردم او را می‌بینند، همچنان که او مردم را می‌بیند منتها نمی‌شناسند. 🌹@samen_meraj
2.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•مهدی جان شرمنده ایم❤️ 🔹اول مظلوم عالم شکایت خویش از مردم روزگارش را به نخلستان می برد، و درد دل با چاه می گفت... 🔹ای‌کاش می‌دانستیم درکدام نخلستان سر بر کدامین چاه غربت، از بی وفایی‌و غفلت‌ما شِکوه می‌‌کنی! •|اللهم عجل لولیک الفرج|🌹• 🌹@samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔎📖🔍 🔎📖🔍 💢 ✅پرسش: نحوه نامگذاری "هفته وحدت"‌به چه صورتی محقق گردید؟ ✍️پاسخ: آیت الله خامنه ای در کتاب "خون دلی که لعل شد" درباره چگونگی نامگذاری هفته وحدت می فرمایند: تقسیم‌بندی طایفه‌ای در ایرانشهر، متاسفانه به جدایی مساجد سنی از مساجد شیعه منجر شده بود. اهل سنت مساجد کوچکی داشتند که هر کدام چند نفر نمازگزار داشت، و شیعیان، یک مسجد داشتند که تمام سال تعطیل بود! 🔸پیشنهاد احیای مسجد را که دادم، بسیار تاییدم کردند. نماز و سخنرانی کوتاه بعدش، از بلندگو پخش می‌شد و این کار، نقش مهمی در احیای روحیه شیعه منطقه داشت؛ همان‌طور که اثر مثبتی بر مومنین اهل سنت داشت، وقتی التزام ما به نماز، قرائت فصیح، و تنوع سوره‌های قرآنی در قرائت را می‌دیدند. ‌‌ 🔹به تدریج، روابط، بین ما و علمای اهل سنت عمیق شد. به برنامه‌ای عملی، برای زدودن موانع روانی بین شیعه و سنی فکر کردم. باب گفتگو را با یکی از علمای اهل سنت باز کردم. به او گفتم:"مسئولیت اسلامی بر ما واجب می‌کند که به آینده اسلام و خطرهایی که آن را تهدید می‌کند و موانعی که مقابل آن می‌ایستد، نگاه کنیم. و تمام مسلمانان، بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبی‌شان، با این نگاه آینده‌نگر، مسئولیت‌های خطیری خواهند داشت؛ اما اگر به نبش گذشته و جستجو درکتاب‌های قدیمی‌ها درباره مواضع اختلافی بپردازیم، این به هیچ چیز جز تشدید کینه‌ها و هیجان احساسات منجر نمی‌شود، و در این، هیچ مصلحتی برای اسلام و مسلمین نیست." ‌‌ 🔸همچنین به او گفتم:"این حرف، به این معنی نیست که اتصالمان با گذشته را قطع کنیم، ماهیت فکری و اعتقادی ما با این گذشته مرتبط است؛ ولی همکاری ما باید بر اساس آینده و این نگاه آینده‌نگر باشد." ‌‌ 🔹در چارچوب این تصور، طرح یک برنامه کوچک را ریختم: "برگزاری جشن مشترک بین اهل سنت و شیعه، در روزهای دوازدهم ربیع الاول، که تاریخ ولادت حضرت رسول به روایت اهل سنت است، تا هفدهم آن، که تاریخ مولود مبارک به روایت شیعه است، و بر آن توافق کردیم." @samen_meraj
✍پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد. شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را برای زنده ماندن گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند. پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟ جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم، خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و مرگ مرا رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن می‌رسد، با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات می‌دهد و به آن می‌رسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است. گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان می‌بینی مرا می‌کشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بنده‌ات بی‌نیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمی‌توانم برسانم. ای بی‌نیاز مرا به حق بی‌نیازی‌ات قسم می‌دهم، بر خودم ببخشی و از چنگ این نیازمندانت به بی‌نیازی‌ات سوگند می‌دهم رهایم کنی. شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو . من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح می‌دهم. شاه با چشمانی اشک‌آلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بی‌نیاز مرا هم شفا داده و بی‌نیازم از خلایقش کند. جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت . @samen_meraj
✨﷽✨ ✅حکایتی زیبا ✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری،‌ از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه می‌آورد. زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند . زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند،‌ تا اينكه روز عاشورا فرا می ‌رسد و او می ‌بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می ‌روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می ‌گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است . او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را می‌بندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه مي‌شود و گريه می كند،‌به حدي كه غش می ‌كند و بيهوش می ‌افتد ... درآن حال كسي به او مي‌گويد بلند شو برو منزل ... حركت می ‌كند و می ‌رود درب منزل را می ‌زند، می ‌بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می ‌شود و احوال او را می ‌پرسد،‌ دختر درجواب مادر می‌گويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم . آن دختر به من گفت، بگو : ( بسم الله الرحمن الرحيم ) تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می ‌كرد كه شما درب را زديد،‌ گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ... 📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س) ‌‌‌‌@samen_meraj
@ostad_shojaeAUD-20210926-WA0116.mp3
زمان: حجم: 7.84M
17 با خودت روراست باش! و این سؤال رو صادقانه جواب بده؛ آیا ریشه ی کینه هایی که در دلت هست؛ حسادت به کمالات وموفقیتهای دیگران نیست؟ هنوز هم دیر نشده ها. 🎤 @samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼حکایت آموزنده ✍قدیما یه شاگرد کفاشی بود، هر روز میرفت لب رودخونه برای درست کردن کفش، چرم می‌شست؛ اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد، می‌گفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره! یه روز شاگرد داشت میشُست که چرم رو آب برد، با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو، الان بفهمه قطعا زنده م نمیذاره! با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو، ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره. شاگرد با تعجب پرسید نمی‌زنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره! الان که آب برده دیگه فایده ای نداره... زندگیم همینه، تمام تلاش‌تون رو بکنید چرم رو آب نبره، وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص نخورید. ‌‌‌‌@samen_meraj
@ostad_shojae3345423741.mp3
زمان: حجم: 7.42M
18 فَحشا؛ به عملی میگن، که تو رو به پَستی میکشونه! اینو باور کن؛ که فحشایی، بالاتر از کیـنه وجود نداره! مراقب قلبت باش نکنه به فحشای کینه،مبتلاش کنی. 🎤 @samen_meraj